شماره ۳۵۹ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۳۰ مرداد
صفحه را ببند
گفت‌وگو با مهوش ادیب، رئیس «انجمن معلولان ضایعه‌نخاعی تهران»
رشد قارچ‌گونه برخی موسسات مشکل‌ساز است

| طرح نو|  رضا نامجو|  فعالیت انجمن‌ها و موسسات خیریه، ارتباط مستقیمی با امکانات دولتی ندارد. از همین رهگذر حضور افراد خیر و همکاری آنها با این موسسات از اهمیت بالایی برخوردار است. نکته قابل‌توجه در این بحث، فرآیند اعتمادسازی است که باید از سوی موسسات صورت گیرد تا مردم را به سمت کمک به اینگونه موسسات ترغیب کند. ازجمله مشکلات اساسی که انجمن‌های خیریه فعال (و البته غیرمعروف) با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، معطوف به همین ماجراست. آنچنان که برخی از موسسات خیریه به واسطه عدم شفافیتی که در کارهایشان دیده می‌شود، همکاری مردم با موسسات خیریه را با چالش مواجه کرده‌اند. مهوش ادیب، رئیس «انجمن معلولان ضایعه‌نخاعی تهران» با ما است تا درباره مشکلات و موانع پیش‌روی موسسات خیریه و البته کار خیر در جامعه ایران صحبت کند.

 

 انجمن شما برای انجام فعالیت‌هایش با چه مشکلات یا محدودیت‌هایی مواجه است؟
اگر بنا باشد درباره موانع پیش‌روی انجمنی که شخصا ریاست آن را به عهده دارم، سخن بگویم به دو موضوع اساسی اشاره می‌کنم.  مورد اول درباره کمک خیرین است و دومین مورد درباره همکاری ما با موسسات آموزش‌عالی و دانشگاه‌ها. در مورد کمک خیرین ذکر این توضیح لازم است که انجمن ما از طریق هیچ ارگان دولتی حمایت نمی‌شود بنابراین حضور خیرین و کمک‌های آنها می‌تواند انجمن را فعال‌تر کند و به تبع آن می‌توانیم خدمات و سرویس‌های بیشتری به معلولان ارایه دهیم. بعد از کمک‌هایی که از طرف مردم صورت می‌گیرد (و امیدوارم مستمر باشد) فعالیت‌ها به همکاری‌های مراکز علمی و دانشگاهی با موسسه معطوف می‌شود. این همکاری بیشتر مربوط به برگزاری کارگاه‌های آموزشی است.  
 در حوزه کمک خیرین با توجه به ظرفیتی که وجود دارد به نقطه مناسبی رسیده‌اید یا در این مقوله با مشکل خاصی مواجه هستید؟
در حال‌حاضر تمام بودجه انجمن از طریق کمک‌های خیرین تأمین می‌شود.
خوشبختانه کمک‌ها به صورت نسبی در حد قابل‌قبولی هستند اما مهم‌ترین مشکلی که درحال‌حاضر در این زمینه با آن مواجه هستیم این است که انجمن‌های خیریه رشد قارچ‌گونه‌ای دارند. وقتی چنین شرایطی ایجاد می‌شود، خیرین به نوعی احساس بی‌اعتمادی می‌کنند و با این سوال مواجه می‌شوند که مراکز خیریه تا چه حد در انجام فعالیت‌هایشان
صادق هستند.  
 به نظر شما از چه راهی می‌توان اعتماد خیرین را نسبت به فعالیت‌های انجمن‌های خیریه جلب کرد؟
تنها راهی که می‌توان به‌واسطه آن امیدوار بود خیرین به یک موسسه و اقدامات آن اعتماد کنند این است که ببینند مراکز خیریه تا چه حد در انجام کارهایشان صادق هستند. خیرین وقتی صداقت کاری را می‌بینند و در برخوردهای عملی در جریان فعالیت‌های انجمن قرار می‌گیرند، کمک‌های خود را مستمر انجام خواهند داد.  
 محدودیت‌هایی که از آنها سخن گفتید تا چه حد به موضوع تبلیغات مربوط است؟ بالاخره تا زمانی که مردم این انجمن را نشناسند، نمی‌توان از آنها توقع کمک داشت...  
انجمن ما در مورد تبلیغات تا حدودی ضعیف عمل کرده است.  شاید به آن خاطر که این علاقه در انجمن وجود ندارد که اقداماتش را از طریق مطبوعات معرفی کند. حال آن‌که خیلی از انجمن‌ها این کار را انجام می‌دهند. ما بیشتر با کاری که انجمن انجام می‌دهد و به علاوه معرفی اقدامات روی سایت انجمن در پی معرفی خود هستیم. خیلی از خیرین بعد از دیدن فعالیت‌ها و عملکرد انجمن روی سایت این اشتیاق را پیدا می‌کنند که با انجمن همکاری کنند.  
 افزایش تعداد موسسات خیریه از منظر بیرونی اتفاق خوبی به نظر می‌رسد.  چه اتفاقی افتاده که شما از این قضیه ابراز تاسف می‌کنید؟
متاسفانه عنصر شفافیت در فعالیت بسیاری از انجمن‌ها وجود ندارد. وجود چنین معضلی باعث می‌شود نظر خیرین درباره موسسات و انجمن‌های خیریه تغییر کند. خیلی از مراجعه‌کنندگان به «انجمن معلولان ضایعه نخاعی تهران» درمورد این عدم اعتماد به برخی موسسات صحبت می‌کنند. آنها نمی‌توانند به هرجایی اعتماد کنند. در چنین شرایطی، کار موسسات ما چند برابر می‌شود چون هم باید اعتماد از دست رفته نسبت به موسسات خیریه را بازگردانیم و از سوی دیگر با شفافیت در فعالیت‌هایمان این اعتماد را افزایش دهیم. باید به آنها بقبولانیم کمک‌هایی که به انجمن می‌کنند، بلکه در راستای اهداف انجمن هزینه می‌شود.  
 انجمن شما به لحاظ مالی چه نیازهایی دارد و چه اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدتی را برای انجام فعالیت‌هایش در نظر گرفته است؟
ما مقوله آموزش را در صدر فعالیت‌هایمان قرار داده‌ایم.
در‌سال جدید تصمیم گرفتیم عمده فعالیت‌های خودمان را روی مقوله آموزش و فرهنگ‌سازی متمرکز کنیم. پیش از این حمایت را به صورت جدی انجام می‌دادیم اما به این نتیجه رسیدیم که حمایت بدون آموزش به بچه‌های تحت‌پوشش کمک شایانی نمی‌کند.  آموزش از طریق فرهنگ‌سازی آنها را آماده ورود به جامعه می‌کند.  بنابراین بیشترین اهمیت را به کارگاه‌های آموزشی و برنامه‌های علمی- آموزشی می‌دهیم.
در همین راستا همایش‌های علمی هم برگزار می‌کنیم و البته برای شرکت بچه‌ها در کارگاه‌ها امکاناتی نظیر ایاب و ذهاب را فراهم می‌کنیم تا بتوانند در کارگاه‌ها شرکت کنند. در ادامه روی کمک‌هزینه‌های درمانی و کمک‌رسانی برای خرید تجهیزات پزشکی(از خرید ویلچر و تشک روی ویلچر و تشک روی تخت گرفته تا بقیه امکانات) تمرکز می‌کنیم. از سوی دیگر افرادی هم هستند که تحت‌پوشش انجمن هستند و به‌صورت ماهیانه مبالغی به آنها داده می‌شود. از طرف دیگر، در طول‌ سال در دو تا سه نوبت به افراد نیازمند بن می‌دهیم و در آغاز‌ سال تحصیلی هم به بچه‌های ضایعه‌نخاعی یا کودکانی که در این خانواده‌ها زندگی می‌کنند، لوازم‌التحریر می‌دهیم.  
 با تــوجه بـه این‌کـه فرهنــگ‌سازی بـه‌عنوان یکی از ارکان دارای اهمیت از سوی شما هم مورد توجه قرار گرفته، در مقوله آموزش چه خلأهای احتمالی وجود دارند که فعالیت‌های شما را با مشکل مواجه می‌کنند؟
در این زمینه مشکلات زیادی وجود دارد. به‌عنوان مثال ما برای شرکت‌کردن افراد تحت‌پوشش انجمن در کارگاه‌های آموزشی نیاز به وسایل ایاب و ذهابی داریم که مخصوص آنها باشد. همان‌طور که می‌دانید، بچه‌های ضایعه‌نخاعی امکان جابه‌جایی با وسایل‌نقلیه عمومی را ندارند. درحال‌حاضر سامانه اتوبوسرانی چند دستگاه اتوبوس را در اختیار این افراد قرار می‌دهد اما تعداد این وسایل کافی نیست. ما این مشکلات را داریم و از سوی دیگر برخی مشکلات هم در جامعه وجود دارد اما هدف اصلی ما بچه‌های تحت‌پوشش هستند. اگر بتوانیم همین افراد را برای ورود به جامعه توانمند کنیم و آنها را به زندگی عادی برگردانیم، وظیفه اصلی خود را انجام داده‌ایم. از سوی دیگر تلاش ما در جهتی است که افراد مبتلا به ضایعه نخاعی روی مسائل و مشکلات خود آگاهی پیدا کنند و در ادامه از پیشرفت بیماری در آنها جلوگیری کنیم. برای رسیدن به این هدف، یک‌سری کارگاه آموزشی با حضور پزشک برگزار می‌کنیم که طی آن بچه‌ها سوالات خود را از پزشکان آشنا با مسائل آسیب نخاعی می‌پرسند و پاسخ آن را دریافت می‌کنند. با برگزاری کنفرانس‌های اینترنتی و چاپ مقالات به فرهنگ‌سازی در میان افراد جامعه هم می‌اندیشیم اما تمرکز اصلی ما روی افراد مبتلا به ضایعه‌نخاعی است.  
 مشکلات موسسه شما به مسأله ایاب و ذهاب افراد تحت‌پوشش محدود می‌شود؟
نه. یکی دیگر از مشکلات ما به جز ایاب و ذهاب با وسایل نقلیه، رفت و آمد در محیط شهری است که اصلا وضعیت مناسبی ندارد. در همین راستا در جلسات مناسب‌سازی شهرداری که ماهانه یک‌بار برگزار می‌شود، شرکت می‌کنیم و نظرات خود را هم می‌دهیم. اما بقیه ماجرا و تحقق خواسته‌های ما به اقدامات مسئولان برمی‌گردد.  
 در حوزه تعاملی که با دانشگاه‌ها دارید، چه مشکلاتی وجود دارد که باید درصدد رفع آنها برآمد؟
نکته اساسی در این مورد به مقوله آموزش دانشجویان مربوط است. دانشجویان رشته‌های توانبخشی، مددکاری و فیزیوتراپی باید با افراد بیمار آشنایی داشته باشند، یعنی نگاهشان به فعالیت در رشته تحصیلی که در دانشگاه آموخته‌اند، تنها محدود به مباحث تئوریک نباشد.  
 برای حل این مشکلات و پر کردن خلأ‌های آموزشی چه پیشنهادی دارید؟
برای آشنایی بیشتر می‌توانند در فضای بیمارستان‌ها یا فعالیت در مراکز مثل مرکز ما بیماران را ببینند و اساسا متوجه شوند یک بیمار مبتلا به ضایعه‌نخاعی یا یک بیمار ویلچری یعنی چه؟ شخص ضایعه‌نخاعی صرفا کسی نیست که روی صندلی چرخدار نشسته است. باید بدانیم این فرد با چه مسائل و مشکلاتی مواجه است. از این نظر خلأ‌های زیادی وجود دارد. حتی برخی از کاردرمان‌های ما هستند که هنوز نمی‌دانند با یک بیمار آسیب‌نخاعی چگونه باید برخورد کنند. حتی برخی از پزشکان هم در این زمینه مشکل دارند. برای حل این مشکل شاید لازم باشد دانشجویان از کارورزی‌هایی که در دانشگاه‌ها برگزار می‌شود، استفاده کنند و در بیمارستان‌ها هم با بیماران مواجه شوند. حتی می‌شود برای افرادی که کارشان با بیماران ضایعه‌نخاعی در ارتباط است در دانشگاه واحدهای درسی برگزار کنند تا با مشکلات افراد آسیب نخاعی بیشتر آشنا شوند.  حتی آموزش و پرورش هم می‌تواند در این زمینه کمک‌رسان باشد.  
 در حوزه شهری و استفاده از امکانات شهری وضع چگونه است؟
با وجود آن‌که تا این حد درباره فعالیت‌های خیریه صحبت می‌کنیم، معلولان و مبتلایان به ضایعات نخاعی از چند دستگاه عابر بانک موجود در خیابان می‌توانند استفاده کنند. از چند تلفن عمومی و حتی از چه تعداد از بانک‌ها می‌توانند استفاده کنند.  همه این مکان‌ها مراکز عمومی هستند و هرکس از شهروندان حق استفاده از آنها را دارد. افراد آسیب نخاعی هم شهروندان همین کشور هستند اما نمی‌توانند از امکانات عمومی که حق استفاده از آنها را دارند، استفاده کنند. البته در یکی، 2 ‌سال اخیر از سوی شهرداری‌ها همکاری‌هایی صورت گرفته اما هنوز جای کارهای بسیاری وجود دارد.

 در این حوزه رفتار مردم، مسئولان و البته خیرین تا چه حد و البته از چه طریقی می‌تواند وضع را بهبود بخشد؟
همه این موارد به آموزشی که دانشجویان در رشته‌های مختلف دانشگاهی می‌بینند برمی‌گردد. باید به این موضوع بیندیشیم که هرکسی می‌تواند مبتلا به آسیب نخاعی شود و روی ویلچر بنشیند. افراد مسن و خانم‌های باردار ممکن است مجبور شوند روی ویلچر بنشینند. باید یک سری امکانات شهری فراهم شود و خیرین هم با کارهایی که می‌توانند انجام دهند، کمک‌رسان باشند. متاسفانه خیلی از خیرین فکر می‌کنند کمک‌کردن یعنی این‌که به موسسات و انجمن‌ها ارزاقی مثل برنج و گوشت بدهند. اما گاهی‌اوقات ممکن است هزینه جراحی زخم بستری یک بیمار را بدهند که از مقدار برنج و گوشتی که به یک مرکز خیریه می‌دهند ارزنده‌تر باشد.
درحالی‌که در پاره‌ای از موارد با فعالیت‌های درمانی مواجه می‌شویم که خود بیمار از پس تأمین هزینه‌هایش برنمی‌آید. اگر خیرین به انجام کمک‌هایی از این دست سوق داده شوند، اتفاق مهمی افتاده است. فرهنگ ما بیشتر مبتنی بر انجام نذورات است و مردم گمان می‌کنند این‌گونه کارها بیشتر کمک‌رسان است. البته که کارهایی از این دست هم بسیار مهم است اما کمک کردن به دانشجویی که نمی‌تواند از پس هزینه‌هایش بربیاید هم کار بزرگی است. اگر خیرین به این سمت هم سوق داده شوند، اتفاق خوبی افتاده است.


تعداد بازدید :  351