سهراب بختیاریزاده پیشکسوت فوتبال
یکشنبه شب، کار لژیونرهای ایرانی در لیگهای مختلف دنیا به پایان رسید و موقعیت خوبی است که بتوانیم عملکرد آنها را بررسی کنیم و به ضعفهای فوتبالمان پی ببریم. البته یادمان نرود که پروسه انتقال بازیکنان به اروپا بیش از 10سال است در کشورمان ضعیف شده و حالا باید به همین
تک ستارههای اروپایی دلخوش کنیم. نکته مهم در این میان سازندگی در باشگاههای ایرانی است که در صورت ضعف عملکرد باشگاهها تیمملی نیز ضربه میخورد. در این شرایط قطعا تیمملی ویترین اصلی برای صادر کردن بازیکنان ایرانی به اروپا است چون لیگ ما خیلی مورد توجه تیمهای اروپایی قرار نمیگیرد. دقیقا همین عامل باعث شد که بازیکنان با کیفیتی همچون نکونام، شجاعی، دژاگه و... در فوتبال باشگاهی خود دچار نزول شده و از سطح اول فوتبال اروپا فاصله بگیرند. همین مسأله باعث بیانگیزگی این دست بازیکنان میشود و حتی عاملی است که در لیگهای سطح پایینتر هم عملکرد خوبی نداشته باشند.
بهطور کلی بضاعت فوتبال ما در صادر کردن بازیکن باید خیلی بهتر از این باید باشد. با وجود احترامی که برای لژیونرهای فوتبال ایران قایل هستم، رفتن به اروپا و بازی کردن در تیمهای درجه اروپایی خیلی راحتتر شده و مثل قبل نیست که نفرات در قبال درخشش خیرهکننده به اروپا برسند. البته هنوز هم برای هر بازیکنی این موقعیت پیش نمیآید اما به دلیل حرفهایتر شدن مدیربرنامههای بازیکنان و رابطه خوبی که آنها با باشگاههای اروپایی دارند، ترانسفر سهلتر از قبل است. از سوی دیگر برخی از بازیکنان خیلی دیر میتوانند خودشان را با شرایط فوتبال اروپا وفق بدهند اما در هر صورت باید از فرصتی که برایشان ایجاد شده، استفاده کنند چون آیندهای درخشان از نظر فنی، مالی و حتی ملی در انتظارشان است.
کلام آخر اینکه، یکسری دیگر از بازیکنان جوان ما مثل آزمون، جهانبخش و عزتالهی که از مدارس فوتبال و بخش پایه به فوتبال اروپا رسیدند، خیلی خوب توجیه شدهاند و میتوانیم از آنها انتظار بیشتری داشته باشیم. آنها باید بیشتر از مسائل فنی روی مسائل اخلاقی و شخصیتی خود کار کنند و بدانند که ستارهشدن در فوتبال جهان بستگی به ملیت و منطقه ندارد.