مجتبی گهستونی مدیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانای خوزستان
من سفرهای بیشماری در طولسال به نقاط مختلف استان خوزستان داشتهام. از این شهر به آن آبادی. از این خانه به آن برزن. از این زمین کشاورزی به آن باغ. آدمهای مختلفی را در مدت زمان سفر میبینم. کشاورز، دامدار، بقال، کارگر، کارمند و بیکار. همه آنهایی را که میبینم یا در طبیعت زندگی میکنند یا زاده طبیعت هستند یا زاده شهر و آنجا بزرگ شدند. آنچه که در خوزستان دیدهام سراسر نعمت و جاذبه است. کاری به اینکه دیگر نقاط کشور از خوزستان برخوردار هستند یا نه ندارم فقط حرف من این است که خوزستان «غنی» اما «فقیر» است.
به هر روی اگر بپذیریم که کشور ما فاقد برنامهریزی براساس توسعه پایدار است باید از این پس ظرفیتهای هر منطقه برای توسعه شناسایی شود. توانمندسازی جوامع محلی برای حفظ فرهنگ و ظرفیتهای موجود در هر منطقه است که در نتیجه به وجود آمدن انقلاب صنعتی، بروز
خرده فرهنگها و به وجود آمدن کلانشهرها و مسائلی از این دست در هم ادغام شدند.
هرموقع با دوستان گردشگر و دوستدار میراث فرهنگی قدم به مناطق مختلف خوزستان میگذاریم و عقبماندگیها و البته توانمندیهایش را میبینیم به این نکته میاندیشیم که در ایجاد زیرساختهای لازم در توسعه گردشگری یک منطقه یا ایجاد اشتغال در آن باید جنبههای مختلف و ظرفیتهای موجود بررسی و سرمایهگذاری دارای توجیه اقتصادی باشد.
آنچه که حایز اهمیت است اینکه باید در حوزه پژوهش و برخورد علمی با این موضوع تلاش بیشتری انجام شود. مثلا در حوزه صنایعدستی روستایی برای تولید یک محصول، پروسههای مختلفی سپری میشود که برای توسعه این بخش باید جوانب مختلف آن بررسی شود. اما توسعه روستاها و ایجاد اشتغال پایدار نیازمند وجود زنجیره واحد و تدوین برنامه متمرکز است. با این حال آموزش و ارتقای مهارتهای فنیوحرفهای زمانی خود را نشان میدهد که همه دستگاهها با شناسایی ظرفیتهای یک منطقه در توسعه پایدار آن نقش داشته باشند.
بهصورت خیلی شفاف باید اعتراف کنم که در خوزستان به هیچوجه برنامهریزی همراه با آیندهنگری برای توانمندسازی به منظور ایجاد اشتغال و رفع فقر و همچنین توسعه فرهنگی وجود ندارد. شاید این پرسش به وجود بیاید که چگونه میتوانیم اشتغال و درآمد را به دورافتادهترین و محرومترین مناطق ببریم و قدرت و اعتمادبهنفس را برای همگان به همراه بیاوریم تا خود درباره سرنوشت خویش تصمیم بگیرند؟ بهگفته کارشناسان، گردشگری اجتماعمحور یکی از بهترین پاسخها و راهکارها در این زمینه است. اگرچه گردشگری پایدار باعث ترویج مشارکت جامعه محلی و بهبود کیفیت زندگی برای همه میشود، رویکرد بالا به پایین آن در توانمندسازی نامتعادل ذینفعان، به مانعی برای مشارکت همکاریجویانه جامعه محلی تبدیل میشود. میزان مشارکت مردم ارتباط نزدیکی با ساختار و توزیع قدرت بین اعضای جامعه دارد، بنابراین موفقیت هرگونه تلاش برای کاهش فقر به چارچوب نهادی، حقوقی و سیاسی موجود وابسته است. گاهی فکر میکنم واقعا اگر ارادهای برای توانمندسازی جوامع محلی خوزستان وجود ندارد حتما باید پای نهادهای مشارکتی و حمایتی بینالمللی پیش کشیده شود تا تحولی رخ دهد. اگر سفری به جزیره قشم و بازدید از روستای شیبدراز داشته باشید با روستایی مواجه میشوید که به لطف کوششهای سمنها و کمکهای برنامه عمران سازمانملل (UNDP) توانسته است به الگویی موفق برای حفاظت از محیطزیست و نیز توانمندسازی زنان تبدیل شود. روستای شیبدراز بهدلیل تخمگذاری لاکپشتها معروف شده است. در محدوده این روستا لاکپشتها از گذشتههای دور تخمگذاری داشتند اما اهالی، این تخمها را برای تغذیه استفاده میکردند. نسل اینگونه لاکپشتها درحال انقراض بود و باید کاری صورت میگرفت. در اینجا بود که گردشگری اجتماعمحور و توانمندسازی مردم محلی به کمک آمد.
در ابتدای امر تذکر به روستاییان که از خوردن تخم لاکپشت خودداری کنند چون نسل این نوع لاکپشت درحال منقرضشدن است راه به جایی نبرد. پس اعضای انجمنهای مردمنهاد در حوزه طبیعتگردی (اکوتوریسم) از تهران آمدند و روستاییان را تشویق کردند به جای خوردن تخم لاکپشت به مراقبت آنها کمک کنند و در ازای آن پول بگیرند. اینگونه بود که خیلی زود مواظبت از لاکپشتها به هنجار تبدیل شد. خبر تخمگذاری لاکپشتها به شهرهای دیگر رسید و مسافران و گردشگران برای دیدن تخمگذاری لاکپشتها به این روستا سرازیر شدند.
با تبدیل روستای شیبدراز به یکی از مکانهای جذاب و دیدنی برای دوستداران طبیعت و فرهنگهای محلی، سمنها از زنان روستا خواستند از پشت صحنه بیرون آیند و صنایعدستی و محصولات بومی را در معرض تماشا و فروش گردشگران بگذارند. آنها راهنمایی میشوند چه چیزهایی تهیه کنند که مسافران شهری خواهانش باشند. پس به آنها پیشنهاد شد غذاهای محلی که عمدتا از ماهی تشکیل میشود برای مسافران تهیه کنند و خانههای روستا نیز به روی اقامت شبماند گردشگران باز شده است. این ابتکار عمل سازمانهای مردمنهاد و موسسات بینالمللی باعث شد تا لاکپشتی که درحال منقرضشدن بود، به منبعی دایمی برای کسب درآمد جامعه محلی و برندسازی و حضور و مشارکت زنان در چرخه تولید و درآمد تبدیل شود.
یک نکته جالب و امیدوارکننده اینکه کتاب لونلی پلنت مخصوص ایران (Lonely Planet Iran) در بخش جزیره قشم تنها دو مکان مناسب و ارزانقیمت را برای بکپکرها (عاشقان سفرهای ارزان با کولهپشتی) معرفی میکند تا در آنجا غذا بخورند و اقامت کنند. به این ترتیب حالا دیگر شاهد آمدن انواع گردشگران هستیم که ابتدا تماس گرفته و جا رزرو میکنند و سپس به این جزیره و روستا میآیند و روزهای خاطرهانگیز و بینظیری را در سفر خود به ثبت میرسانند؛ سفری که قیمتهای کاملا رقابتی با سایر مناطق گردشگرپذیر جهان داشته و قطعا مشتریان زیاد خود را خواهد داشت.
در همین خصوص به تجربیات خود و دوستانم در یکی از روستاهای خوزستان میپردازم. سال 1389 بود که برای تهیه کتاب گردشگری خوزستان به اتفاق آرش نورآقایی برای شناسایی مناطق گردشگری راهی شهرها و روستاهای خوزستان شدیم. در روستای بردیه سوسنگرد متوجه یک مضیف (اقامتگاهی که از نی ساخته میشود) شدیم. بازدید از آن مضیف و گفتوگو با خانواده برای ورود به گردشگری همان و حضور هزاران گردشگر خارجی و ایرانی به آن مضیف و هزینه کردن تا به امروز هم همان. یا در روستای ایستادگی منطقه عقیلی واقعدر شهرستان گتوند، خانهای روستایی را با کمک مالک به مکانی برای گردشگری فعال کردم که بیش از یکسال گردشگران فراوان ایرانی و خارجی در آن اقامت کردند. یا در روستای پامنار دزفول درنتیجه همین کتاب گردشگری که در دست تهیه داشتیم با خانوادهای آشنا شدیم که زمینه لازم را برای ورود به گردشگری حرفهای داشتند. درنهایت با پیشنهاد من فرزند آن خانواده که مثل خانوادهاش فرد توانمندی بود به جشن راهنمایان گردشگری ایران معرفی شد و حتی به خاطر تلاشهای فردی خود و خانواده مورد تشویق قرار گرفت و از آن پس تا به امروز گردشگران بیشماری در خانه آنها که مشرف به دریاچه سد دز است اقامت کرده و از صنایعدستی دستباف خانواده خریداری میکنند. یا در نمونهای دیگر تلاش برای فعال کردن خانهای تاریخی و زیبا در شوشتر به نام خانه ذلقی (افضل) نمونه دیگر گردشگری
اجتماع محور است. البته لازم میدانم به نمونه دیگری که فقط به میل و اراده خود شخص برمیگردد و باعث ایجاد فضایی برای گردشگری شده اشاره کنم و آن هم ایجاد محیطی مناسب برای گردشگران در نهالستان و مضیفآباد جزیره مینو خرمشهر است.