شهروند| زن و مرد جوان براي اينكه بتوانند هزينه عروسي خود را تامين كنند، دست به آدمربايي 300 ميليون توماني زدند. آنها معلم زبان انگليسي را دزديدند تا از پدر پزشكش پول بگيرند.
چند روز پيش دختر جواني در خيابان درحالي كه با قدمهاي تندي ميدويد، از مردم درخواست كمك كرد. او كه شوكه شده بود در صحبتهايش گفت كه زن و مردي او را ربوده بودند. همان لحظه مردي سوار خودرو شد و فرار كرد. دختر جوان با اشاره به آن خودرو راننده را بهعنوان كسي كه او را ربوده بود معرفي كرد و همان لحظه مردم نيز شماره پلاك خودرو را برداشتند. وقتی پليس در جريان ماجرا قرار گرفت، تحقيقات خود را آغاز كرد. دختر 20 ساله در تحقيقات به ماموران گفت: «من معلم زبان انگليسي هستم. ديروز زن جواني با من تماس گرفت و گفت كه قصد دارد به صورت خصوصی زبان ياد بگيرد. براي همين با من قرار ملاقات گذاشت. وقتي سر قرار رفتم ديدم كه او همراه مردي با يك خودرو سر قرار آمده است. اين زن، مرد جوان را بهعنوان همسرش معرفي كرد و من هم سوار خودرو شدم تا در مورد تدريس زبان صحبت كنيم. ولي در راه متوجه شدم كه آنها قصد ربودن مرا دارند. آنها به يك كوچه خلوت رفتند و درحالي كه زن جوان دهان مرا گرفته بود، مرد پياده شد و با خانوادهام تماس گرفت. او درخواست 300 ميليون تومان پول در ازاي آزادي من كرد. من هم در يك فرصت مناسب فرار كردم.» با اين اظهارات كارآگاهان تحقيقات خود را در اين زمينه آغاز كردند و دو روز بعد صاحب خودرو شناسايي و دستگير شد. وي در بازجوييها با اعتراف به اين آدمربايي به پليس گفت: «چند وقتي بود كه با دختر مورد علاقهام نامزد كرده بودم. ولي وضع مالي بدي داشتم و نميتوانستيم جشن عروسي بگيريم. به هر دري ميزدم فايدهاي نداشت و پول عروسيمان جور نميشد. براي همين به فكر دختر يكي از بستگانمان افتادم. آنها از خانواده ثروتمندي بودند و پدر اين دختر يك پزشك بود. براي همين به نامزدم پيشنهاد دادم كه با ربودن دختر اين مرد از او پول بگيريم. اما با وجود اينكه روز اجراي نقشه گريم كرده بودم تا دختر جوان مرا نشناسد اما نقشهمان حرفهاي نبود و دستگير شديم.» با اعتراف اين مرد، نامزد وي نيز دستگير شد و به جرم خود اعتراف كرد. وي به ماموران گفت: «من به پيشنهاد نامزدم دست به این آدمربایی زدم تا بتوانيم با هم عروسي كنيم.»