گفتوگو درباره وضع حقوق فرزندان کمتوان ذهنی است. سعید طالقانی، وکیل پایهیک دادگستری درباره موضوع «پس از ما فرزندمان چه سرنوشتی خواهد داشت؟» به سوالات انجمن حمايت از حقوق توانخواهان ديرآموز خورشيد پاسخ میدهد.
والدین دارای فرزند با سندرومداون چه اقدامات و تمهیداتی باید بیندیشند تا اطمینان حاصل کنند که پس از خودشان فرزندشان به طریق شایستهای به زندگی ادامه دهد؟
در قوانین موجود برای بازماندگان؛ همسر متوفی تازمانیکه ازدواج مجدد نکرده است، اولادان دختر که خود شغلی ندارند، یا اینکه همسر کسی نیستند یا فرزندان درحال تحصیل یا صغیر هستند، گفته شده که بعد از فوت پدر از حقوق وی بهرهمند میشوند. مثلا اگر پدر معلم یا استاد دانشگاه باشد یا در شرکتی کار کند و مثلا دختری داشته باشد که ازدواج نکرده یا همسر یا طفل صغیر داشته باشد، اینها از حقوق او بعد از فوت بهرهمند میشوند. حتی افزایش حقوق به ایشان تعلق میگیرد و به اینها مستمری بگیر میگویند. در اینجا معلول بودن یا نبودن فرقی در موضوع به وجود نمیآورد. دختر تازمانیکه ازدواج نکرده و پسر تا 18 سالگی. اگر کسی فرزند معلول دارد تا 18 سالگی همچون سایر فرزندان تحت ولایت قهری پدرش است و اگر پدر فوت کند تحت ولایت پدربزرگ قرار میگیرد. کسانیکه فرزند معلول ذهنی دارند بعد از 18سال باید به دادسرا یا اداره سرپرستی که آدرس آن در تهران، خیابان کریمخان، خیابان ایرانشهر است و به امور صغار و محجورین رسیدگی میکند، مراجعه کنند. صغیر کسی است که به 18 سالگی نرسیده یا اگر 15 – 14 ساله است، از دادگاه حکم رشد نگرفته است. هر شخصی بعد از 18 سالگی یا سالم است که خود در حکم کبیر محسوب میشود یا اگر معلول است و محجوریت دارد و والدین او باید به اداره سرپرستی مراجعه کنند و بر طبق اسناد و مدارکی که ارایه میدهند حکم محجوریت برای وی بگیرند. این حکم به پدر داده میشود و اگر پدر در حیات نباشد به پدربزرگ و اگر او نیز در حیات نباشد دادستان از دادگاه تقاضای قیم میکند. یعنی کسی که در ایران بالای 18سال دارد و مشکل ذهنی دارد با تشخیص محجوریت او توسط دادستان یا پدر ولی او میشود که البته نیازی به دخالت دادستان ندارد یا پدربزرگ یا قیم. یک صورت سومی هم در کار هست که پدر برای امور اداره فرزند معلول ذهنی خود یک نفر را قبل از فوت معین میکند. یعنی همسر یا برادر یا هرکس دیگری را تعیین میکند. اگر هریک از اشخاص فوق اداره امور فرزند را قبول کنند، وصی او نامیده میشوند، وصی منصوب از جانب پدر است.
اگر پدری قبل از فوت کسی را معین نکند و ضمنا پدربزرگ هم قبلا فوت کرده باشد در اینجا دیگر وصی در کار نیست، دادستان دخالت کرده و قیم معین میکند. پدری که فرزند کمتوان ذهنی دارد بهتر است مادر را وصی قرار بدهد. پدری که همسرش را وصی فرزند قرار دهد دیگر مشکلی ندارد. بعد از فوت پدر دیگر قیم نیاز نیست.
تعیین وصی چگونه صورت میگیرد؟
باید بنویسد اینجانب ... فرزند ... شماره شناسنامه ... متولد ... کارمند ... سن ... چون دارای فرزند معلول یا صغیر هستم، وصیت میکنم که بعد از فوت من خانم ... همسر اینجانب اداره امور فرزندم ... را که معلول یا صغیر است به عهده بگیرد و همسر اینجانب نیز به نوبه خود اختیار دارد بعد از فوت من برای بعد از فوت خود یک وصی تعیین کند. به این وصیت عهدی میگویند. که پدر مینویسد و مادر نیز قبول میکند و مینویسد که متن بالا را مطالعه کردم و با مشخصات خودم نامخانوادگی ... قبول میکنم و برای بعد از خود طبق اختیاری که از شوهرم ... دارم وصی دیگری معین میکنم. خوب است که دو نفر شاهد نیز آن را امضا کنند ولی من معتقد به محضریکردن این کار نیستم. یعنی ثبت در دفترخانه را چندان ضروری نمیدانم. چرا؟ زیرا ممکن است کسی را که بهعنوان وصی تعیین کردهاید زودتر از پدر فوت کند. در این صورت همه چیز دوباره بههم میخورد. سپس کسانیکه فرزند بالای 18سال دارند و از طریق دادستانی حکم محجوریت گرفتهاند با خط خودشان نوشتهای را تنظیم کنند و آنچه را گفته شد، بنویسند. بهنظر من بهترین شخص مادر است. بعد از امضا دو شاهد به اداره سرپرستی بدهند. البته گاهیاوقات ممکن است اداره سرپرستی بگوید این نوشته را محضری کنید و البته این مشکل چنانکه در بالا بدان اشاره کردم همچنان باقی است. گاه نیز برخی از دفترخانهها از این کار طفره میروند و خواهان حکم میشوند.
با وجود پدر یا پدربزرگ نمیتوان برای فرزند وصی معین کرد. البته اگر پدربزرگ یا پدر در حیات نباشند آنگاه میتوان مادر را بهعنوان وصی معین کرد.