| بابک مهدیزاده |
مدیریت نادرست منابع آبی دلیل اصلی کمآبی خراسانرضوی
میتوان با هر کمبود و محدودیتی ساخت اما با کمبود آب، خیر. «آب» این مایع حیات بدجور گره خورده است به زندگی انسانها. اکنون براساس نقشههای پهنهبندی و تحقیقات
به عمل آمده بیش از نیمی از مساحت استان خراسانرضوی دچار خشکسالی شدید بوده است و شهرستانهای تربتحیدریه، گناباد، خواف و کاشمر بدترین وضع بارش سالیانه باران را دارند. اما اگر بارندگی دلیل خشکسالی است مدیریت غلط منابع آبی تشدیدکننده خشکسالی و موجب بیثمر بودن بارشهای اندک این خطه است.
عمدهترین نماد مدیریت غلط منابع آبی مربوط به بخش کشاورزی است. ظرفیت مخازن آب شیرین هر سال کمتر و کمتر میشود و منابع زیرزمینی آبی سال به سال خشکتر اما به خاطر مدیریت غلط در این استان همچنان خربزه و هندوانه تولید میشود. آنقدر تولید میشود که دیگر خربزه مشهد در سراسر ایران زبانزد خاص و عام است. اما غافل از آنکه این دو محصول به لحاظ مصرف زیاد آب برای رشد به هیچ وجه بهصرفه نیستند. به عبارتی در خراسان مواجه با خشکسالی محصولاتی کشت میشوند که نیاز فراوانی به آب دارند. آنقدر از این محصول در زمینهای خشک خراسان تولید میشود که حتی به کشورهای خارجی صادر هم میشود آن هم با قیمتی بسیار پایینتر از قیمت آبی که برای تولیدش مصرف شده است. نماد دیگر مدیریت غلط منابع آبی به تعداد چاههای آب غیرقانونی برمیگردد. چاههایی که هیچ کنتوری ندارند و سازمان آب هم نتوانسته جلوی حفر چاههای بدون مجوز را بگیرد. اینها همه نشان از مدیریت غلط منابع آبی دارد. مدیریتی که اگر پایه و اساس تصمیماتش را بر حل بحران آب میگذاشت امروزه بحران کمآبی و در آینده نزدیک بحران بیآبی اینگونه گریبان خراسانیها را نمیگرفت. ملتی که در مقابل هجوم اقوام مختلف ایستاد شاید نتواند در مقابل هجوم خشکسالی بایستد. خسارات وارده بر مردمان خراسان بسیار زیاد شده است. به گفته رئیس سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی خسارت وارده ناشی از خشکسالی در سال گذشته بیش از 2هزار و 400میلیارد تومان بوده است. عشایر نیز از این خسارات در امان نماندهاند به طوری که استاندار خراسان مجبور شده است 1.5میلیارد تومان برای آبرسانی به عشایر اعتبار تصویب کند. کار به جایی رسیده که حتی رئیس سازمان جهاد کشاورزی نیز میگوید: «اگر هرچه زودتر اعتبارات و تسهیلات خشکسالی ویژه و خاص جذب استان نشود، دیر میشود و از آن پس هر کمکی همچون نوش دارویی است بعد از مرگ سهراب.» اعتباری که اواخر سال گذشته 15میلیارد تومان تخمین زده شده بود. این رقم را کارشناس مسئول زیستگاهها و امور مناطق حفاظت محیطزیست خراسانرضوی در اولین جلسه کارگروه تخصصی مخاطرات زیستمحیطی در دیماه سال گذشته تخمین زده بود. این کارشناس یکسوم استان خراسانرضوی را در محدوده خشکسالی حاد قرار داده و هشدار داده بود که این استان به اعتباری بالغ بر 15میلیارد تومان جهت مبارزه با خشکسالی نیاز دارد. این مقام مسئول حتی راهکارها را نیز ارایه داده بود: مرمت و لایروبی چشمهها، حفر چاه، خرید و نصب تلمبه بادی، احداث و مرمت آبشخورها و منابع ذخیره آب، مرمت و لایروبی قنوات، آبرسانی، خرید و توزیع منابع غذایی مورد نیاز حیات وحش، احیای مراتع و کشت علوفه و احداث بندهای خاکی.
این پیشنهادات برای مبارزه با خشکسالی است. معضلی که یک دلیلش به کاهش 15.7 میلیمتری بارندگی در 10سال گذشته در خطه خراسان برمیگردد. دلیل دیگرش هم افزایش 15.8سانتیگرادی دما در 10سال گذشته است. این آمار اما حکایت از واقعیت تلخ دیگری هم دارد و آن اینکه خراسان تازه در ابتدای راه بلند خشکسالی است. با این حال هنوز آن نوشدارو به خراسانیها نرسیده است. نهتنها کسی به فکر آوردن نوشدارو نیست که سیاستهای نادرست مداوم باعث شده که اگر هرازچندگاهی دل آسمان بر سومین استان خشک کشور بسوزد و بارانی از ابرهای لاغرش سرریز کند به خاطر عدم وجود مدیریت درست این مایع گرانبهای هدیه داده شده از آسمان به زمین خشک میرسد و هرز میرود. درحالیکه اگر و تنها اگر سیستم کشاورزی این استان اصلاح شود و به جای کشت محصولات پرآب محصولاتی همچون زعفران کشت شوند و از سیستم آبیاری نوین و سازماندهی آب تا پای گیاه و سیاست کشت محصولات گلخانهای استفاده شود و بر چاههای حفر شده که آب را از پایینترین نقاط زمین برای استفاده محصولات کشاورزی میمکند نظارت شود، معضل خشکسالی شاید حل نشود اما معضل کمآبی تا حدودی بهبود پیدا میکند.
اما کو گوش شنوا. کار دارد از کار میگذرد. استاندار خراسانرضوی اعلام کرده که از 37 دشت موجود در این استان تنها 3دشت در پهنه شمالی استان در 3 شهر کلات و سرخس و درگز بیلان مثبت دارند که استفاده از حوضههای آبریزی آنها بهسبب قرار گرفتن در نقطه صفر مرزی سخت و دشوار است. این یعنی 34 دشت در استان خراسان رضوی آنقدر خشک شدهاند که صدمه جدی به اقتصاد و زندگی مردم منطقه وارد میکند. اما با این حال مقامات استان به جای چاره اندیشی درست و اصلاح الگوی مصرف مخصوصا در بخش کشاورزی صحبت از تکمیل 4سد دیگر در استان میکنند و کسی نیست که از آنها بپرسد که 36 سد موجود در استان خراسان آیا توانسته چاره درد خشکسالی استان باشد یا اینکه خود نمکی بوده بر زخم کهنه خراسان. مسئولان این استان ظاهرا همواره راه اشتباه را طی میکنند و علاوه بر سدسازیهای پیدرپی راه نادرست دیگری را نیز انتخاب کردهاند. انتقال آب از تاجیکستان، آمودریا و قره قوم ترکمنستان و رودخانه مرغاب افغانستان. غافل از آنکه بنا به گفته بهزاد قرهیاضی، رئیس مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی کشاورزی ایران میخواهند آب را از کشورهای دیگر وارد کنند اما با تولید محصولات کشاورزی پر آب و صادر کردن آن محصولات به همان کشورها درواقع بازهم چوب حراج میزنند بر منابع آبی استان. این مسئولان حتی پا را فراتر نهادهاند و طرحی در دست تهیه دارند مبنی بر انتقال آب از دریای عمان یا دریای خزر. طرحی که بنا به نظر کارشناسان محیطزیست اگر اجرا شود نهتنها چاره کار بیآبی در خراسان نخواهد بود که منجر به خشک شدن منطقه وسیعی از هر دو دریای شمال و جنوب ایران خواهد شد.
راه حل مدیران برای مبارزه با آلودگی هوا
75درصد اقلیم خراسان رضوی بیابانی است و این یعنی خطر بالقوه ریزگردها. علاوه بر بیابانی بودن، ساختوسازهای بیرویه و قطع درختان و کوچک شدن جنگلها خودبهخود دلیلی شده است بر پیشرفت خطر ریزگردها و آلوده شدن هوا. اینکه برابر اطلاعات داده شده 70درصد آلودگی هوای خراسان رضوی مربوط به مشهد است یعنی گسترش ناهمگون و نامتوازن شهرسازی یکی از اصلیترین دلایل آلودگی هوا است. براساس نظر کارشناس حوزه محیطزیست استانداری خراسان رضوی 65درصد منبع آلودگی هوا در مشهد مربوط به وسایل نقلیه است. دلیل دیگر آلودگی هوا، خشکسالی است. بنابه گفته مدیرکل هواشناسی خراسان هرگاه ذرات معلق در هوا که ناشی از افزایش خشکسالی و بیابانی شدن این استان است افزایش یابد، آلودگی هوا نیز افزایش مییابد. آلودگیای که برای سلامتی مردم منطقه بسیار خطرناک است. عمدهترین دلیل وجود ریزگردها علاوه بر خشکسالی طبیعی عملکرد انسانها است. به گفته مهیار مقیمی، فعال محیطزیست مشهد، قسمت جنوبی مشهد یعنی کوههای آب و برق، ذکریا و هاشمیه مدتی است که به صورت قانونی و غیرقانونی در اختیار افرادی قرار گرفتهاند که مشغول ساخت و سازهای بیرویه هستند. حجم بالای این تخریبهاست که مدیرکل سازمان محیطزیست خراسان رضوی را وادار کرد که به مدیران هشدار دهد که کاهش آلودگی هوای مشهد تنها نیازمند مدیریت یکپارچه و منظم است. او میگوید: برای کاهش آلودگی هوای مشهد به تلاش همه ارگانهای مربوطه نیازمندیم وگرنه تلاش سازمان محیطزیست به تنهایی به موفقیت ختم نمیشود. اما مسئولان این استان به جای ارایه راهکارهای پایهای و اصولی به سراغ تعطیلی ادارات و مدارس مشهد رفتهاند و حتی میخواهند که این ادارات و مدارس را تمام پنجشنبهها تعطیل کنند تا بلکه از حجم آلودگی هوای مشهد کاسته شود اما هیچکس به این سوال اساسی پاسخ نمیدهد که آیا قطع مکرر درختان و تخریب باغها و شکافتن کوهها باز منجر به شکست طرحهای ابتدایی همچون تعطیلی ادارات و مدارس نخواهد شد؟ آیا راهحل تعطیلی مدارس ریشهای است یا جلوگیری از قطع درختان و تخریب محیطزیست؟
سرنوشت زرجوب و گوهررود در انتظار کشف رود
کشف رود، رودخانهای از کوههای هزار مسجد و بینالود. با طول 290 کیلومتر. در امتداد رودخانه هریرود و تجن و نهایتا سرریز شدن به ریگزارهای ترکمنستان. رودی که سالهاست حالش هیچ خوش نیست. دیگر کمتر خبری میتوان از ماهیانش گرفت و به جایش تا چشم کار میکند پساب صنعتی و فاضلاب کارخانهها و مزارع کشاورزی است که به این رودخانه بزرگ و زیبا میریزد. کشفرود دیگر آب ندارد. به جایش کثافت و فضولات زیاد دارد. رودخانهای که نهتنها به ریگزارهای ترکمنستان میرود که بخشیاش زمینهای کشاورزی را نیز سیراب میکند. سیراب که نه لجن میکند. همان کشاورزانی که مزارعشان با این آب کثیف آبیاری میشود خود موتور میگذارند در مسیر آب و بخشهای زلال رودخانه را میدزدند تا بهزعم خود به منبع آبی ارزانقیمتی دست پیدا کرده باشند، غافل از آنکه خود منجر به آلوده شدن و مرگ رودخانهای میشوند که درنهایت دودش به چشم خود آنها میرود. از اینرو بود که تمام مسئولان عالیرتبه استان طرحی را مصوب کردند تا براساس آن دیگر در حاشیه این رودخانه صیفی و سبزیجات کاشته نشود، کشفرود لایروبی شود و کمربند سبزی به مساحت حدود هزار هکتار محصولات غیرخوراکی مانند درخت صنوبر در اطراف رودخانه کاشته شود. بدین منظور یکمیلیارد و 200میلیون تومان برای لایروبی و اصلاح کشفرود به شرکت آب منطقهای استان داده شد و بانک کشاورزی نیز مصوبهای گرفت مبنی بر پرداخت تسهیلات دومیلیون تومانی به کشاورزان منطقه. سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی نیز موظف شد به تعیین الگوهای کشت مناسب در کنار صنوبرکاری. همچنین مقرر شد که تصفیهخانه خین عرب هم احداث شود فاضلابهای منطقه نیز به صورت بهداشتی جمع شوند اما اکنون بعد از گذشت دوسال هنوز که هنوز است صیفیکاری در حال انجام است و محصولات مولد سرطان به راحتی در بازارها توزیع میشوند. این طرح ظاهرا با شکست مواجه شده است تا سرنوشت تلخ و غمانگیز دو رودخانه زرجوب و گوهررود درشت که یکی از آلودهترین رودخانههای جهان شناخته شدهاند، در انتظار کشفرود هم باشد.