شماره ۵۸۱ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۷ خرداد
صفحه را ببند
زلزله 8 ریشتریِ ژاپن و چند پرسش دلهره‌آور!

مهدی   مالمیر روزنامه‌نگار

روز شنبه هفته گذشته زلزله دریایی مهیبی در جزایر اگاساوا در 1000 کیلومتری شهر توکیو رخ داد و به مدت یک دقیقه ژاپن را به لرزه انداخت! زلزله‌ای که به یک روایت، دستگاه‌های زلزله‌سنج، شدت آن را 5/8 ریشتر ثبت کرده‌اند. بی‌دشواری زیاد می‌توان تصور کرد که زلزله‌ای با این قدرت به راحتی می‌توانست در شهری همانند تهران یا سایر شهرهای دیگر کشورمان  که در برابر حوادث این‌چنینی کاملا بی‌دفاع هستند، فاجعه‌آفرین باشد. اما ژاپنی‌ها سال‌هاست که  با برنامه‌ریزی، خود را در برابر زمین‌لرزه، مسلح کرده‌اند و هر بار که با زلزله‌ای رودررو می‌شوند با کمترین خسارت و آسیب از آن در گذشته‌اند. به‌طوری که
 دریا لرزه‌ای با این عظمت چنان کنترل می‌شود که حتی در رسانه‌ها نیز چندان بازتاب نمی‌یابد! گواه این ادعا هم این‌که  پس از سپری‌شدن یک هفته، آماری از تلفات و خرابی‌های آنچنانی مخابره نشده است! لزومی ندارد یادآوری کنیم ژاپن نخستین بارش نیست که با زلزله  روبه‌رو می‌شود و باز این نخستین بار نیست که مردم کم ادعای این کشور در روزهای سخت، نمایشِ غبطه‌برانگیزی از سطح بالای برنامه‌ریزی شهری و انضباط اجتماعی را به رخ می‌کشند. مردمی که از ویرانی‌هایی که طبیعت، دیوانه‌وار به آنها تحمیل می‌کند، هر بار ققنوس‌وار برخاسته‌اند و نشان داده‌اند که بی‌لاف‌های بزرگ از پس بزرگترین شاهکارها برمی‌آیند.
 ژاپن در هنگامه زلزله، الگوی بی‌خدشه «وقار زیر فشار» است. شاید برای سلامت یک نظام اجتماعی شاهدی بهتر از چگونگی رفتار مردم در زمان‌های سختی نتوان یافت. چه، تنها در زمان اضطرار است که درجه خلوصِ سرمایه اجتماعی، انضباط جمعی و عشق به همنوع که پایه استواریِ هر نظام اجتماعی است، آشکار می‌شود. مردم سرزمین آفتاب تابان به نیکی نشان داده‌اند سود شخصی با منفعت جمعی آنچنان در ذهن و ضمیرشان در هم تنیده است که در هر شرایطی (خوشی وناخوشی) این دو را جدایِ از یکدیگر نمی‌بینند. از این روست مصیبت‌هایی که برای زمینگیر‌کردن هر کشوری بسنده است با شکوه تاب می‌آورند که موجب رشک هر آدمی در هر گوشه این جهان خاکی است. دیدن مناظر همکاری دولت و مردم (کافی است سَری به آرشیو رسانه‌ها بزنیم) میزان تجهیز شهرها در برابر زلزله‌های ویرانگر، صبر و خویشتنداری شهروندان ژاپنی در روزگار شوربختی و نامرادی (که حتی کهنسالانشان گریستن را در برابر جمع ناپسند می‌دانند!) برای ما که در یکی از زلزله‌خیزترین مکان‌های جهان به سر می‌بریم، مایه بیم وامیدهای فراوان و البته پرسش‌های دلهره‌آور است. به راستی ما در زمان سختی تا چه پایه می‌توانیم شکیب و وقار اجتماعی را نگه داریم؟ شهرهای ما تا چه اندازه در برابر زمین لرزه مجهز شده‌اند؟ آیا مردمان در روزگار مصیبت همانی نیستند که در روزهای دیگر بوده‌اند؟! اینها و صدها پرسش دیگر از این دست، ابهاماتی است که می‌باید خواب هر ناظر آگاهی را آشفته سازد! باری، ژاپنی‌ها سال‌هاست که دیگر نیازی به اثبات درک اجتماعی بالای خود ندارند! آگاهی از سرنوشت مشترک، ظریفه‌ای نیست که تنها در روزگار خروش طبیعت بر آنها آشکار شود! ژاپنی‌ها با این آگاهی اجتماع‌شان را سامان داده‌اند. هم رأیی و همکاری اجتماعی در این سرزمین تا اندازه‌ای بالاست که نیازی به سردادن شعارهای پرطمطراق و به‌جوش‌آوردن دیگ ترحم خلایق در زمان مشقت نیست! آنها خود بهتر از هرکسی می‌دانند که چاره‌ای جز همکاری و دستگیری از یکدیگر ندارند! برخلاف ما که در هر کار جمعی نیازمند بسیج شدن رسانه‌ها و گوشزدکردن شعر معروف «بنی‌آدم اعضای...» هستیم، آنها سروده شیخ اجل را هر روز زندگی می‌کنند! برای ما که به شعارهای بزرگ و کارهای کوچک دل خوش کرده‌ایم، ژاپن در هنگامه مصیبت می‌تواند الگوی مناسبی از وقار اجتماعی باشد. وقاری که چه در زمان خوشی و چه در زمان مرارت، نماد جامعه‌ای است که بی‌شعارهای بزرگ  به سطح بالای انسانیت دست یافته است.


تعداد بازدید :  275