محمد سوزنچی مدیر موسسه مردمنهاد حیات سبز سرزمین همدان
چند صباحی است که موضوعات زیستمحیطی نُقل محافل ما شده است، موقع سرو غذا در مهمانیهای خانوادگی، داخل تاکسی، سر صف نانوایی، تبلیغات تلویزیونی، حتی شعارهای تبلیغاتی انتخاباتی. آیا اتفاقی افتاده است؟ اصلا این نقل شدن مشکلات محیطزیست خوب است یا نه. پاسخ به این سوال از دو جنبه حایز اهمیت است، یک از جنبه دوستداران محیطزیست که همیشه معتقد بودند میکروفن برای بیان موضعات زیست محیطی ندارند و کسی صدای آنها را نمیشنود و حتی کسی به حرف آنها گوش نمیکند ولیکن الان خوشحالاند هرجا میرسند، میگویند: دیدید آنچه نباید رخ داد ما چندین بار بهتون گفتیم این همه مشکلات زیست محیطی داریم کمتر آشغال بریزید، کمتر آب مصرف کنید، به حیوانات احترام بگذارید... گوش ندادید حالا باید ریزگردها باعث بشوند که از خونه بیرون نروید، فشار آب انقد کم شده که همتون باید منتظر افزایش فشار بشید تا بتونید دوش بگیرید و از این جور حرفا.
جنبه دوم متخصصان دوستدار محیطزیست هستند که تا حدودی از تفکرات گروه اول دفاع میکنند ولیکن راهکار ارایه میدهند، مقاله مینویسند، کارشان صرفا به چالش کشیدن نیست و سعی دارند تا راهی برای کاهش معضلات زیستمحیطی پیدا کنند و هراز چندگاهی بحثی را در رسانهها مطرح میکنند.
ولی آیا مشکلات زیستمحیطی به سمت شیب ملایم کاهش رسیده است، آیا واقعا با این همه
سرو صدای زیستمحیطی داریم جلوی بحرانها را میگیریم! آیا راه برونرفت از مشکلات سروصدا کردن است و دیگر هیچ، شخصی مثل دکتر کردوانی که تا چندسال پیش محیطزیستیها سر اسمشان قسم میخوردند حالا ایشان یک نظریه در مورد دریاچه ارومیه داده و از چشم محیطزیستیها افتاده، امثال دکتر افراد بسیار زیادی داریم که متاسفانه چون ایشان براساس منطق علمی و نه احساسی از روی کنشهای زیستمحیطی که واقعا در کنار ما اتفاق میافتد نظریهای میدهند که مورد هجمه دوستداران احساسی محیطزیست قرار میگیرند.
همه این صحبتها را کردم تا در انتها بگویم به نظر میرسد طی سالهای گذشته آنچه در فضای دوستان محیطزیستی به شدت تأثیر منفی میگذارد تضادهای تئوری و احساسی خود محیطزیستیهاست. به نحوی که برای مقابله با یک تئوری احساسی آنچنان یکهتازی میکنند که از غبارشان فقط محیطزیست آلوده میشود و در انتهای داستان اغلب خودشان شرمنده میشوند. از این رو بهعنوان یک عضو کوچک از جامعه محیطزیست کشور عزیزمان از همه دوستداران و متخصصان محیطزیست عاجزانه خواهش میکنم در هر بحث و گفتوگو یا هر نتیجهگیری منافع زیستمحیطی منطقه خودمان را ببینیم
تا نکند در زمان تقابل ما به یک فعال محیطزیستی سوداگر طبیعت، محیطزیست را نابود کند.