شهرام شهيدي طنزنویس
[email protected]
قبلا بازی بچهها این طوری بود که میخواندند: لی لی لی لی حوضک. کنار حوضک. جوجوئه اومد آب بخوره افتاد تو حوضک.
اما الان با بحران بیآبی از خبرهای رسیده میشود فهمید اوضاع این شکلی شده:
لی لی لی لی برکه. کنار برکه (چون حوضها و آبگیرها و تالابها و دریاچهها و رودخانهها کاملا خشک شدهاند و فقط یکی دو تا برکه فصلی باقی مانده) پلنگه اومد آب بخوره افتاد تو برکه... بله بچههای خوب متاسفانه دوازدهمین پلنگ ایرانی هم در سال نود و چهار کشته شد.
واکنشها
پلنگ صورتی: چه نسل بدشانسی هستند این فامیلهای در ایران مانده من. در سرزمینی که خشکسالی بیداد میکند این فامیل ما افتاده تو آب و مرده. مگه قوانین مورفی در مورد پلنگها هم صدق میکنه؟ فرار مغزها شامل پلنگها نمیشه؟ قوانین مهاجرت چی میگه؟
شکارچی: عجب شانسی. افتاده تو برکه نا نداره در بیاد. الان میزنمش. اصلا بهتر نیست همه آبگیرها را خشک کنیم بلکه هی تشنهتر بشن بیان اینجا بزنیمشون؟
سازمان آب: لطفا نشانی محل آبخوری پلنگ مذکور را بدهید به ما بتوانیم آب برسانیم به شهرها تا مردم ماشینشان را بشویند
توضیح روابطعمومی سازمان آب: خودمان بلدیم بنویسیم بشورند اما گفتیم از شوریدن میاد درست نیست
نماینده گینس: به خدا اگر من دیگر پایم را بگذارم تو کشور شما. بابا من هم زندگی دارم. یک پایم آنجاست برای ثبت رکوردهای پیدرپی شما و یک پایم هم سر خانه و زندگیام. زنم درخواست طلاق داده از بس من ایران هستم. شک کرده نکند من اینجا زیر سرم بلند شده یا شلوارم دو تا شده. خب یک ذره یواشتر رکورد بزنید. رکورد بیشترین مرگومیر حیوانات. بیشترین طلاق، بیشترین اعتیاد، بیشترین استفاده از لوازم آرایش، بیشترین زیرمیزی پزشکان، بیشترین عمل جراحی زیبایی، بیشترین رستمزایی، بیشترین خشونت علیه کودکان و... و... بابا بریدم. نمیشود این همه پیشرفت نداشته باشید؟
گنجشکک اشیمشی: بنده ضمن حمایت از پلنگهای تشنه به عزیزان یادآوری مینمایم بخش گنجشک من منقرض و از این تن نحیف تنها یک اشی مشی ناقابل باقی مانده. وقتی گنجشک بودیم برند نشدیم اما الان که اشیمشی شدیم خیلی اسم در کردیم.
فراشباشی: کلا دوره دوره چیه؟ تحول و تغییر و انقراض. یک روزی دایناسورها منقرض شدن کک کسی نگزید. حالا گنجشک و پلنگ منقرض میشن. بازم کک کسی نمیگزه. کلا کک جونوریه که عمرا نسلش منقرض بشه. بنده که شغل آبا و اجدادیم فراشباشیگری بوده میبینم شغل من هم منقرض شده.
آشپزباشی: بنده دیگر علاقهای به گرفتن گنجشک جماعت و پختن آن ندارم. یعنی اینقدر در این سالها غذای فستفودی و کنسروی زیاد شده که کار ما کساد شده.
حکیم باشی: در برخی اسناد کهن و متون قدیمی و نسخ خطی اشاره شده که گنجشک اشیمشی را «کی میخوره؟ حکیم باشی». از آنجا که پزشکان از قدیم نسبت به انتقاد حساس بودند سریعا هرگونه مداخله در خوردن اشیمشی را تکذیب کرده و اعلام میکنیم از شاعر و خواننده این ترانه شکایت خواهیم کرد.
رئیس سازمان محیطزیست باشی (به نیابت از دولت باشی): کی بود کی بود من نبودم!؟
داریوش هخامنش: بنده هزاران سال پیش دعا کردم خدا این سرزمین را از دروغ و خشکسالی و دشمن در امان بدارد. دروغ و خشکسالی که امان مملکت را برید. سر و کله سومی پیدا نشود.