| یحیی بازیاریزاده | کارشناسارشد مشاوره خانواده |
بخشی از کارآیی و کارآمدی شخصی، خانوادگی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی آرمانی شهروندان را ناظر به کیفیت روانی زندگی آنها میتوان دانست. به عبارت دیگر، کیفیت زیست روانی شهروندان وجه مهمی از کیفیت زندگی آنان است. از این منظر سلامت روان و طیف متنوع عوامل دخیل در اوج و افول آن از اهمیت بسزایی برخوردار میشود. آنچه در این مجال کوتاه بدان خواهیم پرداخت، نگریستن این موضوع از زاویهای نسبتا بدیع است که شاید تاکنون کمتر به آن پرداخته شده باشد. میتوان برای توصیف وضع سلامت روان هریک از شهروندان از مفهوم میانگین بهره جست. بهعبارت دیگر، وضع فعلی سلامت روان هریک از شهروندان عبارت از میانگینی است متاثر از طیفی از عوامل دخیل و برآیند برهمکنشهای متقابل همافزا یا همکاه این عوامل که شخص با این میانگین سلامت روان، کیفیت روانی زندگی یا کیفیت زیستروانی خویش را ساخته و در آن کیفیت خویشتن را میزید. ازجمله عوامل دخیل در این میانگین، ساخت و ساختار شخصیتی شهروند است که بستری را برای تعامل متقابل عوامل دخیل در میانگین سلامت روان شخص فراهم میآورند. مهمتر از این میانگین اما ثبات این میانگین و عدم نوسانات شدید سلامت روان، متعاقب رخدادهای مختلف زیست شخصی، خانوادگی، شغلی، تحصیلی و اجتماعی است. این ثباتپذیری نسبی سامانه روانی افراد را میتوان با مفهومی تحتعنوان تابآوری توضیح داد. برای درک دقیقتر این مفهوم، 3 خطکش پلاستیکی با 3 کیفیت متفاوت را در نظر بگیرید که وقتی خم میشوند هریک در یک زاویه متفاوتی از خمیدگی میشکنند. بهطور مثال، یکی در زاویه خمیدگی 25، دومی در زاویه 45 و سومی در زاویه 90 درجه از خمیدگی میشکند. میتوان میزان مقاومت آنان در برابر خمیدگی را به تابآوری آنان در برابر فشار وارده ناشی از خمیدگی تعبیر کرد. هرچه تابآوری بیشتر باشد، زاویه شکستن و قدرت مقاومت بالاتر خواهد بود. برای اینکه میانگین سلامتروان شهروندان از یک ثبات نسبی برخوردار شده و در مقابل تکانشهای برآمده از وقایع مختلف زندگی دستخوش نوسانات شدید نشود، نیاز به تقویت پیشسازهای تابآوری در ساخت شخصیت فرد اولویت مییابد. این پیشسازها متنوع هستند و اولویت اثربخشی آنان از شخصی به شخص دیگر بسته به ساخت شخصیتی فرد متفاوت است. یکی از این عوامل مهم، معنویت و المانهای آن در زندگی افراد است. آنچنانکه در متن مقدس قرآن کریم نیز آمده است انسان عجول آفریده شده و با یک نیکی و موفقیت سرمست و مسرور میشود و با اصابت با یک شر و ناکامروایی ملول میگردد بجز نمازگزاران، یعنی کسانی که با آفریدگار خویش راز و نیاز مینمایند. در این معنا نماز بهعنوان نماد معنویت آیینی، تعادلبخش سلامت روان و در نتیجه عامل تابآوری روانی افراد مطرح و پیشآگهی انسانهای معنوی در پیوند با تحمل دشواریها از رهاورد ثبات روانی و عدم نوسانات شدید روانی متعاقب وقایع زندگی، مثبت ترسیم شده است. در پایان میتوان معنویتگرایی را یکی از رموز تعادل و ثبات روان و سلامت روانی و پیشگیری از نوسانات روحی روانی متعاقب تکانههای برآمده از وقایع زندگی دانست که میتوان آن را در مفهوم تابآوری متجلی یافت. با این نگاه میتوان با بهرهگیری از آموزههای معنوی راهگشا، زمینه صیانت از سلامت روان شهروندان را فراهم کرده و در این شرایط، پیشسازهای مختلف سلامت روان در فضای مبتنیبر تابآوری برآمده از معنویت در یک همنوایی همافزا قرار گرفته و موجبات شکوفایی روانی فرد و متعاقب آن شکوفایی همهجانبه وی را فراهم میتوانند کرد. شکنندگی روانی بخشی از شهروندان امروزین گیتی بهعنوان یکی از پیامدهای روانشناختی خلأهای معنوی دنیای امروز در بسیاری موارد، ضرورت بازگشت دوباره به معنویت را در بسیاری از مناطق دنیای امروزین که خورشید معنویت چندی است در پس ابرهای نخوت و مدرنیته غروبیده، دگربار طنینانداز کرده است.