شماره ۵۸۳ | سه‌شنبه 19 خرداد 1394
صفحه را ببند
صلح؛ یک اولویت رسانه‌ای

|  محمدعلی باباکل  |   | افسر ارشد پلیس پاکستان   |

برگردان: راضیه زرگری| بعد از سناریو 11/9 [یازده سپتامبر] روزنامه‌نگاران رفته‌رفته به کار درباره گزارش جنگ‌ها و درگیری‌ها سوق پیدا کردند.  عبارت‌هایی مثل عملیات انتحاری، جلیقه انتحاری، اخاذی، باج، جوخه مرگ، عملیات، مواد منفجره، ترور، حمله، کشتار، هدف، تروریسم و ​​مبارزه با تروریسم از این دوره به بعد رواج بیشتری در ادبیات رسانه‌های جهان پیدا کرد. استفاده مکرر از این مفاهیم توسط خبرنگاران تعارض و اضطراب را در میان مخاطبان سراسر جهان دو چندان کرد. رسانه‌های پاکستان در این میان به‌نظر می‌رسید که در دام دور باطل جنگ و درگیری گرفتار شده‌اند. گاهی اوقات، درحالی‌که برنامه‌های مباحثه از موضوعات جنگ را تماشا می‌کردم، احساسم این بود که گویی رسانه‌ها به خودی خود به یک طرف جنگ تبدیل شده‌اند. در چنین شرایطی احساس می‌شود که شاید صلح نمی‌بایست در دستور کار رسانه‌ها قرار گیرد. با این حال در انکار این احساس من باور دارم که «گزارش صلح» باید اولویت رسانه‌های ما باشد.
پوشش جنگ و درگیری توجه جهان را سریعا جلب می‌کند. در طول دهه‌های اخیر، مخاطب پاکستانی مصرف‌کننده اخبار سخت و تحمل‌ناپذیر بوده است. اخباری که مخاطب را به آسیب‌های روانی دچار کرده و باعث شده است هرکسی در هر جایی موضوعات را در منشور جنگ بررسی کند. جنگ به‌عنوان یک منبع بارور از اخبار، به راحتی توجه روزنامه‌نگاران را هم جذب کرده است. با وجود خطراتی که در گزارش جنگ وجود دارد، روزنامه‌نگاران جان خود را برای پوشش درگیری‌ها به خطر می‌اندازند. روزنامه‌نگاران تازه کار که  اغلب خوب آموزش ندیده‌اند و به‌خوبی با حساسیت‌های گزارش جنگ آشنا نیستند، ممکن است شیفته شغل هیجان‌انگیزشان شوند و تصور کنند وسط یک فیلم اکشن هستند. در این حالت آنها به سختی می‌توانند بین دسترسی به اطلاعات و حق حیات خودشان تعادل ایجاد کنند.
واژه‌های احساسی مانند «نسل‌کشی»، «فاجعه»، «ترور» و «قتل‌عام» ناخودآگاه در جریان گزارش‌های جنگ و درگیری استفاده می‌شود. با این حال بهتر است روزنامه‌نگاران و خبرنگاران توجه بیشتری به جنبه‌های منفی و تاثیرات منفی این واژگان داشته باشند و تا حد امکان از استفاده از صفات اهریمنی مانند  «بی‌رحمانه» و «وحشیانه» اجتناب کنند. یوهان گالتونگ اصطلاح «روزنامه‌نگاری صلح» را در دهه 1970 ابداع کرد. روزنامه‌نگاری صلح در تمرکز و پرداختن به رویدادهای درگیری و جنگ، مدافع صلح و تقویت سهم صلح است. این اصطلاح گاهی اوقات به‌عنوان «روزنامه‌نگاری راه‌حل» یا «روزنامه‌نگاری سازنده» توصیف شده است. طرفداران روزنامه‌نگاری صلح استدلال می‌کنند که روزنامه‌نگاران صلح باید بخشی از راه‌حل برای مشکل باشند به جای این‌که خود بخشی از مشکل باشند. از این رو، چنین روزنامه‌نگارانی نه‌تنها باید به‌عنوان خبرنگاران شناخته شوند بلکه به‌عنوان دیده‌بان صلح یا صلح‌جویان شناخته خواهند شد. روزنامه‌نگاران صلح در کنار پیامدهای جسمی و روانی به مسائلی مانند هزینه درگیری نیز نگاه و توجه ویژه‌ای دارند. از لحاظ تئوری، روزنامه‌نگاران باید علیه جنگ فعالیت کنند، اما درواقع، در طول درگیری ممکن است آنها تحت فشار قرار گیرند تا برداشتی جانبدارانه داشته باشند. کسانی‌که نگاهی آرمان‌گرایانه در چنین سناریویی انتخاب می‌کنند، اغلب با عواقب خشونت روبه‌رو هستند. در حالت ایده‌آل، روزنامه‌نگاران صلح باید برای برجسته‌کردن درد و رنج از جوامع گرفتار در جنگ تلاش کنند و نارضایتی و ناخشنودی جنگ از مجرمان و عاملان درگیری را منعکس کنند.  کابوس طولانی جنگ در افغانستان بسیاری از روزنامه‌نگاران پاکستانی  را جذب تغییر رویه به‌سوی گزارش جنگ کرد. مواردی وجود داشته که به‌نظر می‌رسد خبرنگاران جنگ آسیب بیشتری نسبت به عواقب واقعی اشکال فیزیکی تروریسم، را متحمل شده‌اند؛ وقتی که ناخودآگاه منافع نیروهای افراطی را حفظ کرده‌اند. در درجه اول روزنامه‌نگارانی از مناطق قبیله‌ای درگیری‌های جنگ افغانستان را بعد از سناریو 11/9 پوشش می‌دادند. در این میان بودند افراد بسیاری که فاقد ظرفیت‌های حرفه‌ای بودند و به همین ترتیب فعالیت آنها در محدوده انتقال اطلاعات به کسانی‌که هنر پردازش اطلاعات و اخبارگیری را داشتند، محدود شده بود. اکثر خبرنگاران جنگ اساسا هنگام کار تحت آموزش‌های لازم قرار می‌گرفتند. دانشگاه‌های پاکستان هنوز درحال بهره‌مند ساختن دانش و مهارت‌های مورد نیاز برای گزارش جنگ و روزنامه‌نگاری صلح به  شیوه‌های موثر هستند. در طول این سال‌ها، روزنامه‌نگاران بسیاری در طول گزارش درگیری‌ها زندگی خود را از دست داده، ربوده شده یا مورد ضرب و جرح قرار گرفته‌اند، با این حال هیچ‌گونه تلاش سیستماتیک از سوی مجامع آکادمیک وجود داشته و   از طرف قانون‌گذاران و نهادهای اجرای قانون اقدامی سازنده برای ارزیابی و تعیین اشتباهاتی که روزنامه‌نگاران مرتکب می‌شوند، را نیز شاهد نبوده‌ایم. این وظیفه در درجه اول برعهده سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی است که در راستای آزادی مطبوعات کار می‌کنند.              

دانشگاه‌ها و گروه‌های رسانه‌ای باید در جهت توسعه روزنامه‌نگاران صلح تلاش کنند؛ کسانی‌که به شیوه‌ای درگیری‌ها را گزارش کنند که باتوجه‌به اهمیت صلح، مخاطبان خود را آموزش دهند. علاوه‌بر این، نیاز مبرم به برخورداری از یک دیدگاه اخلاقی و پروتکل‌های امنیتی نیز وجود دارد که باید توسط خبرنگاران درگیری درنظر گرفته شود.
خبرنگاران باتوجه‌به دلایل خاص، اغلب بین بازیگران دولتی و غیردولتی درگیری‌ها گیر می‌افتند. برای روزنامه‌نگاران درک مفهوم منافع ملی به همان اندازه مهم است که درک انگیزه‌های افراط‌گرایان. رسانه‌ها باید بدانند که دولت‌ها از عهده تعهد به آزادی حقیقی برنمی‌آیند. گاهی‌اوقات خبرنگاران جنگ ناخواسته از محدودیت‌های رایج روزنامه‌نگاری خود تجاوز کرده و درنهایت در مدار امنیت ملی اختلال وارد می‌کنند. دولت برای اطمینان از شفافیت، باید یک استراتژی ارتباطی را با ورودی رسانه راه‌اندازی کند یا توسعه دهد که با صراحت معانی و محدودیت‌های امنیت ملی را از آن طریق به اشتراک بگذارد. یک خبرنگار حرفه‌ای جنگ به درستی با ارزش زبان نمادین و اقدامات پیشگیرانه که باید در رویارویی با شورشیان با آن سروکار داشته باشد، آشناست. روزنامه‌نگاران باید از ایجاد این تصور که آنها طرفدار یک گروه افراطی خاص هستند، جلوگیری کنند. این موضوع یکی از مهم‌ترین نواقص خبرنگاران است، زمانی‌که در پوشش گزارش‌های جنگ دست آخر قادر به شناسایی بازیکنان نیستند. شکی نیست که پوشش شایسته اخبار حوادث مهم و ضروری است با این حال نیازهای واقعیت و عینیت نباید در این تلاش به خطر بیفتد و به فراموشی سپرده شود. رسانه‌ها در دموکراسی‌های توسعه‌یافته اغلب به‌نوعی خود تنظیمی با رویدادها می‌رسند، اما حتی این خودتنظیمی هم نیاز به یک نقش نظارتی نرم و موثر توسط دولت دارد. روزنامه‌نگاری صلح سوی غم‌انگیز و پنهان رویداد جنگ را به تصویر می‌کشد و تمام زوایای یک داستان را روایت می‌کند. هدف اصلی روزنامه‌نگاری صلح، ترویج صلح این است، از این‌رو سردبیران و خبرنگاران باید همیشه یک رویکرد متعادل را در قالب نگاهی واقع‌بینانه انتخاب کنند. با این حال، دستیابی به آرمان‌های روزنامه‌نگاری صلح به یک دروازه‌بانی موثر نیاز دارد؛ به‌ویژه هنگامی‌که خبرنگاران به پوشش زنده حملات تروریستی می‌پردازند. این جنبه اغلب به خطر می‌افتد یا نادیده گرفته می‌شود.  در چارچوب فعلی روزنامه‌نگاری صلح یا پوشش رویدادهای جنگ و درگیری، رسانه‌ها در درجه اول ما را درباره «آنچه اتفاق افتاده است» آگاه می‌کنند با این حال نمی‌توانند در راستای درک مخاطب از این‌که «چه‌کسی» مسئول بود؟ «چرا این اتفاق افتاده است؟»، «تروریست‌ها چطور آموزش دیده‌اند؟»، «چطور برای مهارتشان شکار شدند؟» و «چگونه مردم عادی می‌توانند به صلح‌جویی کمک کنند؟» اقدام موثری انجام دهند. رسانه‌های ما در مطلع‌کردن جامعه جهانی در مورد هزینه‌ای که برای صلح جهانی پرداخت می‌شود، شکست خورده‌اند. رسانه‌ها نیاز به اصلاح ادراک منفی غالب خود دارند که سخت خبر یا رویکرد منفی می‌تواند به تنهایی به کسب رتبه در میان مخاطبان کمک کند. این واقعیت باید درک شود که حرکت در راستای روزنامه‌نگاری صلح سود بیشتری نسبت به صرف تمام‌وقت در پوشش رفت‌وآمد در مرزهای درگیری نصیبشان می‌کند.
منتشر شده در اکسپرس تریبیون (tribune.com.pk)، 29 می ‌2015

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  137