دکتر امیدعلی مسعودی استاد ارتباطات و روزنامه نگار
حضور چهرههای معروف هنری و فرهنگی در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک، توییتر و اینستاگرام که این روزها به دلیل فیلتر نبودن بیشتر محبوبیت پیدا کرده، باعث اطلاعرسانی دقیقتر شده است. البته این جریان جنبههای مثبت زیادی دارد، مثلا اینکه شما میتوانید همان لحظه از آن هنرمند سوال بپرسید یا برایش نظر (دیدگاه) بگذارید. گاهی در این شبکههای اجتماعی امکان گفتوگو(چت) با این هنرمندان فراهم میشود. آن هم برای کسانی که پیش از این دسترسی به این هنرمندان نداشتهاند. هزینه دریافت خبر به این شکل پایین میآید. چراکه پیش از این خبرنگاران برای دریافت خبر یا مصاحبه با این افراد مجبور به حضور در مکان مشخصی بودند یا باید تلفنی با آنها صحبت میکردند، که همه اینها هزینههایی در بر داشت، اما حالا میشود تنها با دسترسی به صفحه یک شخصیت هنری در جریان اخبار او قرار گرفت. از طرف دیگر خیالتان راحت است که خود این هنرمند درحال گذاشتن مطلب (پُست) در صفحه مجازیاش است. پای واسطه یا روابطعمومی در میان نیست. پس اصالت گفتههای او به راحتی مورد تأیید قرار میگیرد. پس جلوی شایعات گرفته میشود. همه انسانها و مخاطبان این هنرمندان میتوانند اخبار را از طریق شبکههای اجتماعی دریافت کنند. پیش از این بسیاری از مصاحبهها اختصاصی بود و شما باید برای دریافت آن به سراغ رسانه خاصی میرفتید. این اخبار گستردگی دارد، یعنی مردم در خارج از کشور هم میتوانند آنها را به همان شکلی که هست دریافت کنند.
این مطالب که از سوی هنرمندان در صفحات شخصیشان در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود، میتواند هر نوع مخاطبی داشته باشد. یعنی اگر یک نقاش عکسی از یک نقاشی را منتشر میکند، تنها نقاشها نیستند که آن را میبینند. از مردم عادی تا سیاستمداران هم میتوانند آن را ببینند و مورد توجه خود قرار دهند. یا حتی اگر نمایشنامهنویسی، نمایشنامهاش را در شبکه اجتماعی به اشتراک بگذارد، نقد بیشتر و بهتری را دریافت میکند. چون فضای تعامل در این رسانهها بیشتر است. بهطوری که ارتباطات سرعت بیشتری پیدا میکند، یعنی همزمان با گذاشته شدن مطلب توسط هنرمند، مخاطب دریافتش میکند. علاوه بر این هنرمند در همان لحظه میتواند با بازخورد مطلبش روبهرو شود. انتقال میراث فرهنگی از جنبهای هم بهتر صورت میگیرد.
البته این اتفاق ممکن است جنبههای منفی هم داشته باشد، مثلا اینکه افراد میتوانند از هویت یک هنرمند سوءاستفاده کنند و به نام او صفحه غیرواقعی ایجاد کنند. از طرف دیگر چون امکان کنترل و سانسور دقیق در این شبکهها فراهم نیست، امکان اینکه هنرمندان مورد توهین و اهانت قرار بگیرند وجود دارد. حتی گروههای مجازی میتوانند سایت یا صفحه شخصی هنرمند را هک کنند و مورد تجاوز خودشان قرار دهند. حتی امکان دارد گاهی در این شبکهها مطالب یا آثار نازلی منتشر شود که همه اینها باعث هزینهآور شدن این شبکهها میشود.
برای آنکه هنرمندان گرفتار این نوع آسیبها نشوند باید آداب حضور در شبکههای اجتماعی را رعایت کنند. چرا که هنرمندان مورد توجه مردم هستند و احتمال بروز چنین آسیبهایی اجتناب ناپذیر است. آنها باید خودشان مواظب رفتارشان در این شبکهها باشند. این فضا همانند فضای واقعی نیست. بنابراین خیلی طبیعی است زمانی که عکس شخصی میگذارند یا مسأله شخصی را مطرح میکنند، مردم واکنشهای مثبت و منفی گستردهای به آن نشان میدهند. این موضوع حتی میتواند برایشان عواقب حقوقی داشته باشد. گرچه مردم به زندگی شخصی هنرمندان علاقه دارند، اما این موضوع به نفع هنرمندان نیست، مگر اینکه در پی گسترش شهرتشان باشند. چراکه دو ارزش خبری «شهرت» و «دربرگیری» در انتشار چنین مطالبی وجود دارد. خود هنرمندان مشهور هستند و انتشار مسائل شخصی آنها در این شبکهها «دربرگیری» را هم به آن اضافه میکند و شهرتشان را گستردهتر میکند.