شماره ۵۸۱ | يکشنبه 17 خرداد 1394
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت...

از ستم كردن بپرهيزيد، كه آن دل‌هاى شما را به ویرانی می‌کشاند.
حضرت محمد (ص)

جدایی
چو نِی نالدم استخوان از جدایی
فغان از جدایی فغان از جدایی
قفس بِه بود بلبلی را که نالد
شب و روز در آشیان از جدایی
دهد یاد از نیک بینی به گلشن
بهار از وصال و خزان از جدایی
چسان من ننالم ز هجران که نالد
زمین از فراق، آسمان از جدایی
به هر شاخ این باغ مرغی سراید
به لحنی دگر داستان از جدایی
چو شمع‌ام به جان آتش افتد به بزمی
که آید سخن در میان از جدایی
کشد آنچه خاشاک از برق سوزان
کشیده است هاتف همان از جدایی
هاتف   اصفهانی

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  330