شماره ۵۹۶ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۳ تير
صفحه را ببند
رئيس اسبق موزه هنرهاى معاصر و مدير حراج تهران پاسخ سوالات را داد
شفاف‌سازى حراج تهران با ناگفته‌هاى سميع‌آذر
«فرصت اشتغال فارغ‌التحصيلان هنر در دولت كمتر از يك‌درصد است» اين جمله كليدى را دكتر عليرضا سميع‌آذر، رئيس اسبق موزه هنرهاى معاصر تهران مى‌گويد تا ريشه‌هاى بنيادين شكل‌گيرى حراج تهران را بيان كند و به بخشى از مهم‌ترين سوالات درباره اين اتفاق ملى پاسخ دهد؛ مدير حراج تهران مى‌انديشد اقتصاد هنر ايران چنان قوام يابد كه نسل جوان نقاش و مجسمه‌ساز و عكاس در فردايى كه همين نزديكى است بتوانند از راه فروش آثار هنرى‌شان امرار معاش كنند و در اين راه سخت و پرپيچ‌و‌خم، حراج تهران كه هشتم خردادى كه گذشت با فروش ٢١ ميليارد و ٤٠ ميليون تومانى گام چهارم را برداشت تازه در آغاز راه است؛ يك برند ايرانى در ماركت هنر. البته اقبال آن بلند است، شاهدش موج رسانه‌اى پرهياهويى است كه همچنان اخبار و تحليل اين حراجى را دنبال مى‌كند.

|  آزاده جعفریان  |  

تقویت هنر بزرگترین جلوه
 از  هویت ملی ماست
جامعه‌ «هنرهای تجسمی» بزرگترین بخش در جامعه فرهنگی کشور است. تعداد کسانی که در حوزه‌های مختلف تجسمی فعالیت می‌کنند و تحصیلات عالی هم دارند، بیشتر از مجموع کسانی است که در حوزه‌های دیگر مانند سینما، تئاتر، موسیقی و... فعالیت می‌کنند. این یک واقعیت است که اینها بخش بزرگی از کنشگران فرهنگی کشورند و نمی‌توانیم به مسائل اشتغال و معیشت آنها بی‌توجه باشیم و در عین حال، انتظار شکوفایی و بالندگی هم از آنها داشته باشیم.
این جمعيت قابل ملاحظه درحالی از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند که کمتر از یک درصدشان فرصت اشتغال رسمی در اداره‌های دولتی‌ را دارند و بیشتر آنها مجبورند در خانه و آتلیه خودشان فعالیت کنند. این 99‌درصد چگونه باید زندگی کنند؟ در عين حال نباید فکر کرد که همه‌ این کارها وظیفه‌ دولت است. در دنیای پیشروی امروز همه‌ وظایف بخش هنر روی دوش دولت نیست؛ تقویت هنر بزرگترین جلوه از هویت ملی ماست كه در عين‌حال می‌تواند راه برون‌رفت از مشكل فوق باشد؛ ژاپن و فرانسه یا کشورهای دیگری که در حوزه صنعت موفق هستند، به شخصیت‌های فرهنگی و هنری خود توجه زیادی دارند که دنیا ستایش‌شان می‌کند و محصولات آنها برند می‌شود. هنر می‌تواند پشتوانه بخش‌های دیگر جامعه باشد، چون شخصیت ما را در دنیا ارتقا می‌بخشد و هویت ما را با تحسین دیگران مواجه می‌کند. چنین نهادهایی می‌توانند نهادهای ارایه‌کننده‌ آثار هنری یا فروشنده آنها باشند. بخش خصوصى مى‌تواند از عهده این کار بزرگ برآيد و اين بخشى از انگيزه‌هاى شكل‌گيرى حراج تهران است.
يك دهه است ارایه آثار هنرى در دانشگاه‌ها تدريس مى‌شود
با ارایه‌ خوب می‌توان هنر متوسط را به فروش رساند، اما با ارایه بد نمی‌شود یک اثر خوب را به فروش رساند. ارایه خوب در شرایط استاندارد در دنیا به یک علم تبدیل شده و افرادی هستند که تخصص دوره‌هایی را می‌گیرند که به آنها یاد می‌دهد چطور یک هنر را به‌درستی ارایه کنند؛ بیش از یک دهه است که در سطوح بالای دانشگاهی، این موضوع که چگونه یک هنر را به‌خوبی ارایه کنیم، تدریس می‌شود و این موضوع باید در جامعه‌ ما نیز ارتقا پیدا کند. متاسفانه ما در این زمینه ضعیف هستیم.
ایران از نظر قدرت تولید هنر، قوی‌ترین کشور در خاورمیانه است و از نظر تعداد هنرمند، دانشگاه و بزرگی جامعه‌ هنری نیز با مجموع داشته‌های کشورهای دیگر برابری می‌کند، اما از نظر قدرت ارایه، از کشور بسیار کوچکی مثل امارات ضعیف‌تر هستیم. حالا مدتی است که حراج تهران در سطحی برگزار می‌شود که قرار است این تسهیلات را ارایه کند.
15‌هزار هنرمندى كه در نيويورك هستند
می‌دانیم، برخی از هنرمندان که با رسانه‌ها مصاحبه می‌کنند، تا زمانی که در حراج تهران حضور نيابند، منتقد آن هستند، این‌هایی که منتقدند کدام‌شان در حراج تهران بوده‌اند؟ ممکن است یک هنرمند به حراج بیاید و از نتیجه‌ آن راضی نباشد، ولی قطعا واقع‌بینانه‌تر برخورد می‌کند. ما به مشکلات فنی برگزاری حراج واقف هستیم و هیچ‌کسی به اندازه‌ ما ضعف‌های آن را نمی‌داند؛ ولی آنها به این نگاه می‌کنند که چرا فلانی هست و دیگری نیست. درحالی‌که ما هم قلبا دوست داریم باشند. دقت داشته باشيد اين پديده جهانى ا‌ست: به‌عنوان مثال در شهرهای لندن و نیویورک 15‌هزار هنرمند هستند که تحصیلات دانشگاهی دارند و کمتر از‌ هزار نفر آنها می‌توانند به حراج‌ها و گالری‌های درجه یک و 2 راه پیدا کنند، بقیه چه کار می‌کنند؟
39 هنرمند تازه در حراج چهارم تهران
حراج تهران اصلا فرصت بسته‌ای نیست و درهای آن روی هر هنرمندی که در طول یک‌سال موفقیت خود را در مارکت‌های هنر نشان داده باشد، باز است. در همین دوره‌ اخیر، 39 هنرمند جدید که هرگز نه فقط در حراج تهران، بلکه به‌طورکلی در هیچ مارکت رسمی و شناخته‌شده‌ هنر نبودند، به حراج وارد شدند. یک‌سوم کسانی که این‌بار حراج آنها را معرفی کرد، چهره‌هایی جدید بودند؛ البته یک تعداد چهره شناخته‌شده در مارکت داخلی و خارجی هنر ایران هستند که در هر فرصتی آثارشان ارایه می‌شود. بنابراین حراج تهران مثل هر حراج دیگری در دنیا از یک طرف روی چهره‌های تثبیت‌شده‌ مارکت پافشاری می‌کند که رکوردداران هنر ایران هستند و مجموعه‌داران زیادی دنبال آثارشان هستند و از طرف دیگر، دنبال گوناگونی به‌عنوان وجهی از پویایی است. یک مارکت خوب، مارکتی است که از سبک‌ها، جریان‌ها و نسل‌های مختلف در آن حضور دارند. منطق حکم می‌کند حراج تهران اگر می‌خواهد حرفه‌ای برگزار شود، با ایده‌ها، اسم‌ها و جریان‌های نو، باز برخورد کند و این فرصت را در اختیار خریداران قرار دهد که آنها با سلیقه‌های متنوع به مارکت وارد شوند.
300 هنرمند تازه، همه ظرفيت 10 ساله حراج
حراج تهران می‌تواند در هر دوره‌ برگزاری، صد هنرمند را معرفی کند که به ظرفیت سالن حراجی هم بستگی دارد. این تعداد از 80 تا 150 نفر متغیر است، اما به‌طور میانگین می‌توان تعداد آنها را صد نفر دانست که از بین آنها حدود 60 تا 70 هنرمند تثبیت‌شده‌ مارکت هستند که مجموعه‌دارها دنبال آثارشان هستند. برخی هم در قید حیات نیستند یا هنرمندان بسیار شناخته‌شده که اعتبار جهانی دارند و هیچ مجموعه‌ای ممکن نیست بدون آنها اعتبار لازم را داشته باشد. می‌ماند 30 تا 40 هنرمند که حراج تهران می‌تواند آنها را معرفی کند و این شانس را به هنرمندان و خریداران بدهد که با ایده‌های تازه و خلاقیت‌های جدید آشنا شوند. در مجموع، حراج تهران در یک دوره 10 ساله‌ برگزاری‌اش حداکثر 300 نفر را می‌تواند جابه‌جا کند‌. درحالی‌که جامعه هنری حرفه‌ای ما 10 برابر این تعدادی است که حراج تهران در یک دوره 10 ساله می‌تواند معرفی کند. پس بقیه باید چه کار کنند؟ اگر شما آن 300 نفر را انتخاب کنید، باز هم کسانی ناراضی خواهند بود. به‌نظر من، به جای صرف انرژی برای مأیوس‌کردن برگزارکنندگان حراج تهران، بهتر است برای تقویت این فرصت‌ انرژی صرف شود.
حراج تهران، فرهنگى-اقتصادى است
ما به‌دنبال هدف اقتصادی صرف نیستم. حراج تهران یک پروژه فرهنگی-اقتصادی است و ما به‌عنوان برگزارکننده، اهداف فرهنگی را دنبال می‌کنیم. شیوه‌ عمل ما نشان می‌دهد که دنبال درآمد صرف نیستیم. کارنامه‌ای هم که در دوره‌های گذشته برجاگذاشتیم نشان می‌دهد که به‌دنبال هدف اقتصادی نبودیم‌، نیستیم و نخواهیم بود‌. باید تعداد حراج‌ها در کشور بیشتر شود یا فرصت‌های دیگر پیش بیاید که به‌واسطه‌ آن‌ها، هنرمندان بيشترى معرفى شوند.
نبايد از 12 اثر بيشتر باشد!
هر حراجی مجبور است به مصالحه‌هایی با گالری‌ها تن بدهد و به مجموعه‌داران بزرگ که ضامن موفقیت حراج هستند، توجه کند. بی‌توجهی به آنها که می‌خواهند یک کار (نسبتا ضعيف) را به حراج وارد کنند، باعث می‌شود حراج کلیت خود را در مخاطره ببیند؛ ولی تعداد اين‌گونه آثار نباید از 10‌درصد کل آثار ارایه‌شده در حراج بیشتر باشد. نباید کارهایی که ضعيف جلوه مى‌كنند، در حراج تهران که 120 اثر در آن ارایه می‌شود، از 12 عدد بیشتر باشد. اگر این اتفاق بیفتد اعتبار حراج زیرسوال می‌رود؛ اما باید این 10‌درصد را بپذیریم، چون یک گالری که یک‌سال است   فعالیت دارد و هنرمند به جامعه معرفی می‌کند. سرمایه شخصی خودش را در جهت توسعه‌ هنر و معرفی هنرمند به جریان انداخته است. حالا ما نباید به‌عنوان قدرشناسی و انگیزه‌‌ دادن، یک آرتیست را قبول کنیم؟  اگر این کار را نکنیم، به زحمت دیگران بی‌توجهی کرده‌ایم.
حراج تهران ماليات پرداخت مى‌كند
ما برای برگزاری حراج تهران مالیات پرداخت می‌کنیم؛ آثار هنری به شرطی که اظهار شوند، از پرداخت مالیات معاف هستند. با این حال مالیات‌های دیگری هست که باید پرداخت کنیم، مثل مالیات پرسنل و اجاره هتل یا دیگر کارهای اجرایی. عملیات‌ برگزاری ما مالیات دارد که باید آن را پرداخت کنیم، ولی خود خریدوفروش آثار هنری مالیات ندارد.


تعداد بازدید :  280