صادق شایسته| «اگر فیلمی معیارها و موازین ارزشی را رعایت نکند قطعا توقیف میشود و ما در این موارد تسامح و مصالحه نمیکنیم و قانون را کنار نمیگذاریم.» این صحبتهای سید محمد حسینی، وزیر ارشاد دولت دهم در دی ماه 1388 بود. صحبتهایی که نتیجهاش توقیف اکران فیلم «پاداش» به کارگردانی کمال تبریزی بود. فیلمی که این روزها با بازگشت به نام اولیهاش، «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» پروانه نمایش گرفته و قرار است در عید سعید فطر اکران شود و شاید هم کمی زودتر. صحبتهای وزیر وقت آنقدر صریح بود که خیلیها همان زمان به این نتیجه رسیدند که فیلم تبریزی احتمالا آرزو به دل اکران خواهد ماند اما به نظر میرسد جمله رخشان بنیاعتماد که میگوید هیچ فیلمی تا ابد در کمد نخواهد ماند در مورد فیلم تبریزی هم صدق میکند. همانگونه که در مورد «به رنگ ارغوان»، «اشكان، انگشتر متبرك و چند داستان ديگر» و «قصهها» هم صادق بود و همانگونه که احتمالا درباره خیلی فیلمهای دیگر هم صدق خواهد کرد. «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» داستان یکی از مدیران مهم دولتی است که به سفر حج میرود و درحالیکه انتظار دارد در آنجا مانند یک شخصیت سیاسی با وی برخورد شود اما با او مانند یک فرد معمولی برخورد میشود و همین امر باعث بروز اتفاقات طنزی میشود. حسن معجونی، آتیلا پسیانی، بهمن زرینپور، اصغر نقیزاده، رضا بهبودی، آشا محرابی و صابر ابر در این فیلم بازی میکنند و زندهیاد احمد آقالو هم در این فیلم برای آخرینبار جلوی دوربین قرار گرفت. رضا مقصودی و محمد رحمانیان فیلمنامه را نوشتهاند و مهدی کریمی هم تهیهکننده کار است. اما چه شد فیلمی که خیلیها از اکران آن قطع امید کرده بودند به ناگاه مجوز اکران دریافت کرد. به سراغ مهدی کریمی، تهیهکننده رفتیم تا ببینیم داستان از چه قرار است.
حقانیتی که ثابت شد
در خبرها آمده که فیلم با یک سری اصلاحات، تدوین مجدد در برخی صحنهها و در موارد معدود فیلمبرداری مجدد توانسته پروانه نمایش بگیرد. از کریمی درباره تغییرات اعمال شده میپرسیم. میگوید: «اشکال زیادی نبود، بعضی سوءتفاهمات را برطرف کردیم، بههرحال دوستان معتقد بودند برخی عنوانها و اسامی ممکن است تبعات منفی ایجاد کند که آنها را اصلاح کردیم، بعضی از دیالوگها را تغییر دادیم و آن صحنههایی که نمیشد دیالوگ جدید در دهان بازیگر بگذاریم را مجددا فیلمبرداری کردیم.» با این حال کریمی تأکید میکند این تغییرات خیلی کلی نیستند و حتی کسانی که یک بار فیلم را دیدهاند احتمالا اگر الان دوباره فیلم را ببینند خیلی متوجه نخواهند شد که فیلم چه تغییراتی داشته است. این صحبت کریمی قاعدتا این سوال را ایجاد میکند که اگر فیلم تغییراتش تا این اندازه جزیی بوده پس چرا 6سال طول کشید تا پروانه نمایش آن صادر شود. کریمی در پاسخ به این سوال مشکل فیلم تا امروز را تفسیرهای شخصی میداند: «در مدیایی مثل سینما در ایران بسیاری از مواقع تفسیر یا تفسیرهای شخصی و گروهی به فیلمها متصل میشوند. مثلا یادم هست یکی از ایراداتی که در دوره قبل میگرفتند این بود که چرا در فیلم شرطههای (نیروهای پلیس) عربستانی یک جورایی منفی نشان داده میشوند ولی واقعا این گونه نبود، هرچند با گذشت زمان و مسائلی که همه دیدند حقانیت ما در تصویری که از پلیس عربستان ارایه دادیم ثابت شد و همه دیدند آنها چه اتفاقاتی میتوانند رقم بزنند» به گفته تهیهکننده «آژانس شیشهای» خیلیها درباره همه جزییات فیلم پیشگویی میکردند و پیش فرض میساختند که مثلا در فلان جای فیلم به فلان گروه توهین شده یا منظورمان از فلان دیالوگ تمسخر کردن فلان آدم است و به این ترتیب با اجزای مختلف فیلم مشکل پیدا کرده بودند درحالیکه فیلم فقط نگاهی طنز به برخی مسائل داشت؛ مسائلی که هست و میتوان آنها را دید.
سینمای سیاستزده
کریمی در صحبتهایش به نکته جالبی میرسد: «در سالهای قبل ما در دو، سه مرحله تمام اصلاحاتی که میخواستند را انجام دادیم، ته مانده اصلاحات را حلوفصل کردیم اما باز هم مجوز ندادند. از آنجا بود که فهمیدیم مشکل دوستان فیلم نیست بلکه با کمال تبریزی بهعنوان صاحب اثر مشکل دارند. باور کنید اگر همان موقع ما اسم کارگردان را عوض میکردیم و برای گرفتن مجوز اقدام میکردیم به ما مجوز میدادند.» کریمی بزرگترین مشکل سینمای ایران را سیاست زدگیاش میداند. به گفته او متاسفانه معمولا بیشتر از آنکه اثر آدمها مورد ارزیابی قرار بگیرد خود آدمها زیر ذرهبین قرار میگیرند و دیگر به اثر ساخته شده و نقاط مثبتی که دارد توجهی نمیشود. او برای صحبت خود مثال جالبی میزند: «در همان سالها من تهیهکننده فیلم «همبازی» بودم، حمید فرخنژاد بازیگر اصلی ما بود. خب آقای فرخنژاد شخصیت مستقلی دارد و نظرات و تصمیماتش کاملا شخصی است. او در ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداها یکسری حرفهایی زده بود، ولی در کمال ناباوری حرفهای آقای فرخنژاد باعث آسیب خوردن به فیلم ما شد. چرا که مدیران وقت فارابی تمام اقساط فیلم را بلوکه کردند. جالب است که همان مدیریت در جشنواره فجر به شکل تمام و کمال از آقای فرخنژاد تقدیر و تشکر کرد. ما در فضایی کار میکنیم که همیشه در هر دورهای از این مدل تیر و ترکشها به سمت ما پرتاب میشود.»
اعتراض ریاکار به نمایش ریاکاری
جالب است که کریمی میگوید درحالی مدیران وقت به فیلم اعتراض میکردند که فیلم کامل نشده بود: «ما هنوز ویژوال افکتها را کامل نکرده بودیم و حتی برخی دوستان گفته بودند فیلم ضعیف است چون در یکسری صحنهها پرده آبی دیدهاند و فکر میکردند این پرده آبی جزیی از فیلم است! فیلمی که ناقص برایشان نمایش داده شده بود نتیجهاش اظهارنظرهای خام و نپختهای بود که 6سال طول کشید تا ما بتوانیم ثابت کنیم غلط است.» تهیهکننده «نسل سوخته» معتقد است این برخوردها فقط باعث دلسرد شدن کارگردانان نو فعال سینما میشود: «من نمیفهمم واقعا سینمای خنثی به چه درد این کشور میخورد؟ فیلمهایی که نباید باعث اعتراض کسی شود. چرا؟ وقتی من میخواهم در مورد ریاکاری فیلم بسازم خب مجبورم آدم ریاکار را نشان بدهم، در این شرایط قطعا آنهایی که خودشان ریاکارند نمیتوانند دیدن نمونهای از خودشان روی پرده سینما را تحمل کنند، پس دست به اعتراض میزنند. خدا رحمت کند رسول ملاقلیپور را، او هم «نسل سوخته» را برای نشان دادن وجوه همین آدمهای ریاکار و متظاهر ساخت اما بخشی از همان مدل آدمها که نظامی و سیاسی بودند هر کاری که میتوانستند علیه فیلم انجام دادند و خیلیها خیلی خوب یادشان هست چه بلایی بر سر ملاقلیپور و فیلم آمد. دقت کنید هنوز هم وقتی تلویزیون میخواهد درباره ملاقلی پور و آثارش حرف بزند به کل «نسل سوخته» را از کارنامه کاری او حذف میکند و به آن نمیپردازند. «آژانس شیشهای» و «لیلی با من است» را هم به خاطر دارید؟ این همه گفتند فیلمها علیه نظام است و به وجهه کشور لطمه میزند اما خیلی از همان آقایان پس از گذشت چند سال نهتنها حامی این فیلمها شدند بلکه آنها را جزو افتخارات سینمای ایران نامیدند. فقط این وسط لطمه را چه کسی میخورد؟ سینماگر و عوامل فیلمی که مجبورند همه این فشارها و تهمتها را تحمل کنند و صدایشان درنیاید. فقط نمیدانم کی میخواهیم از این گذارهای تاریخی درس بگیریم؟»
نسخه سریالی فیلم چه میشود؟
کمال تبریزی خودش تدوین مجدد «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» را انجام داده و به گفته کریمی در یک فضای همراه با تعامل و همراهی نظر هر دو طرف ارشاد و تیم تولید جلب شده و تبریزی مشکلی برای اکران فیلمش با اصلاحات انجام شده ندارد. نکته آخر اینکه همان زمان ساخت فیلم صحبت این بود که «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» مثل «لیلی با من است» بعد از اکران در سینما به صورت سریالی 5 یا 6 قسمتی هم پخش خواهد شد. کریمی در اینباره میگوید: «بله، فیلم از نظر قصه طولانیتر است و بسیاری از داستانکها در نسخه سینمایی حذف شدهاند، تایم اصلی محصول فعلی بسیار بیشتر از فیلم سینمایی موجود است.» تلویزیون که بعید است نسخه سریالی فیلم را روی آنتن ببرد ولی به کریمی میگوییم ممکن است نسخه سریالیاش به شبکه نمایش خانگی بیاید؟ کریمی پاسخ داد: «فعلا به این موضوعات فکر نمیکنیم. هدف فعلی ما این است که بتوانیم اکران آرام و بیحاشیهای داشته باشیم.»