شهروند| وقتی به یکی از جنوبیترین مناطقی که قبلا تنها وصفش را در دورهمیهای جوانانه میشنیدیم، رسیدیم، تصورات موجود از یک زندگی اتوکشیده و واژهای به نام روزمرگی فرو ریخت. در گرمای آفتاب ظهرگاهی، تنها چند پیچ و خم تا رسیدن به محل حادثه فاصله بود؛ حادثهای نه شبیه اپیزود تکراری دعوا، درگیری، جابهجایی موادمخدر و.... حادثهای به بزرگی فوتبال بازی کردن عدهای از مستعدترین بچههایی که محروم از اکثر تعاملات اجتماعی هستند. جمله معروفی به نقل از بکنباوئر اسطوره فوتبال آلمان وجود دارد که وقتی از او درباره راز جذابیت فوتبال پرسیده میشود ادعا میکند هیچوقت نمیخواهد این واژه را برای فرزندش توصیف کند و تنها سعی میکند توپی جلوی پای او بیندازد تا از آن به بعد خودش معنای لذت را با فوتبال درک کند! بچههای تیغ آفتاب موسسه غیردولتی امام علی(ع) همچنین وضعیتی دارند.
داستان یک کار خیر
برای سرزدن به مجموعه مخصوص نابینایان هرندی واقع در دروازه غار انگیزههای زیادی وجود داشت؛ بچههایی که تا دیروز با گرههای زیاد اجتماعی روبهرو بودند، به قول خانم واحدی، عضو هیأتمدیره سازمان غیردولتی امام علی(ع) و متولی و سازماندهنده امور بچههای کار حالا رویاهای فوتبالی روی جسم و ذهنشان حک میکنند یکی از انگیزههای اصلی بود و دلیل دیگر حضور افرادی با وعدههای طلایی.
قولهای دلگرمکننده
مدتی پس از تماشای بازی پرحرارت بچهها، میهمانان از راه میرسند و ماهیت تلاشهای موسسه امام علی(ع) برای همه رو میشود؛ یک نهاد خیریه با 15سال سابقه کار که هفتهای 2 روز، زمین فوتبال دروازه غار را برای بچههای کار سابق خالی میکند. گفته میشود پای فوتبالیستهای بزرگ به این زمین باز شده اما درنهایت فقط چندعکس گرفته شده و دیگرهیچ. دقیقا همینجا سفره دل مسئولان موسسه بازمیشود و آنها رو به میهمانان از بیتوجهیها گله میکنند. صادق درودگر، عضو مجمع فدراسیون و مدیرعامل نساجی، هومن افاضلی، سرمربی سابق تیمملی امید، فرامرزخودنگاه، رئیس کمیته قویترین مردان ایران و امیرعبداللهی، دستیار افاضلی و مربی سابق استیل آذین که به همت گروه ورزش روزنامه شهروند در این موسسه حضور یافته بودند، به دقت به حرفها گوش میدادند و البته راهکار میآفریدند.
بودجه گرفتن از فیفا
تعاریف متفاوت بچههای گروه موسسه امام علی(ع) در ستایش بچههای تا دیروز آسیب دیده اجتماعی و امروز فوتبالیست، جرقه حمایت اصولی از آنها را در ذهن مدعوین به وجود آورد. هومن افاضلی به واسطه همسرش(عضو کمیته بانوان فیفا)، قول مکاتبه و بودجه گرفتن از فیفا برای ساماندهی امور این بچهها را داد و درودگر هم ادعا کرد با توجه به روابط خویش با مسئولان شهرداریهای مختلف، یک زمین آبرومندتر برای بچهها دست و پا میکند. مسئولان موسسه هم از مدعوین درخواست کردند در مسابقات قهرمانی کشوری بین موسسات خیریه، حامی آنها باشند. صحبتهای عموم به اندازه آفتابی که تا لب مرز حضور میهمانان تلالو داشت، گرما و حرارت ساطع میکرد و صرف بیان این وعدهها برای بچهها خوشایند بود. چند نفر از بیرون ماندهها از زمین چمن از عکاس، تقاضای عکس یادگاری داشتند و گروهی دیگر با نگاهی عجیب، تقاضاهایشان را مطرح میکردند.
سخنرانی درودگر
هنگامی که میهمانان پس از چندین دقیقه صحبت به محل به صف شدن بچههای فارغ شده از فوتبال درحال حرکت بودند، پسر بچهای با لحنی جذاب از درودگر خواست برای او کفش بخرد و وقتی مدیرعامل نساجی از شماره پای او مطمئن شد، کنار بقیه بچهها رفت تا سخنرانی را گوش دهد. وقتی درودگر از آرزومندان حضور در تیمملی بزرگسالان پرسوجو کرد، تقریبا همه دستها به شکل نامنظم بالا رفت. مرد فوتسالی فوتبال ما به بچهها اطمینان داد در صورت افزودن کار و تلاش به آرزوی خود میرسند و حتی اگر همه جامهای پیشرو را هم نبرند، بازهم به دلیل صرف حضور و دلکندن از شرایط قبلی، پیروز واقعی هستند. یک فاکتور جا مانده در صحبتهای درودگر توسط یکی از کودکان مورد اشاره گرفت؛ نظم!
به دنبال یک لیدر
افاضلی در بخشی از صحبتهایش، تقاضای گروه امام علی(ع) برای شناخته شدن هر چه بیشتر و نهادینه کردن فرهنگ خدمت داوطلبانه را منوط به وجود یک لیدر و گروهی کاتالیزور برای جلوه دادن درست و دقیق کارهای این موسسه دانست. او به شکل تعارف یا از سر واقعیت از درودگر خواست بهعنوان فردی دارای چند دوره تجربه ریاست، کارهای مدیریتی مربوط به مجموعه را به دوش بکشد.
آخر قصه
حرفها انگار تمامی نداشت؛ از گلایههای اهالی مجموعه گرفته تا ایدهها و حرفهای میهمانان. درنهایت سخنرانی درودگر، پس از هجمه کودکی که از عکاس تقاضای 2 عکس از خودش و کفشش میکرد و حضورکودک بازیگوش روی لبه فنس حائل بین سکوها و زمین به اپیزود نهایی این کار خیریه تبدیل شد. میهمانان پس از یک پیادهروی کمکشوقوس درون خودروهایشان رفتند و دستی به نشانه خداحافظی تکان دادند.