شماره ۵۸۲ | ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۸ خرداد
صفحه را ببند
وحید قبادی‌دانا رئیس سازمان جوانان در گفت‌و‌گو با «شهروند» از مرحوم معتمدی می‌گوید
امیر از جان خود مایه می‌گذاشت

حسام خراسانی| خبری از صدای پرانرژی رئیس همیشه خندان سازمان جوانان نیست؛ بغض امانش نمی‌دهد؛ بی‌مهابا می‌زند زیر گریه؛ حرف‌هایش ناتمام می‌ماند؛ ناتمام می‌ماند و نمی‌تواند از یار دیرینش بگوید؛ از روحیه بانشاط و سیمای خندانش؛ روحیه‌ای که در همان دیدار اول آدم را شیفته خودش می‌کرد؛ ناتمام می‌ماند و گریه امان نمی‌دهد تا از دوران دانشجویی هم‌دانشگاهی‌اش بگوید؛ از فعالیت‌هایی که او در رأس آنها قرار داشت. وحید قبادی‌دانا حق دارد که درگذشت یار و همراه دیرینش را نپذیرفته باشد، درگذشت امیر معتمدی را، مدیری که در جهاد‌دانشگاهی سکاندار فعالیت فرهنگی بود و معاونی که در سازمان جوانان‌ هادی آموزش و پژوهش بود؛ این فعالیت‌های متوالی و همچنین ویژگی‌های اخلاقی همچون صمیمیت و سادگی عاملی بود که اطرافیان و همکاران را جذب خود می‌کرد. دو نوبت برای گفت‌وگو به دفتر دکتر معتمدی در ساختمان مرکزی سازمان جوانان جمعیت هلال‌احمر رفتم، از همه به گرمی استقبال می‌کرد؛ از نیروهای خدماتی گرفته تا مدیران. حضور گسترده‌و اندوهناک در مراسم تشییع پیکر این بزرگوار بیانگر همین صفات است. پس از خبر درگذشت دکتر معتمدی خوب می‌دانستم که رفتن او اندوهی تمام‌نشدنی برای دوستانش است. مرگ او حقیقتی است تلخ. در شبکه‌های اجتماعی دل نوشته‌ها و عکس‌ها را جست‌و‌جو کردم؛ در اغلب عکس‌ها یک چهره ثابت وجود داشت؛ چهره دکتر‌وحید قبادی‌دانا رئیس سازمان جوانان؛ فردی که سابقه 20‌سال آشنایی با آن مرحوم را داشت و در مراسم تشییع، بی‌صبری و حزن و اندوه، او را به گوشه‌ای کشاند تا در تنهایی در فراق یار دیرینش عزاداری کند. سطرهای پیش رو، گفت‌وگوی ما با قبادی‌دانا است؛ یار و همراه 20ساله دکتر معتمدی.
  با فضایل اخلاقی امیر معتمدی شروع کنیم.
امیر یک جوان پاکباخته و بسیار دلسوز و مهربان بود. او با فکر کمک به اجتماع حرکت می‌کرد؛ به فکر دیگر انسان‌ها بود. امیر فکر بسیار سیال و خلاقی داشت و در هنگام برنامه‌ها لایه‌های نویی را ارایه می‌کرد. او به لحاظ اخلاقی، اجرایی و مالی بسیار سالم و نسبت به انجام کارها بسیار متعهد بود. امیر برای انجام کارهایی که به او محول می‌شد از جان خود هم مایه می‌گذاشت (گریه).
  ببخشید؛ شما شرایط روحی خوبی هم ندارید...
خیلی خاکی و متواضع بود. اهل قیافه گرفتن و کلاس گذاشتن برای دیگر آدم‌ها نبود و سعی می‌کرد ارتباط صمیمانه‌ای با زیردستان داشته باشد، چه کارشناسان و چه دیگر افراد. او خیلی صمیمانه برخورد می‌کرد و به سرعت با افراد ارتباط می‌گرفت. اهل ریا و کارهای تصنعی نبود؛ اگر به کاری اعتقاد داشت آن را انجام می‌داد و پایش هم می‌ایستاد.
  شما از دوران دانشجویی با مرحوم معتمدی همراه بودید؟
بله؛ ما 20سال در همه کارها و فعالیت‌ها و برنامه‌هایمان همراه بودیم. او خیلی بامعرفت بود و هیچ‌وقت رفقایش را تنها نمی‌گذاشت و پیگیر وظایف‌اش بود و از کنار آنها به سادگی رد نمی‌شد. امیر سعی می‌کرد با رویکرد علمی با کارها و برنامه‌ها برخورد کند. امیر به فکر جوان‌های این مملکت بود و تمام تلاش‌اش این بود که بتواند در اخلاق، رفتار و آموزش جوان‌های کشور تأثیرگذار باشد. او در عرصه علمی و در رشته تخصصی خودش خوب جلو رفته بود و واقعا حرف‌های جدیدی داشت و از ابزار علمی که آموخته بود برای فعالیت‌های اجتماعی بهره می‌گرفت و علمش در حد کتاب و محفوظات نبود و آنها را عملیاتی می‌کرد و در اجرای فعالیت‌های مدیریتی و آموزشی خود به کار می‌گرفت؛ چه در جهاد دانشگاهی و چه در هلال‌احمر.
او کاملا به اسلام، ولایت و شرع معتقد و پایبند بود؛ کاملا متشرع بود و نه‌تنها همیشه مقید بود که واجبات را انجام بدهد و از محرمات پرهیز کند، بلکه مقید به انجام مستحبات هم بود؛ من در نقاط مختلف و در شرایط مختلف این پایبندی را مشاهده کرده‌ام. امیر به محافظت از بیت‌المال هم بسیار متعهد بود و نسبت به جلوگیری از اسراف دقت داشت. او هیچ‌وقت از موقعیت اجتماعی‌ای که داشت به نفع خودش استفاده نکرد؛ چه زمانی که مادرش در مسئولیت سیاسی - اجتماعی در کشور قرار داشت و چه زمانی که خودش در چنین جایگاهی قرار گرفت. او به شدت مراقب بود که شرایطی به وجود نیاید که از این جایگاه به نفع خودش استفاده شود؛ او بیشتر می‌خواست که از جایگاهی که خود و خانواده‌اش دارند به نفع مردم و جوانان استفاده شود و تمام تلاش‌اش را هم در این راه انجام داد.
  دکتر قبادی‌دانا؛ میراث مرحوم معتمدی برای سازمان جوانان را چه می‌دانید؟
همه این موارد؛ او را نمی‌توان در یک بُعد خلاصه کرد؛ امیر یک فرد چندبُعدی به حساب می‌آید. او جوانب کارها را در انجام فعالیت‌ها می‌سنجید. ما در تمام فعالیت‌ها، کارها را با هم طراحی می‌کردیم؛ با هم اجرا می‌کردیم... (گریه) و بعد از انجام کارها آن را ارزیابی می‌کردیم که نواقص برای فعالیت‌های بعدی برطرف شود.


تعداد بازدید :  300