فائزه درخشانی فعال اجتماعی
شاید در این چند سال اخیر اسمش را شنیده باشید، همین کارآفرینی اجتماعی را. کلمهای که مدت زمان طولانیای از رواج و استفاده از آن نمیگذرد. امروزه کارآفرینی اجتماعی به هر فعالیتی گفته میشود که برای حل یک مشکل اجتماعی از مفاهیم کارآفرینی و تکنیکها و روشهای تجاری و اقتصادی استفاده کند.
البته درباره جزییات این تعریف عقاید یکسانی در دنیا وجود ندارد و هرکس و هر سازمانی شاخصهایی برای خودش تعریف کرده و براساس آنها جلو میرود.
گروهی معتقدند، یک کارآفرینی اجتماعی باید کاملا خودکفا باشد و تنها به درآمدی که مستقیما از مصرفکنندگان تولیداتش بهدست میآورد، تکیه کند. گروهی دیگر فکر میکنند گرفتن بودجه برای اجرای پروژههایی برای دولت یا نهادهای عمومی هم میتواند جزو منابع درآمد کارآفرینیهای اجتماعی باشد و گروه سوم استفاده از کمکهای مالی بلاعوض را هم ممکن و مفید میدانند.
درواقع به نظر من مهم نیست ما چطور به قضیه نگاه میکنیم، مهم این است که بدانیم یک کارآفرینی اجتماعی بهجای تمرکز روی حداکثر کردن سود، روی حل یک مشکل اجتماعی تمرکز کرده است.
(توی پرانتز دلم میخواهد اینجا به یکی از تعاریفی که شخصا به آن علاقه دارم اشاره کنم، تعریف محمد یونس از کسبوکار اجتماعی بهعنوان یک شاخه از کارآفرینی اجتماعی. یونس ،کسبوکار اجتماعی را هر کسبوکاری میداند که برای حل یک مشکل اجتماعی به وجود آمده است و سود حاصل از فعالیتش را دوباره برای بهبود و گسترش خدماتش یا یک فعالیت اجتماعی دیگر استفاده میکند.)
حالا شاید شما از خودتان بپرسید که اصلا چه نیازی به این مفهوم داشتیم، سوال خوبی است.
در دنیایی که همهچیز به تخصصیشدن و پیچیدگی بستگی دارد، مشکلات هم پیچیدگیهای بیشتر و بیشتری پیدا کرده و میکنند. در نتیجه برای حل واقعی و نه موقتی این مشکلات، نیاز به تخصصهای گوناگون و فعالیتهایی است که تأمین هزینههایشان برای یک فعالیت غیرانتفاعی و خیریه کار سختی محسوب میشود.
از سوی دیگر همه میدانیم که تأمین منابع مالی برای خیریه به عوامل بسیاری بستگی دارد. اگر رکود در بازار حاکم شود، شاید بسیاری از کمکهای عمده شرکتها و کارخانهها قطع شده یا کاهش یابند. یا جذب منابع مالی برای موضوعاتی که برای گروههای کمتری از مردم مهماند کار بسیار سختی است.
در کنار اینها همه ما میبینیم که روشهای کارآفرینانه و تکنیکهای بهکار رفته در دنیای تجارت چه رشدی داشتهاند و چگونه شرکتهای غولآسایی را به وجود آوردهاند که بعضا درآمدی بیشتر از چند کشور دنیا را سالانه کسب میکنند.
با در کنار هم گذاشتن این دلایل و بسیاری مسائل دیگر عدهای از فعالان اجتماعی به این نتیجه رسیدند که کارآفرینی اجتماعی میتواند یک راهحل برای سازمانهای غیرانتفاعی و خیریه باشد، تا هم پایداری کار آنها را افزایش دهد و هم توان اثرگذاری و نتیجهبخشی فعالیتها را بالاتر ببرد.
کارآفرینی اجتماعی و بهویژه کسبوکارهای اجتماعی موضوعات موردعلاقه من در حیطه کارآفرینی هستند. در یادداشت بعدی درباره فعالیتهای هیجانانگیزی که میشود در این زمینه انجام داد، خواهم نوشت.