| علیاکبر فلاح | عضو سازمان جوانان هلالاحمر |
اهدای عضو مفهومی است که انساندوستی و کمک به همنوع در آن نهفته است؛ فعالیتی بسیار ارزشمند که میتواند باعث نجات جان چند نفر به صورت همزمان شود. انگیزه شخصی من برای دریافت کارت اهدا هم همین است که اگر بر اثر حادثهای دچار مرگ مغزی شدم، اعضای زنده و سالم بدنم بتواند به نجات زندگی انسانی دیگر کمک کند. این عمل شایسته در میان امثال من که از نزدیک در کارهای کمک به انسانها و دستگیری از نیازمندان فعالیت میکنند بیشتر و عمیقتر درک شده است و بسیاری از همکاران من اقدام به دریافت کارت اهدا کردهاند. در کل در سالهای اخیر فرهنگسازیهای خوبی برای ترویج این کار در جامعه صورت گرفته مثل برگزاری جشن نفس که هر سال در بزرگداشت اهداکنندگان عضو اجرا میشود. با این حال تحقق چنین مسالهای و نهادینه شدن اهدای عضو در کشور نیاز به کار فرهنگی درازمدت دارد تا زمینه گرایش به چنین رفتار پسندیدهای افزایش یابد. بهویژه در شهرهای کوچک و شهرستانها که شاید عقاید سنتی در آنها بیشتر است و نیاز به آگاهی بیشتر هم دارند.
به عقیده من در این میان همه ابزارهای تبلیغاتی مثل رسانهها و شبکههای اجتماعی یا حتی تریبونهای مذهبی مثل مساجد میتواند در فرهنگسازی اهدای عضو ایران تاثیرگذار باشند. با توجه به اینکه ما در کشور شاهد هستیم که از یک طرف بر اثر تصادفات جادهای بسیاری از هموطنانمان دچار ضایعه مغزی میشوند و از طرف دیگر لیست بیماران نیازمند پیوند قلب و کلیه و ریه هر سال بیشتر میشود، بنابراین اشاعه فرهنگ اهدای عضو در همه جای ایران ضروری است.
مهمترین مسأله در این حوزه فرهنگسازی درست است و نمیتوان گفت کمبود امکانات و تجهیزات پزشکی مانع انجام عملهای پیوند است. زیرا ما در حال حاضر از نزدیک شاهد هستیم که وقتی فردی در دورافتادهترین منطقه هم دچار مرگ مغزی شود و رضایت خانواده برای اهدای عضو جلب شده باشد، اقدامات اولیه برای انتقال و هماهنگی انجام عمل پیوند در کوتاهترین زمان انجام میشود. تا جایی که من اطلاع دارم مسأله اهدای عضو در بسیاری از کشورها بهعنوان یک دغدغه جدی برای افراد مطرح بوده و در بسیاری از کشورهای توسعهیافته نیز اهدای عضو پس از مرگ مغزی به راحتی انجام نمیشود. در کشور ما هم این فرهنگ حدود یک دهه است که ترویج داده میشود ولی کار بیشتری میطلبد.