شهرام شهيدي طنزنویس
[email protected]
در خبرها آمده بود دانشمندان کشف کرده‌اند شامپانزه‌ها توانایی ذهنی پختن غذا را دارند. تصمیم گرفتیم با جناب شامپانزه مصاحبه‌ای داشته باشیم:
سلام. بنده از روزنامه شهروند خدمت می‌رسم. پژوهشگران می‌گویند شما از نظر ذهنی توانایی پختن غذا دارید. می‌خواستم بدانم چرا این توان بالقوه تبدیل به بالفعل نمی‌شود؟
سلام. خیلی خوش آمدید. بلانسبت مگر بنده مثل برخی سیاستمداران هستم که هر چه به ذهنم برسد را اجرا کنم؟ هرکسی ممکن است توانایی ذهنی کاری را داشته باشد باید انجامش بدهد؟ مثلا من توانایی ذهنی دارم صورت شما را چنگ بزنم. باید این کار را بکنم؟ یا شما شاید از نظر ذهنی توانایی انجام یک اختلاس بزرگ داشته باشید، باید اختلاس کنید و فلنگ را ببندید؟ پس می‌بینید که ما شامپانزه‌ها حداقل با این موضوع کنار آمده‌ایم که دیگران گناهی ندارند و بهتر است وقتی به چیزی فکر می‌کنیم خیلی زود پیاده‌اش نکنیم و با دست‌پختمان کسی را بدبخت نکنیم.
خب شما از کی متوجه شدید که توانایی پختن غذا را دارید؟
یک روز داشتم شپش‌های پسرعمویم را می‌جوریدم که به نظرم آمد کله‌اش بوی قرمه‌سبزی می‌دهد. همین را صادقانه بهش گفتم. اولش لجش گرفت و قهر کرد و گفت برایش شر درست نکنم. بعد با تعجب پرسید اصلا قرمه‌سبزی چی هست؟ و تو بوی آن را از کجا می‌شناسی؟ این یک جرقه بود. مثل افتادن سیب بر سر نیوتن. من به جای این‌که بگویم آخ فکر کردم توانایی آشپزی کردن دارم. از همان موقع هم فهمیدم قدرت تشخیص بوهای بد و خوب را دارم. این‌که مثلا تخم‌مرغ یا گوشت کوبیده چه نقش مهمی در تاریخ سیاسی یک منطقه ایفا می‌کند.
حالا بوی قرمه‌سبزی بد است یا خوب؟
اگر منشأش کله کسی باشد خیلی بد است اما اگر جای دیگری است خیلی هم خوب و مجلسی است.
شما خودتان چه غذایی دوست دارید؟
من اولش خیلی عاشق آش بودم. اما یک سرآشپزی بود که هشت‌سال آزگار آش به خورد ما داد. آن‌هم چه آشی؟ یک آش بدون سبزی و کشک و... از بس هم به آن نمک می‌زد دیگه شورش را درآورده بود. یک آش شله‌قلمکاری هم برای ما می‌پخت که همیشه حداقل یک وجب روغن روی آن بود. این شد که دلم را زد.
تا حالا شده کسی به شما به خاطر آشپزی کردن ایراد بگیرد؟
بله. یک روز یک سیاستمداری از زیر همین درخت رد می‌شد. وقتی شنید ما شامپانزه‌ها توانایی ذهنی پخت و پز داریم گفت بر خلاف قیافه احمقانه‌تان انگار کارهای احمقانه نمی‌کنید؟
شما جوابی بهش ندادی؟
چرا. گفتم خوش به حال تو که تضاد نداری و پک و پوز و رفتارت از یک مدل تبعیت می‌کند و هر دوتاش برای من قابل تحمل نیست. یعنی طبع من نمی‌کشد‌ها. جسارت نباشد.
از دستش ناراحت نشوید. منظوری نداشته.تازه همه سیاستمدارها که بد نیستند
درست می‌گویی. سیاستمداران بدتر و بدترین هم دارند.
البته شما شامپانزه‌ای یک چیزی برای خودت می‌فرمایی. ولش کن. ما هم فقط آمده بودیم با شما در مورد آشپزی صحبت کنیم نه سیاست.
خب این تقصیر خود شماست. از بس همه چیز را سیاسی کرده‌اید آدم نمی‌تواند دو کلمه حرف غیرسیاسی بزند.