شماره ۵۸۱ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۷ خرداد
صفحه را ببند
انتظار، پیش‌زمینه ارزشی مفهوم صلح

مهدی   مظاهری فعال فرهنگی، منتقد ادبی و شاعر

صلح و صلح‌دوستی، بی‌تردید مخالفی ندارد و بعید به‌نظر می‌رسد فردی پیدا شود که ولو در حرف، نخواهد صلح را در جامعه، پایدار ببیند. زمانی‌که صحبت از مفهوم صلح به میان می‌آید، در کنار آن مجموعه‌ای از واژگانی شکل و درکنار هم قرار می‌گیرند که برای تداعی این مفهوم، لازم است. درواقع فکر، اندیشه و مفهوم با جمع‌شدن واژگان در کنار هم، در ذهن هر انسان شکل می‌گیرد؛ چه فرد و چه اجتماع. صلح به معنای یک مفهوم هم از مفاهیمی است که از این قاعده مستثنا نیست. کلماتی که قرار است در کنار صلح قرار گیرد، یکی نفی منفعت‌طلبی یکجانبه است، یکی به رسمیت شناختن طرف یا طرف‌های مقابل؛ مفهوم دیگر آزادی در انتخاب است که اهمیت زیادی دارد. صلح ‌واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که فرد در انتخاب خود آزاد باشد. مفهوم مهم دیگر  اشتراک معانی و ارزش‌هاست و افراد برمبنای اشتراک معانی و ارزش‌هاست که زندگی می‌کنند، کلمه بعدی که کنار این مفهوم شکل می‌گیرد، وفاداری به عهد و سوگندی است که در صلح وجود دارد، مبنای این وفاداری بخشی ذاتی و بخشی نیز براساس جمع جبری مفاهیمی است که قبل از این گفته شد. این پایبندی به عهد و وفاداری به عهد در حوزه مفاهیم اخلاقی در نظام بشری تعریف شده است. مفهوم دیگری که باید در حوزه صلح به آن توجه کرد روشن‌بودن تکلیف افراد با خودشان است. کسی‌که با خود به صلح رسیده باشد، می‌تواند با نظام آفرینش و بشریت به صلح برسد.
جمع تمام این مفاهیم، مفهومی به نام صلح را در ذهن جامعه، فرد و... تعریف می‌کند. اینگونه نیست که ما با مواجهه تک‌بعدی با واژگان و مفاهیم اجتماعی بتوانیم به مطلوب خود برسیم. ما نیاز داریم برای رسیدن به مفهوم صلح به تعادلی از اینچنین واژگان برسیم. اگر به این تعادل برسیم بدیهی است که مفهوم صلح تحقق پیدا می‌کند چه در حوزه فردی و چه در حوزه اجتماعی و چه سایر حوزه‌های قابل تعریف. صلح به نفسه و ذاتا مفهومی ارزشی و مبتنی‌بر اخلاق است. صلح‌طلبی ویژگی اصلی کسانی است که در این جهان گام برمی‌دارند و تکلیف خود را با جهان پیرامون و خودشان می‌دانند. استثنای صلح، جنگ است و قاعده، بر صلح؛ اما این‌که چگونه صلحی باید صورت بگیرد، نکته‌ای است که باید بیشتر در موردش صحبت و اندیشه شود. صلح هیچگاه یک‌طرفه اتفاق نمی‌افتد. صلح هیچگاه با اختلاف در اصول ارزشی اتفاق نمی‌افتد، صلح هیچگاه با اختلاف در منافع طرفین ایجاد  نمی‌شود و برای همه اینها ما نیاز به یک اشتراک داریم و در آن اشتراک است که ما به صلح و آرامش می‌رسیم. درحقیقت این قاعده این بازی است. اگر کسی این را به نیکویی دریابد، می‌تواند انتظار داشته باشد صلحی پایدار با خود، خانواده‌اش، محیط اطرافش، با اجتماع یا با سایر وجوه یا ابعادی که قابل تعریف است، داشته باشد. کسی‌که به این مفاهیم بی‌اعتناست درحقیقت نمی‌تواند به صلح پایدار امیدوار باشد. نکته قابل تأمل این است که اصلا پایداری در صلح، در خود مفهوم صلح است. ما چیزی به نام صلح موقت نداریم. صلح موقت فرصتی است برای تنفس در اختلاف یا جنگ. درحقیقت در ترکیب وسیع صلح پایدار، کلمه پایدار یک کلمه حشو است. برای تحقق صلح باید همگان کمی از خودگذشتگی داشته باشند و باید کمی به دنبال سود رساندن و شنیدن طرف مقابل به معنای واقعی و ارزشی باشند. درحقیقت این اصل ماجراست. البته همه ما می‌توانیم مصداق‌های آن را در زندگی شخصی خود، در اجتماعی که در آن زندگی می‌کنیم و محل کارمان ببینیم. امید به داشتن جهانی پر از صلح همیشه وجود داشته و دارد و در اصل مفهوم انتظار در غایت خود به صلح انسان با خود و جهان پیرامونش می‌پردازد و مفهوم انتظار در تمام ادیان و مسلک‌ها وجود دارد. انتظار درواقع خودش پیش‌زمینه ارزشی مفهوم صلح   است.


تعداد بازدید :  443