| محبوبه نادری و الهام حسنی |
كارآفريني به نوبه خود فرآيند پيچيدهاي است كه عوامل متعدد شخصيتي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و... در آن تاثيرگذار است و شايد همين پيچيدگي و ناهمواري توجيهكننده ميزان قابلتوجه عدم موفقيت بانوان در كارآفريني و اساسا عدم ورود ايشان به فعاليتهاي كارآفرينانه باشد. از اينرو شناسايي عوامل موثر در فرآيند راهاندازي يك فعاليت كارآفرينانه، از اهميت ويژهاي برخوردار است.
کارآفرینی بانوان در ایران
ايجاد تفكر كارآفريني و ورود به كسبوكار درميان بانوان كشور، خصوصا دانشآموختگان دانشگاهي، با توجه به دانش و مهارتي كه در رشته تخصصي دانشگاهي خود فراگرفته و امكان ايجاد كسبوكار بهصورت فردي يا گروهي در رشته خود را دارند، باعث ميشود كه آنها با بهرهگيري از استعدادهاي بالقوه خود، افرادي خلاق، نوآور و كارآفرين شوند و خود را باور کنند كه اين خودباوري نهتنها منجر به تسلط و موفقيت آنها در زندگي شخصيشان ميشود، بلكه بسياري از ناهنجاريهاي فكري و رواني كه امروز با آن دست به گريبان هستند را كاهش داده و آنان را به جايگاه واقعي خود ميرساند. در سالهاي اخير، زنان كه نيمي از جمعيت كشور را تشكيل ميدهند، گرايش بيشتري به تحصيلات پيدا كردهاند و نرخ ورود زنان و دختران به دانشگاهها، سالبهسال درحال افزايش است. يكي از راهكارهاي مهم جهت اشتغال زنان، توسعه كارآفريني درميان آنان است.
وزارتخانهها و نهادهاي دولتي، از خوداشتغالي حمايت ميكنند. اين حمايتها بهصورت عمومي است و زنان نيز همچون مردان در حد امكان از آن بهرهمند ميشوند. از اين حمايتها ميتوان به طرح خوداشتغالي وزارت كار و امور اجتماعي، كمكهاي مالي بانك كشاورزي و حمايتها و كمكهاي وزارت تعاون اشاره كرد. بانك كشاورزي و وزارت تعاون از تعاونيهاي با 70درصد عضو زن حمايت ميكنند. نهادهاي غيردولتي نيز كه در حول 4 محور عمده فرهنگي- اجتماعي، صنفي- تخصصي، خيريهاي و سياسي فعاليت ميكنند؛ در زمينه گسترش فعاليتهاي اجتماعي-اقتصادي زنان بهويژه كارآفريني آنان در حد توان خود نقش ايفا ميكنند.
با توجه به وضعيت جمعيتي، تحصيلي و اشتغال زنان در ايران و بهمنظور ارایه راهكارهاي عملي جهت توسعه كارآفريني زنان و دختران دانشگاهي ايران، تحقيقي با عنوان طراحي و تبيين الگوي راهاندازي فعاليت كارآفرينانه توسط زنان و دختران دانشگاهي ايران درسال 1381 در برخی مراكز كارآفريني دانشگاه تعريف شد.
از مهمترين دستاوردهاي اين تحقيق، شناسايي حدود 200 زن كارآفرين دانشگاهي دانشگاه صنعتیشریف است كه با تلاش يكساله و همكاري كليه اعضای تيم پروژه- كه متشكل از 10دانشجوي برجسته دانشگاهياست امكانپذير شد. در اين تحقيق پس از مرور ادبيات كارآفريني زنان و فرآيند راهاندازي فعاليت كارآفرينانه توسط زنان و دختران دانشگاهي به دست آمد. ميانگين سني زنان كارآفرين شركتكننده در تحقيق انجام شده در ايران، 34سال است كه 76درصد از آنها متأهل هستند. قبل از كارآفرينشدن، 22درصد دانشجو، 5درصد كارمند تماموقت در يك شركت دولتي، 25درصد كارمند تماموقت در يك شركت خصوصي، 18درصد كارمند پارهوقت، یکدرصد بيكار، 8درصد خانهدار و بقيه كارفرما بودند. نتايج بهدست آمده از پژوهش آنها نشان ميدهد كه كارآفرين بودن با سابقه كار، جنسيت و پستسازماني رابطه نداشته و در همه ابعاد، نمره ويژگيهاي مديران بيش از متوسط بوده است.
اهداف زنان كارآفرين
بهطورکلی، اهداف زنان کارآفرین براساس تحقیق انجامشده عبارتاست از: رضايت شخصي، اثبات شايستگيهاي خود، كمك به ديگران، داشتن قدرت و موقعيت اجتماعي برتر و استقلال مالي. نوع كسبوكارهاي ايجاد شده توسط زنان كارآفرين ايراني، 44درصد توليدي و 56درصد خدماتي است. در مطالعه ادبيات كارآفريني زنان مشاهده شد كه آنان كسبوكار خود را بيشتر در زمينه خدماتي ايجاد ميكنند.
نوع فعاليتها به شكل 39درصد فعاليت فرهنگي-هنري-آموزشي،14درصد صنايعغذايي، 6درصد حملونقل، 4درصد بازرگاني، 4درصد توليد و آموزش بافتفرش و 4درصد نيز خدمات مشاورهاي بوده است.