شیوا سعیدی- شهروند| براساس آنچه در معرفی بنیاد «صنعت نفت اروپا» در سال 2013 (که اکنون FuelsEuropeنام گرفته ) آمده طی سه دهه صنعت پالایش نفت جهانی دستخوش تغییرات زیادی شده که تاثیرگذاری زیادی در صنایع اروپا داشته است. بین سالهای 2008 تا 2013 میلادی 15 پالایشگاه اروپایی تعطیل شدند، این رقم نشاندهنده 8درصد کاهش ظرفیت پالایشگاهی این قاره است. در مقابل براساس اطلاعات سازمان بینالمللی انرژی آمریکا پالایشگران آمریکایی در چهار ماهه نخست سال2014، 750هزار بشکه در روز مصرف نفتخام خود را افزودند و سرمایهگذاریهای جدید آنها در بخش پایین دست به افزایش ظرفیتی 500هزار بشکهای تا سال 2018 منجر خواهد شد. با این وجود سازمان (IEA) بینالمللی انرژی معتقد است که آینده صنعت پالایش در نقطه دیگری از این کره خاکی رقم خواهد خورد. براساس تحقیقات این سازمان بیشترین افزایش فعالیت صنعت پالایش در خاورمیانه و کشورهای آسیایی اتفاق افتاده است، بهطوری که تقاضا برای محصولات پالایششده در آسیا بهخصوص در چین و هند درحال افزایش است. سازمان اطلاعات انرژی آمریکا پیشبینی میکند ظرفیت این دو کشور و منطقه خاورمیانه تا روزانه 13میلیون بشکه در روز افزایش یابد. این درحالی است که اغلب کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا صنعت پالایش گستردهای ندارند. امارات، عربستان و عراق با وجود منابع عظیم نفت وگازی اما ظرفیت پالایش محدودی دارند. در این میان ایران با وجود پتانسیل زیاد در بخش پتروشیمی به دلیل تحریمها هنوز نتوانسته به رشد زیادی دست یابد. اما بهنظر میرسد این روند درحال تغییر است. تمام این موانع سبب شد ایران به دنبال راهی برای گسترش محصولات پتروشیمی خود باشد. در همین زمینه پروژههای متعددی برای ساخت پالایشگاه و افزایش ظرفیت پالایش و سوخت کشور برنامهریزی و راهاندازی شد که یکی از این پروژهها، احداث مینی پالایشگاهها بود. در این زمینه ایران یکی از پیشتازان استفاده از مینی پالایشگاهها در خاورمیانه محسوب میشود. به عقیده کارشناسان در شرایط تحریم بهترین راه جایگزین برای فروش نفتخام، تبدیل آن به فرآورده است. در ایران مهمترین دلیل برای ساخت مینیپالایشگاه توزیع ثروت و کاهش هزینه حملونقل داخلی است. نخستین نمونه این پالایشگاهها اواخر سال گذشته در خرمشهر افتتاح شد. مینی پالایشگاه دیگری نیز در سرخس فعالیت خود را آغاز کرده که کل محصولات خود را صادر میکند. ایران در سپتامبر 2013 اعلام کرد که تصمیم دارد 8مینیپالایشگاه طی سهسال بسازد تا روزانه حدود 500هزار بشکه میعانات گازی را از حوزه پارسجنوبی پالایش کند. برای ساخت هرکدام از پالایشگاهها حدود 300میلیون دلار سرمایه نیاز است. در همین زمینه معاون امور برنامهریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت ایران از زودبازده بودن این پروژهها سخن گفته که ظرف سه تا چهارسال سرمایهگذاری اولیه را برمیگرداند. با توجه به هزینههای ساخت و تأسیسات زیربنایی مجموعا سهمیلیارد دلار در این پروژهها سرمایهگذاری خواهد شد.
عراق و نیجریه؛ بازار ایدهآل
برای پالایشگاههای متحرک
اما ایران تنها کشوری نیست که در خاورمیانه صاحب مینیپالایشگاه شده است. سال گذشته شرکت ملی نفت امارات، زیرمجموعه «کلاین گاز» و شرکت مهندسی انگلیسی «Pyramid E&C» تصمیم گرفتند یک واحد پالایشی با ظرفیت 7500بشکه در روز در فجیره امارات را تا پایان 2015 تکمیل کنند. این امر نشاندهنده روند فزاینده ساخت مینیپالایشگاهها به جای واحدهای بزرگ و عظیم در خاورمیانه، آسیا و شمال آفریقاست. از سوی دیگر به گزارش رسانههای نیجریهای در 2014 میلادی، شرکت «هانیول اینترنشنال»، نیز بازاری برای پالایشگاههای آماده و متحرک در عراق و نیجریه یافته است. جالب آنکه در هر دوکشور خشونت و ناامنی موج میزند و استفاده از پالایشگاههای متحرک برای چنین شرایطی ایدهآل است، البته در هر دو کشور فعالیتهای طراحی و مهندسی برای چند پروژه بزرگ نیز انجام شده است. «راجیو گواتام» رئیس شرکت خدمات نفت و گاز «هانیول» در اینباره به بلومبرگ میگوید: هنگامی که به مینی پالایشگاهها و واحدهای ماژولی مختلف نگاه میکنیم، این نشاندهنده یک عامل رشد قدرتمند است. این شرکت نیز از هماکنون تجهیزات ماژولدار برای فرآوری گاز طبیعی تهیه کرده و مشغول گسترش این فناوری به پالایشگاههای نفتخام نیز است. سپتامبر گذشته، «هانیول» با«Black & Veatch» شریک شد تا واحدهای ماژولدار گاز طبیعی مایع را ارایه کند که جایگزینی برای فلرگاز هستند. حاصل همکاری این دو شرکت واحدهای الانجی کوچکی است که قابلیت فرآوری 50 تا 500هزار گالن الانجی در روز، آنهم فقط در یک خط تولید را دارند. علاوه برآن قابلیت افزایش ظرفیت نیز در آنها مشخص شده است. طبق نمونه مطالعات انجام شده توسط کارشناسان الانجی در شرکت JGC ژاپن مهندسی، تهیه و ساخت برای یک واحد ماژولدار LNG ممکن است 30 ماه طول بکشد.
هر کشور یک مینی پالایشگاه
از لحاظ تئوری تمام کشورهای کوچک در خاورمیانه و آفریقا که سوخت وارد میکنند به این واحدها نیاز خواهند داشت. برخی کشورها ممکن است پالایشگاههای بزرگ را ترجیح دهند و برخی دیگر همچنان به استفاده از این واحدهای کوچک ادامه دهند. کشورهای تولیدکننده نفت دلیل محکمتری برای ساخت این واحدها دارند، اما کشورهای دیگر هم به دلایل استراتژیک به آن نیاز خواهند داشت. هنگامی که سخن از واحدهای متحرک تولید گازوییل و بنزین به میان میآید، باید به یاد داشت آنها میتوانند در هر مکانی فعالیت خود را آغاز کنند. میتوان آنها را در دورافتادهترین اماکن ساخت. مینی پالایشگاهها ذخیره برق مخصوص خود را دارند و تجهیزات آنها را میتوان طی چند روز عملیاتی کرد. «آشیش باچپای» مدیر عملیات شرکت پایرامیدE&C است که پروژه ساخت چند مینی پالایشگاه در امارات متحده عربی (ازجمله پالایشگاه فجیره) را در دست دارد. او درباره روند جدید بخش پایین دست نفت در خاورمیانه میگوید: درحال حاضر تقاضا در خاورمیانه برای مینی پالایشگاهها بسیار زیاد است اکنون ما مشغول فعالیت روی 18پیشنهاد کاری در خاورمیانه و شمال آفریقا هستیم. علاوهبر آن پیشبینی میکنیم هر کشور این منطقه حداقل به یکی از این واحدها نیاز داشته باشد. اکنون بازار این پالایشگاهها بسیار داغ است و حتی کشورهایی که یک مینیپالایشگاه دارند، به آن بسنده نخواهند کرد. او در ادامه میافزاید: بخش پایین دست در کشورهای حوزه خلیجفارس به دلیل ذخایر غنی این منطقه همچنان درحال گسترش است و پتانسیل رشد زیادی دارد. یکی از این میراث ذخایر کلان مواد اولیه مانند نفتخام است. این صنعت با سرعتی متعادل به سمتی میرود که امنیت سوخت آن فراهم خواهد شد و محصولاتی با ارزش افزوده و متنوع در بخش پتروشیمی تولید خواهد کرد. بالطبع کشورهای تولیدکننده نفت و گاز تولیدکنندگان شانس بیشتری دارند و تولیدکنندگان کوچک نیز سعی دارند این مدل را تقلید و شکاف ذخایر هیدروکربوری را شناسایی کنند تا بتوانند به ارزش بیشتری دست یابند.
توسعه به قیمت انتشار گازهای گلخانهای
البته ساخت مینی پالایشگاهها نیز چندان بیخطر نیست. نخست آنکه ساخت چنین واحدهایی به اندازه پالایشگاههای بزرگ صرفه اقتصادی ندارد. در درجه دوم آنها فقط میتوانند سوختهای اصلی را تولید کنند. این امر برای کشورهایی که به دنبال کاهش انتشار گازهای گلخانهای با ارتقای کیفیت سوخت هستند، یک مانع بهشمار میآید. «آشیش باجپای» این سه چالش را چنین توضیح میدهد: نخست سرعت اجرای پروژه یک چالش واقعی است، به همین دلیل شیوه مدیریت پروژه نیز باید متفاوت باشد و با توجه به چرخه تقاضا و ذخیره و قطعات از قبل مهندسیشده باید پالایشگاه در زمان مقرر ساخته شود. چالش دوم به حجم مهندسی مربوط است. هرچند این واحدها کوچک هستند، حجم مهندسی به اندازه واحدهای بزرگ است. این امر روی هزینه و نیازهای مدیریتی تاثیرگذار است. چالش سوم دستیابی به ملزومات کیفیت سوخت است. استانداردهای یورو برای سوختهای موتوری هر روز سختتر میشوند و این مورد به پیچیدگی پالایش میافزاید که عاملی مهم در قابلیت اجرایی چنین پالایشگاههایی است. علاوهبر این چالشها مشکل اصلی تامین سرمایه است. با کاهش قیمت نفت اغلب شرکتها حجم کسب وکارشان را کاستهاند و با کاهش حجم سرمایهشان میزان ساخت تجهیزات نیز کاسته میشود. در چنین حالتی تامین سرمایه چالش مهمی بهحساب میآید. با کاهش قیمت نفت، سودآوری پالایش نیز درحال افول است. درصد سودآوری همان باقیمانده اما با لحاظ کردن میزان کل سرمایه هزینهشده، متوجه میشویم سودآوری کم شده است. به عبارت دیگر بازه دستیابی به سرمایه اولیه برای این پالایشگاهها به شدت افزایش یافته است. با این وجود بهنظر میرسد کشورهای خاورمیانه، آفریقایی و آسیایی ترجیح میدهند خطر انتشار گازهای گلخانهای بیشتر را به جان بخرند، در عوض با هزینه کمتر ظرفیت پالایشگاهی سوخت خود را بیفزایند. «آشیش باچپای» پیشبینی میکند در 2015 بخش اعظم سرمایهگذاری مینی پالایشگاه در عربستان سعودی و عراق باشد. کاهش قیمت نفت نتایج متضادی برای تولیدکنندگان محصولات پتروشیمی دارد. از سویی هزینه انبار و سوخت کاسته شده و از سوی دیگر سودآوری عملیاتی نیز کم شده است. اما شرایط محلی نیز در تعیین قیمت محصول تاثیرگذارند و از آنجا که تمام پالایشگران کوچک منطقه باید سوخت را وارد کنند و مسافت زمینی زیادی آن را حمل کنند، احتمالا سودآوری آنان افزایش مییابد.
مینی پالایشگاهها چه تولید میکنند
پرسش این است مینی پالایشگاهها واقعا چه هستند و سازوکار آنها چگونه است؟ مینی پالایشگاهها در حقیقت واحدهای کوچکی هستند که ظرفیت تولید یک یا دو محصول را دارند. این واحدها انواع مختلفی دارند و برای تولید محصولات خاص به کار میروند. در سالهای اخیر روند استفاده از مینی پالایشگاهها رشد کرده است. یکی از نمونه مینی پالایشگاهها که البته طرفداران بسیار زیادی دارد، واحد متحرک تولید گازوییل است. این واحد فقط یک نوع محصول تولید میکند. میتوان از این گازوییل برای به کار انداختن ژنراتورها و دکلهای حفاری استفاده کرد. همچنین این ماده ابزاری مهم برای استخراجکنندگان نفت و گاز است. با دراختیار داشتن این پالایشگاه میتوان گازوییل و محصولات سبک دیگر را از بالا و محصولات سنگین را از بخشهای پایینی استخراج کرد و سپس آن را دوباره با نفت خام مخلوط کرد. بنابراین هیچ محصول اضافهای در این واحد وجود نخواهد داشت. این واحدها نیازمند زیربنا و پایههای مناسب هستند. هر یک از این محصولات بازار خاص خود را دارد، بنابراین میتوان آنها را ذخیره کرد و سرمایهگذاری واقعی در همین بخش انجام میشود.. از سوی دیگر ساخت آنها به یکسوم ساخت پالایشگاه کامل زمان نیاز دارد. این نکته بسیار کلیدی است زیرا در این حالت میتوان در یکسوم زمان معمول به بنزین یا گازوییل دست یافت. واحدهای تولید بنزین همچنین استاندارد بالای یورو4 یا یورو5 را دارند. درحال حاضر نیز در منطقه خاورمیانه و کشورهای حوزه خلیجفارس محصولاتی با درجات بالاتر مانند بنزین یورو4 و یورو5 طرفدار زیادی دارد. اما در کشورهایی مانند عراق و افغانستان استاندارد یورو2 نیز قابلقبول است. در برخی مناطق استاندارد یورو یک نیز قابلقبول است.
کوچکترین پالایشگاه با ظرفیت روزانه 200 بشکه در روز شروع میکند و در واحدهای پیچیده «هیدرو اسکیمینگ» میتوان 20هزار بشکه در روز را فرآوری کرد. درآمد سالانه هر یک از این واحدها حدود 600میلیون دلار است. یک پالایشگاه تولید گازوییل معمولا طی 24 ماه ساخته میشود اما این مینی پالایشگاهها طی 8 تا9 ماه تولید را آغاز میکنند. همچنین برای تولید بنزین به سهسال زمان نیاز است اما میتوان طی یکسال نیز به این محصول دست یافت.