شهروند| دختر 17 سالهاي كه سناريوي قتل هولناك پدرش را طراحي كرده بود، با حكم دادگاه به 5سال زندان محكوم شد. همدست اين دختر نيز كه با ضربه چاقو مرد 55 ساله را به قتل رسانده بود، به اعدام محكوم شد.
ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه ۳۰ دی ماه سال 92 وقتي مردي 55 ساله هنگام خواب در طبقه سوم ساختمان مسكوني در خیابان جيحون با ضربات چاقو به قتل رسيد، هيچ كس نميدانست كه پشت پرده اين جنايت چه راز هولناكي نهفته و اين مرد قرباني چه نقشه شومي شده است. تحقيقات نخست نشان از یک گروگانگيري ميداد. البته ماجراي يك گروگانگيري خيالي كه از سوي دختر مقتول پيش روي ماموران پليس قرار گرفت. دختر 17 ساله مقتول كه سعي ميكرد نشان دهد از قتل پدرش به شدت شوكه شده است در تحقيقات به ماموران گفت: «من و برادرم به همراه پدرم زندگي ميكرديم. ظهر روز حادثه برای خوردن ناهار به همراه برادرم به خانه مادربزرگم در طبقه اول رفتیم.
پس از خوردن ناهار، به طبقه سوم آمدیم اما زمانی که در خانه را باز کردیم، دو مرد نقابدار را در خانه مشاهده کردیم که با چاقو بالای سر پدرمان ایستاده بودند. آنها ما را تهدید کردند که اگر سر و صدا کنیم ما را نیز خواهند کشت و بعد به سرعت از خانه خارج شدند، پس از رفتن آنها بلافاصله با پلیس تماس گرفتم.»
با وجود اين اظهارات و حتي با وجود تاييد برادر كوچك اين دختر در مورد محاصره مردان نقابدار، باز هم پليس تحقيقات و بازجوييهاي خود را از دختر مقتول ادامه داد. زيركي دختر جوان براي سناريوي ساختگي قتل پدرش نتوانست او را از مهلكه نجات دهد و تناقض گوييها و جوابهاي بيربط دختر جوان به سوالات پليس، دست او را رو كرد و راز اين جنايت هولناك فاش شد. با اعترافات اين دختر مشخص شد كه او با همدستي پسر مورد علاقهاش نقشه قتل پدرش را اجرا كرده است. وي ماجراي اين جنايت را براي پليس اينگونه بازگو كرد: «به دلیل اختلافات و دعواهای من و پدرم، زمانی که اعصابم خرد میشد با پسری به نام امیر که حدود یک ماه پیش از طریق فیسبوک با هم آشنا شده بودیم درد دل ميكردم.
پس از مدتی امیر گفت اگر پدرت بمیرد تمام مال و اموالش به تو میرسد و اگر دوست داري پدرت را بکشم. کمی فکر کردم و به او گفتم اگر میتوانی بکش و امیر گفت پس یک روز میآیم و پدرت را میکشم. به شرط اینکه بعد از مرگ پدر و برادرم، به عقد امیر دربیایم. روز حادثه با امیر قرار گذاشتم و او هم این کار را کرد. آن روز حتی امیر میخواست برادرم را هم بکشد اما با اصرار، او را راضی کردم که با برادرم کاری نداشته باشد و امیر نیز قبول کرد و از برادرم قول گرفتیم به كسي چيزي نگويد.»
با اعترافات اين دختر همدست وي نيز دستگير شد و در بازجوييها به جرم خود اعتراف كرد. پس از آن پرونده با صدور كيفرخواست در حالي كه پسر كوچك مقتول از قصاص گذشته و تقاضاي ديه كرده بود، براي رسيدگي به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. صبح ديروز اين دختر و پسر جنايتكار روبهروي 5 قاضي جنايي قرار گرفتند و از خود دفاع كردند. در ابتداي اين جلسه پس از قرائت كيفرخواست مادر مقتول درحالي كه به شدت گريه ميكرد به هيأت قضايي گفت: «مقتول تنها پسرم بود و اصلا گناهي نداشت. او در خواب بود كه جانش را گرفتند. براي همين هم از قاتل پسرم شكايت دارم و هم از نوهام كه نقشه قتل پدرش را كشيد.»
بعد از آن پسر مقتول هم با گريه جزیيات روز حادثه را تشريح كرد و از ترس و وحشتي كه آن روز به او دست داده بود، گفت و از دادگاه براي قاتل پدرش تقاضاي قصاص کرد و تقاضاي قبلي مبنيبر پرداخت ديه را رد كرد. او اما از خواهرش گذشت كرد و گفت كه از او هيچ شكايتي ندارد.
پس از آن متهم رديف اول در جايگاه قرار گرفت. وي در مورد اتهامش به قاضي گفت: « قتل را قبول دارم ولي من به اصرار مرجان دست به اين جنايت زدم. او از يك ماه پيش از جنايت مرتب ميگفت كه پدرش آزارش ميدهد و قصد دارد او را به قتل برساند. روز حادثه هم به من پيام داد و گفت كه پدرم درخواب است زودتر بيا. من هم رفتم و درحالي كه مرجان در را بازگذاشته بود، به داخل اتاق پدرش رفتم و او را كشتم. من تحتتاثير مواد بودم و اصلا در حالت طبيعي نبودم. بعد از قتل هم مرجان گفت بايد برادرم را هم بكشيم. وقتي ميخواستم او را هم بكشم، مرجان پشيمان شد و از او قول گرفت به كسي چيزي نگويد. باور كنيد پشيمان هستم و قصد جنايت نداشتم.»
بعد از صحبتهاي اين پسر، مرجان هم با گريه به هيات قضايي گفت: «پدرم مرد خوبي بود. او اصلا مرا اذيت نميكرد نميدانم چرا به امير گفتم او را به قتل برساند. هيچ وقت فكر نميكردم كه امير واقعا بيايد و پدرم را بكشد. حتي ميخواست برادرم را هم بكشد و دست و پايش را بست ولي من مانع شدم.»
در پايان اين جلسه هيات قضايي وارد شور شدند و در نهايت امير را به قصاص و مرجان را هم به 5سال زندان محكوم كردند.