چندی پیش سعید عقیقی، فیلمنامهنویس یادداشتی درباره فیلم«سایههای موازی» در اختیار روزنامه شهروند قرار داد که دیروز هوشنگ گلمکانی، سردبیر مجله فیلم یادداشتی در پاسخ به این یادداشت در وبلاگ شخصیاش منتشر کرد.
دوست و همکار سابق ما سعید عقیقی که چند سال است وارد عملیات اجرایی سینما شده و بیشتر فیلمنامه مینویسد و حتی گاهی تلهفیلم هم میسازد، یک فیلمنامهاش را داده به دوست و همکار سابق دیگرمان اصغر نعیمی که فیلم سومش سایههای موازی را بسازد و همین شده منشأ یک سوژه سر چهارراه که ای کاش نمیشد. اختلاف فیلمنامهنویسها و کارگردانها که تمامی ندارد: فیلمنامهنویس یک چیزی مینویسد و میفروشد به کارگردان و تهیهکننده. اما خودش هم تصور و ذهنیتی از نوع اجرای آن دارد که مثلا اگر خودش قرار بود بسازد چه جوری میساخت. کارگردان هم سلیقه خودش را دارد و ممکن است تغییری در آن بدهد یا اداره محترم سانسور چیزی را تحمیل کند. اما جز این، آن طور که اصغر میگوید گویا این دو همکار سابق صحبتهایی در حد مشورت با هم کردهاند که ضرورت اجرایی نداشته و در قرارداد هم نیامده و یک وقت عقیقی به خود آمده که فیلمبرداری تمام شده و نعیمی به توصیههای او عمل نکرده. بعد برداشته یک نامه نوشته به تاریخ 25 فروردین امسال، با همان لحن آشنایش و از این فیلم و فیلمنامه اعلام برائت کرده است. تأکید هم کرده که هنوز فیلم را ندیده و در هیچ یک از مراحل ساخت آن نقشی نداشته (معمولا هم فیلمنامهنویسها نقشی در مراحل ساخت فیلمها ندارند)، اما ندید میگوید این فیلم ربطی به فیلمنامه او ندارد. به هر حال کار از محکمکاری عیب نمیکند و عقیقی هم در همان آغاز نامهاش نوشته این نامه فقط برای ثبت در تاریخ است که یعنی قصد شکایت در مجامع صنفی و قضایی و تجمع خیابانی و مجازی ندارد. اما چشمش ترسیده که مبادا سایههای موازی فیلم خوبی از کار درنیاید و یکی یقهاش را بگیرد که: مرد حسابی، این چه فیلمنامهای است که نوشتهای؟ که البته در چنین مواردی او میتواند معترضان را حواله بدهد به متن چاپشده فیلمنامه که چند سال پیش در یک مجموعه از سه فیلمنامه او منتشر شده است؛ شانسی که سایر فیلمنامهنویسان معترض به فیلم ساختهشده از روی نوشتهشان ندارند. یک نکته باریکتر از طناب هم در پاراگراف اول نامه عقیقی هست که گفته در همان آغاز کار طی یادداشتی به کارگردان اعلام کرده هر گونه تغییری در فیلمنامه باید با نظر او باشد، درحالیکه این امر حکم «توافق یکجانبه» دارد و چنین شرطی را باید در قرارداد آورد که طرف دیگر هم پایش را امضا کند و ملزم به اجرای آن باشد.
به هر حال همین اسم عقیقی و عنوان سایههای موازی و فیلمنامهای که براساس نازنین داستایفسکی نوشته شده، با این که برای ساختنش فراهم شده نشان میدهد که نعیمی تصمیم به ساختن فیلمی متفاوت از دو فیلم اولش گرفته که باعث مسرت ما همکارانش است. عقیقی هم خوب بود اگر نظر و اعتراضی داشت بعد از دیدن فیلم اقدام میکرد. خوبیت ندارد همکاران اهل قلم ما هنوز هیچی نشده بروند سر چهارراه. نعیمی که حتی بهعنوان یک بهرهبرداری تبلیغاتی هم هنوز جواب نداده ولی تهیهکنندهاش با این پاس یک آبشار زده که البته هنوز معلوم نیست کجای زمین فرود بیاید. سید فیلد در جلد نمیدانم چندم مجموعه آثارش، در فصل «چند توصیه به منتقدانی که بعدا فیلمنامهنویس میشوند» میفرماید: «خُلق خودتان را تنگ نکنید و بگذارید کارگردانها هر معاملهای که میخواهند با فیلمنامه شما بکنند. شما کار خودتان را کردهاید و بگذارید آنها هم کار خودشان را بکنند. فوقش شما هم بعدا میتوانید همین معامله را با دیگران بکنید. دنیا سرای معاملات است؛ فقط بدون قرارداد معامله نکنید وگرنه معاملهتان باطل است.»