شماره ۵۸۲ | ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۸ خرداد
صفحه را ببند
گذری بر مرام‌نامه خبازان در روزگاران کهن
این نان، طعم جوانمردی و فتوت می‌دهد

آمنه ابراهیمی تاریخ‌پژوه

تاریخ اجتماعی ایران‌زمین با فرهنگ جوانمردی، پیوندی استوار دارد؛ فرهنگی که در هر دوره بنابر مقتضیات مختلف به‌صورت‌های گوناگون درمیان مردم کوچه و بازار رخنه داشته است. جوانمردان که در طول تاریخ با نام‌های عیاران یا فتیان خوانده شده‌اند، با یاریگری، درستی، بخشندگی، راستی و مهمان‌نوازی، یاد خود را بر پیشانی فرهنگ ارزشمند ما ثبت کرده‌اند. نفوذ فرهنگ جوانمردی با الگوهایی کهن همچون رستم و سپس امیرمومنان علی(ع) که جوانمردی را با پهلوانی یکجا در خود داشتند، در حافظه تاریخی ایرانیان جلوه‌ای خاص دارد و از پس سده‌ها هنوز در ذهن‌هایمان جایگاهی ویژه و ممتاز را به‌خود اختصاص داده است.  جوانمردان، آن‌گونه از اعصار دور خبر داریم، در زمان سخت‌گیری‌های مالی حکومت برای آن‌که به تهیدستان دست‌یاری بدهند، گونه‌ای مالیات میان خود، که بیشتر هم اهالی یک محله بودند، وضع می‌کردند و آن را به فقیران و نیازمندان می‌رساندند. حضور و فعالیت جوانمردان در زمان حکومتگری فرمانروایان ستمگر و سختگیر بی‌تردید پررنگ‌تر بوده و چشم امید بسیاری از مردم را به‌سوی خود می‌کشانده است. جالب است اما بدانیم خود جوانمردان و عیاران نیز گاه از میان مردم ندار و بی‌چیز برمی‌خاستند؛ مردمی که آرمان عدالت را در دل داشتند و سودای برقراری آن را در سر می‌پروراندند و بدان دست می‌زدند. برآمدن یعقوب لیث صفار که رویگرزاده‌ای از سیستان بود، یک‌نمونه بارز این مدعاست. او در برابر حاکمیت اعراب و ظلم آنان به مردم قد علم کرد.

آنگاه که نانوایان به صف جوانمردان می‌پیوندند
جایگاه مهم جوانمردان در انظار عمومی چنان بود که هر گروه و دسته و صنف می‌کوشیدند خود را به جرگه آنان گره بزنند. از این‌رو در طول تاریخ ایران می‌بینیم که صنوف مختلف بازار به اینها پیوسته‌اند. خبازان، کفشگران، آهنگران، قصابان نمدمالان و سلمانی‌ها از این دست صنف‌ها به‌شمار می‌آیند. وضع زندگی اصناف، به عوامل مذهبی و اخلاقی بستگی بسیاری داشت. جایگاهی که در سنت بدانان بخشیده شده بود، آن‌گونه بود که در حافظه مردم نهادینه‌شده و ارزش و اعتباری مشخص داشت. همچنین به گفته مهدی کیوانی، مهارت و تجربه نیز وضع آنها را نزد جامعه روشن می‌داشت.
مشخصه‌های کلی اصناف را که نانوایان نیز در ردیف آنها جای می‌گرفتند، می‌توان در این موارد خلاصه کرد؛ اصناف دارای حق انحصاری در شغل خود بودند، برای انتخاب اعضا قوانینی داشتند، آموزش تنها در اصناف صورت می‌گیرد، آنها به کیفیت محصول‌شان توجه دارند، صنف‌ها برای ابراز خواست‌های سیاسی نیز اقدام می‌کردند، اعضای یک صنف با همیاری‌های مالی نیازهای یکدیگر را رفع می‌کردند، حس یاریگری در آنها قوی است و بالاخره آن‌که هر صنف کارکردی مذهبی و آیینی نیز دارد. جایگاه خبازان یا نانوایان به‌عنوان صنفی که مردم بیشترین ارتباط روزانه را با آنها داشتند، بی‌تردید در این میانه جایگاهی درخور تعمق به‌شمار می‌آید.
خبازان همچون دیگر صنوف با پیشینه‌ای کهن، در رسته جوانمردان جای می‌گرفتند. آنها فتوت‌نامه‌ای به‌عنوان مرام‌نامه کاری در دست داشتند؛ متنی با ریشه‌های کهن اساطیری که از پیشینه اندیشه‌هایی پذیرفته‌شده سخن می‌گفت. این اصول نزد همگان ارزشمند بود و در پیوند با فرهنگ تصوف، صورتی معنادارتر به خود می‌گرفت. فتوت‌نامه خبازان که در این‌جا مدنظر است و گویا تاریخش به دوران صفویه بازمی‌گردد، به دست مهران افشاری تصحیح شده است. این فتوت‌نامه به‌عنوان یک دستورکار یا اندرزنامه‌ای کهن برای روشن‌ساختن مسیر حرکت شاگرد یا نوآموز به‌کار می‌آمده است. در متن فتوت‌نامه خبازان، آداب و قواعدی که در صنف نانوایان باید مورد توجه قرار می‌گرفت، یاد شده است. فتوت‌نامه خبازان با شرح داستان پیدایی شغل نانوایی که به حضرت آدم(ع) نسبت داده شده است، آغاز می‌شود و تا زمان حضرت محمد(ص) پیش می‌آید.
نخستین نانی که پخته
و خیرگاهی که بنا می‌شود
«به فرمان خدای تعالی جبرییل آدم را نان پختن و حوا را خمیر‌کردن تعلیم داد تا زمانی که شیث نبی پیدا شد و شیث را دست و پایی نبود آدم دعا کرد تا خدای تعالی شیث را دست و پایی کرامت نمود، بعد از آن شیث خمیر می‌کرد و آدم نان می‌پخت تا آدم را فرزندان بسیار شدند و ایشان نیز بدین‌کار نانوایی مشغول بودند و آن را تناول می‌کردند.» نویسنده گمنام این فتوت‌نامه، زمانی که به دوران حضرت ابراهیم(ع) می‌رسد، ابداع چوبه پخت نان را به او نسبت داده است؛ چوبی که نان را با کمک آن از تنور درمی‌آورند. در پی آن به خیرات نان و گوشت توسط حضرت ابراهیم اشاره کرده است. ابراهیم خلیل‌الله در حین خیرات نان و گوشت می‌دید عده‌ای از مردم دو یا سه‌بار برای گرفتن خیرات می‌آیند و واهمه داشت از آن‌که خیراتش ضایع شود، از این‌روی مسأله را به جبرییل عرض می‌کند و جبرییل به او می‌گوید، «خرگاهی ترتیب کن و از اندرون خرگاه چنان‌که روی کسی را نبینی طعام را به مردم می‌ده تا در خیرات ریا پیدا نشود.» ابراهیم(ع) نیز  چنین می‌کند و گفته شده که نام خرگاه نخست خیرگاه بوده است.
بر نانوایان چه فرض و واجب است
روشن است که نظام استاد و شاگردی در این صنف نیز مانند دیگر صنوف برقرار بوده است. شاگرد تا به مرحله لازم نمی‌رسید باید می‌آموخت و تعلیم می‌دید. این آموزش‌ها درقالب قواعد و تعهداتی اخلاقی در مرام‌نامه صنف که همانا فتوت‌نامه آنان به‌شمار می‌آید، مطرح و از استادان به شاگردان منتقل می‌شود. «فرض است بر نانوا که اثبات و قواعد این کار را نیکو بداند و خدمت پیرو استاد را بجای آورد. فاتحه و تکبیر قبول کند تا هرچه از این کار و کسب خورَد، حلال باشد و برکت بیند و اگر چنین نبود، برکتش نباشد و بهره‌مند نشود و هرچه از این کار خورَد و پوشد، بر وی حرام باشد. زیرا که دانه گندم را می‌کارند و پرورش می‌دهند و می‌دِروند و پاک می‌کنند و خمیر می‌کنند و نان می‌پزند،‌ هزار کس در این شغل و مهمات در کارند... اگر پرسند که بر استاد نان‌پز چه‌چیز واجب است که البته آن را بجای باید آورد تا این کار و کسب بر او مسلم باشد؟ اول، پیوسته با طهارت باشد و دویم پنج وقت نماز را به پای دارد؛ سِیُم، روزه ماه رمضان و روزه ایام شریف که مقرر کرده‌اند، بدارند، چهارم در کار شریعت و سوالات آن استوار باشد؛ هفتم فاتحه و تکبیر استاد و پیر داشته باشد؛ هشتم فرمانبردار استادان و اهل طرق باشد؛ نهم با مردمان عجب و تکبر نکند؛ دهم با همه کس لطف و احسان و دردمندی بجای آورد؛ یازدهم شاگردان را تعلیم و ارشاد کند، زیرا که او خلیفه ایشان است، دوازدهم ایمان و اسلام را به شاگرد بیاموزد، سیزدهم خطبه خرقه کار را بداند و هر روز بخواند. چهاردهم دکان و سرکار نانوایی را به صفا دارد، پانزدهم بر آن کوشد که همیشه چراغ استادان روشن باشد. شانزدهم با یاران و برادران اهل طریق کرم وجوانمردی بجای آورد، هفدهم چون خواهد که دست به کار برد، روح پیران و پیشقدمان را فاتحه و تکبیر بخواند؛ و هشدهم حرمت و عزت برادران اهل طریق را نگاه دارد، نوزدهم همیشه به فکر و ذکر باشد، بیستم مسکینان و غریبان را گرامی دارد، بیست‌ویکم بردبار و با تحمل باشد و بیست‌ودویم کینه‌دار و باتعصب نباشد، بیست‌وسیم غیبت نکند و فحش نگوید، بیست و چهارم چون کار را تمام کند روح استادان و پیشقدمان را فاتحه و تکبیر بخواند». بر خمیرگیر نیز هفت‌چیز واجب است؛ «طهارت، گفتن بسم‌الله الرحمن الرحیم، سخن نگفتن در وقت خمیر گرفتن و رعایت پاکیزگی، ذکر گفتن، ایمان و اسلام نیکو داشتن، پاکی و صفا داشتن در کار، نرنجاندن کس». به نان‌فروش هم توصیه می‌شود که با طهارت باشد و راستگو و از زشت‌خویی با مشتری بپرهیزد و سخن درشت نگوید و در صورت بی‌ادبی، استاد او را تنبیه کند.
بر این اساس می‌توان گفت که تاریخ ایران با نظامات خاصی که بر روح و بدنه جامعه گسترده شده بود، حیات خود را در اعصار مختلف سپری کرده است؛ نظاماتی که برساخته جامعه‌ای آرمانی و دلخواه است، در آن همه با دست یاریگر و دل و وجدانی انسانی، زندگی را به آسانی و با پیوندهایی عمیق و معنوی از سرمی‌گذرانند. آنچه گفته آمد شاید امروزه کمتر به‌صورت گذشته به چشم می‌خورد اما در نوع خود در وجهی تطبیقی با زمانه گاه قابل‌مشاهده است. نانوایی‌هایی که در نزدیکی ما جای دارند گرچه فتوت‌نامه‌ای در دست ندارند، اما با برگزیدن پوستر تبلیغی که بر دیوار نصب کرده‌اند از پایبندی به آداب سفره و حفظ حرمت نان سخن می‌گویند. این پوسترها گویی حلقه‌ای ظریف است که این صنف را به گذشته پیوند می‌دهد. نانوایان صبح را با یاد خدا می‌آغازند، نخستین دشتِ صبح را بر پیشانی می‌گذارند و خدا را شکر می‌کنند، می‌کوشند در صنف خود بهترین باشند و مشتریان را با روی خوش و دادن نان خوب راضی و خشنود کنند.


تعداد بازدید :  508