| علیرضا دهقان | کارگردان تئاتر |
مدتهاست همراه حامد زارعان، کارگردان و نمایشنامهنویس بهعنوان مدرسان تئاتر درمانی برای جانبازان اعصاب و روان با حمایت موسسه توسعه هنرهای معاصر و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فعاليت مشغولم. همكاري من با حامد زارعان در زمینه تئاتر درمانی برای جانبازان اعصاب و روان به زمان برگزاری جشنواره نمایش درمانی جانبازان اعصاب و روان با همکاری بنیاد شهید و جانبازان انقلاب اسلامی بر میگردد. آن جشنواره با حمایت بیمارستان نیایش، تئاتر شهر و ... به اجرا درآمد. مدتهاست كلاسهاي تئاتر را براي جانبازان اعصاب و روان برگزار ميكنيم. هدف اصلي ما در اين كلاسها توانمندسازي روحي اين عزيزان است. مبنا و اساس کار ما در این کلاسها بیشتر تئاتر خلاق است که بر این اساس از ترفندهای مختلف تئاتر درمانی همچون فراهم کردن گفتوگو و مکالمه میان جانبازان با یکدیگر، شعر و ترانههایی که برای جانبازان آشنا و به بیانی نوستالژیک است و نیز اجرای پانتومیم استفاده میکنیم. از آنجا که این جانبازان گاهی در کل سال در محيطي غير از بيمارستان حضور ندارند و به صورت دورهای تحت درمان قرار میگیرند، جدای از درمانهای دارویی که همواره برایشان انجام میگیرد، برنامههایی تحت عنوان کلاسهای
گروه درمانی (که شامل فعالیتهایی همچون نقاشی، منبت کاری و حتی ورزش میشود) برای آنها در نظر گرفته شده است. در بخش تئاتر درمانی که من به همراه حامد زارعان در این بخش مشغول فعالیت هستیم، بیشتر سعی میکنیم با استفاده از اتودهای مختلف و نمونه کارهای کوتاه تئاتر اندکی ذهن جانبازان را باز کنیم و فضای شادی را برای آنها فراهم بیاوریم که از حالت یکنواختی كه بر بخشي از زندگي آنها سايه افكنده خارج شوند. استفاده از موسیقی يكي دیگر از ابزارهایی است که برای روان درمانگری جانبازان اعصاب و روان به کار گرفته میشود. در این میان جدای از تئاتر درمانی، رقصهای محلی و برگزاری آیینهای محلی با استفاده از موسیقیهای محلی مناطق مختلف کشورمان بخشهایی از کلاسهای ما را تشکیل میدهد. کار با جانبازان اعصاب و روان اگرچه با سختیهایی همراه است اما در کنار خود شیرینیهایی هم دارد که کار را برای ما سهل و آسان میکند. اگرچه ضروری است که این جانبازان برای بهبود خود از داروهاي خاصي استفاده کنند اما تمام تلاش ما بر این است که بهبود آنها بیشتر با روش روان درمانی صورت پذیرد، از این رو هرگاه از روشهایی همچون استفاده از موسیقی و اجرای برنامههای شاد استفاده کردیم، مشاهده شد که جانبازان دست کم از سیاهبینی و یکنواختی خارج شدهاند. بخشهایی از اتودهایی که ما در کلاسها اجرا میکنیم به اتودهای ساده زندگی نظیر نوع برخورد این جانبازان با دیگران
بر میگردد که براساس آن به نوعی «اینهمانی» میکنند و خود را جای طرف مقابل خود قرار میدهند. موارد فراوانی وجود داشته که ما توانستهایم از هنر جانبازان در جهت درمان خود آنها استفاده کنیم و سعی کردیم در کنار درمانهای دارویی یا حتی بدون استفاده از دارو کاری کنیم که اراده در این جانبازان زنده شود. مسأله اصلي اين است كه ما نبايد به جانبازان اعصاب و روان بهعنوان آدمهای ایزوله نگاه کنیم. گرچه این جانبازان بهعنوان بیماران ایزوله در بیمارستان جانبازان اعصاب و روان زندگی میکنند و شب و روز خود را در آنجا میگذرانند اما در پارهاي موارد با رفتارهايي از جنس رفتارهاي بالا این دوستان را به زندگی برميگرداند و ميتواند تغییری اساسی در نگاه منفی که برخي از آنها به به زندگی داشتهاند، ایجاد کند. نحوه كار كردن با این جانبازان به فراخور میزان بیماری و شرایط آنها متفاوت است. با توجه به اینکه این جانبازان تحت درمان داروهای شیمیایی هم قرار میگیرند ما ناچار هستیم به فراخور حال این بیماران کارهایمان را کمی قویتر و پیشرفتهتر پیش ببریم و این بسته به حال عمومی این بیماران و شرایطی که جانباز طی کردهاند متفاوت است. به هر روی توانمندی جامعه، به توانمندی این بخش از جامعه ما نیز بستگی دارد. جانبازان نباید بخش فراموش شده جامعه ما باشند. این توصیه به همه دوستان و مسئولین محترم وجود دارد که هر از گاهی به دیدار این دوستان بیایند. جانبازان جنگ تحميلي به دانستن اين موضوع كه هنوز فراموش نشدهاند برای آنها بسیار دلخوش هستند. بنابراين چنين كارهايي ارزشمند است و روحیه و امید را در آنها زنده نگه ميدارد.