حضرت آيتالله خامنهاي، رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح پنجشنبه در اجتماع پرشکوه و کم نظير مردم وفادار ايران در حرم مطهر بنيانگذار کبير جمهوري اسلامي، مکتب امام خميني را نقشه راه پراميد ملت ايران خواندند و با اشاره به ضرورت مقابله با تحريف شخصيت امام، تاکيد کردند: بازخواني اصول مستند مکتب امام، تنها راه مقابله با تحريف شخصيت آن بزرگوار است، اصولي مانند: اثبات اسلام ناب محمدي و نفي اسلام آمريکايي، اعتماد به صدق وعده الهي و بياعتمادي به مستکبران، اعتماد به اراده و نيروي مردم و مخالفت با تمرکزهاي دولتي، حمايت جدي از محرومان و مخالفت با اشرافيگري، حمايت از مظلومان جهان و مخالفت صريح و بيملاحظه با قلدران بينالمللي، استقلال و رد سلطهپذيري و تاکيد بر وحدت ملي.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامي در مقدمه سخنانشان در بيست و ششمين سالگرد عروج امام خميني (رض)، با اشاره به نيمه شعبان، سالگرد ميلاد حضرت وليعصر (عج) موضوع منجي آخرالزمان را مورد اتفاق همه اديان ابراهيمي خواندند و افزودند: همه مذاهب اسلامي اين منجي را از ذريه پيامبر خاتم و به نام مهدي (عج) ميشناسند که در اين ميان، شيعيان با ادله مسلم و قطعي، حضرت وليعصر را با خصوصيات مشخص و معين، فرزند امام يازدهم ميدانند و او را معرفي و اثبات ميکنند. حضرت آيتاللهخامنهاي اميدآفريني را بزرگترين خاصيت اعتقاد به ظهور مهدي موعود (عج) برشمردند و خاطرنشان کردند: شعله فروزان اين اعتقاد عميق و نجاتبخش، شيعه را در همه دورانهاي تاريکي و ظلم، به آينده اميدوار و پرتحرک ميسازد.
رهبر انقلاب سپس در تبيين اهميت موضوع اصلي سخنان امروزشان يعني «تحريف شخصيت امام» افزودند: امام بزرگوار بر خلاف برخي که سعي ميکنند او را در زمان خودش محصور کنند، مظهر حرکت عظيم و تاريخ ساز ملت ايران است و طبعا تحريف شخصيت او، زيانهاي فراواني را در استمرار اين حرکت ايجاد ميکند بنابراين بايد در اين زمينه، کاملا هوشيار بود. حضرت آيتالله خامنهاي، مکتب «فکري، سياسي و اجتماعي» امام خميني را «نقشه راه ملت ايران» براي دستيابي به اهداف بزرگي همچون عدالت و پيشرفت و اقتدار برشمردند و تاکيد کردند: بدون شناخت «صحيح و تحريف نشده امام» امکان تداوم اين نقشه راه وجود نخواهد داشت.
رهبر انقلاب با اشاره به ابعاد برجسته فقهي، عرفاني و فلسفي امام راحل، شخصيت اصلي ايشان را تحقق مضمون آيات قرآني دانستند که در وصف مجاهدان واقعي راه خدا تاکيد ميکنند که آنان بر اين مسير حق واقعي جهاد را ادا کردند. حضرت آيتالله خامنهاي افزودند: امام عظيمالشأن ملت ايران، در مسير ايجاد تحولي بينظير در «تاريخ اين سرزمين و دنياي اسلام»، نظام پوسيده و غلط سلطنت موروثي را برانداخت و بعد از دوران صدر اسلام، اولين حکومت متکي به اسلام را شکل داد و با تمام وجود، حق جهاد در راه خدا را ادا کرد. ايشان «جهاد دروني و معنويت عميق» را مکمل جهاد سياسي، اجتماعي و فکري امام بزرگوار برشمردند و در تبيين ابعاد مکتب امام خاطرنشان کردند: منظومه فکرياي که امکان اين تحولات عظيم را ايجاد کرد مبتني بر جهان بيني متکي بر توحيد بود.
رهبر انقلاب، به روز بودن را دومين ويژگي مکتب امام خميني برشمردند و يادآور شدند: امام با تکيه بر منظومه منسجم فکري خود، براي مسائل مورد ابتلاي جامعه ايران و جوامع بشري، راه حل ميداد و ملتها، ارزش اين راهحلها را احساس ميکردند و به همين علت، مکتب امام در ميان ملتها گسترش مييافت. ايشان، زنده بودن، پويايي، تحرک و عملياتي بودن را از خصوصيات ديگر مکتب امام خميني دانستند و خاطرنشان کردند: امام مثل بعضي از تئوريسازان روشنفکر و انديشه پردازان ذهني نبود که در محافل، حرفهاي زيبا ميزنند اما در ميدان عمل کارآيي ندارند.
رهبر انقلاب، ايجاد انگيزه، تحرک و اميد در ملت ايران را پيامدهاي مبارک پيروي از امام و مکتب امام خواندند و خاطرنشان کردند: ملت بزرگ ايران، هنوز با تحقق اهداف خود، فاصله بسياري دارد اما مهم اين است که ملت و جوانانش، با دلهايي پر از انگيزه و همت و اميد، اين راه روشن را ادامه ميدهند. ايشان، تداوم صحيح اين راه شوقآفرين را به شناخت صحيح و دقيق شخصيت امام و اصول مکتب امام منوط دانستند و تاکيد کردند: تحريف شخصيت امام، تحريف راه امام و تلاش براي منحرف کردن صراط مستقيم ملت ايران است و اگر راه امام (ره) گم يا فراموش يا خدایي نکرده عمدا به کنار گذاشته شود، ملت ايران سيلي خواهد خورد.
حضرت آيتالله خامنهاي با تاکيد بر اينکه استکبار جهاني و قدرتهاي زورگو همچنان چشم طمع به ايران بهعنوان کشوري بزرگ و ثروتمند و مهم در منطقه دارند، خاطرنشان کردند: قدرتمندان دغلباز دنيا هنگامي از اين طمع سيريناپذير خود دست برخواهند داشت که ملت ايران به چنان پيشرفت و قدرتي برسد که اميد آنها قطع شود. ايشان با يادآوري اين نکته که مسير پيشرفت و قدرت ملت ايران در گرو حرکت بر چارچوب اصول و مباني مکتب فکري امام (ره) است، گفتند: با در نظر گرفتن اين مسائل، خطر تحريف شخصيت امام بزرگوار (ره) اهميت پيدا ميکند و بايد بهعنوان يک هشدار جدي براي مسئولان، صاحبنظران فکري انقلاب، شاگردان قديمي امام، علاقهمندان به راه امام و عموم جوانان و فرزانگان و دانشگاهيان و حوزويان باشد.
رهبر انقلاب اسلامي موضوع تحريف شخصيت امام(ره) را موضوعي با سابقهاي طولاني و از ابتداي انقلاب اسلامي دانستند و خاطرنشان کردند: تلاش دشمن از ابتداي انقلاب و در زمان حيات امام (ره) نيز اين بود تا در تبليغات جهاني، ايشان را يک انقلابي خشک و خشن و غير قابل انعطاف و بدون عاطفه معرفي کند. حضرت آيتالله خامنهاي افزودند: امام بزرگوار(ره) در مقابل قدرتهاي مستکبر، داراي شخصيتي قاطع و غير متزلزل بود اما در عين حال مظهر عاطفه و لطافت و محبت و دلدادگي در مقابل خدا و خلق خدا بويژه قشرهاي مستضعف بود. ايشان با اشاره به تحريف دانسته يا ندانسته شخصيت امام در داخل گفتند: در زمان حيات امام(ره) عدهاي هر حرفي را که به نظر آنها پسنديده ميآمد به امام نسبت ميدادند در حاليکه هيچ ارتباطي با شخصيت ايشان نداشت.
رهبر انقلاب اسلامي افزودند: بعد از رحلت امام (ره) اين جريان ادامه داشت تا جايي که برخي امام را به عنوان يک انسان ليبرالمسلک که هيچ قيد و شرطي در رفتارهاي سياسي، فکري و فرهنگي ايشان وجود ندارد معرفي ميکنند، در حالي که اين نگاه بشدت غلط و خلاف واقع است. حضرت آيتالله خامنهاي تنها راه شناخت صحيح و دقيق شخصيت امام(ره) را، شناخت و بازخواني اصول و مباني مکتب فکري ايشان برشمردند و تاکيد کردند: اگر شخصيت امام براساس اين روش شناخته نشود ممکن است عدهاي امام را براساس سليقههاي فکري خود معرفي کنند. ايشان با تاکيد بر اينکه محبوبيت امام(ره) در ميان مردم ماندگار است و دشمن نتوانسته است اين محبوبيت را از بين ببرد، خاطرنشان کردند: بر همين اساس موضوع تحريف شخصيت امامِ نافذ در دلهاي مردم، خطر بزرگي است که بازخواني اصول و مباني فکري امام(ره) مانع از شکلگيري اين خطر ميشود.
رهبر انقلاب اسلامي، اصول و مباني فکري امام(ره) را برگرفته از بيانات گوناگون ايشان در طول 15سال نهضت اسلامي و 10سال بعد از پيروزي انقلاب دانستند و افزودند: اگر اين اصول کنار يکديگر قرار گيرند، شاکلهاي از شخصيت واقعي امام خميني (ره) شکل خواهد گرفت. حضرت آيتالله خامنهاي قبل از تبيين 7 مورد از اصول و مباني فکري امام(ره) چند نکته را درخصوص اصول امام بيان کردند: 1- اين اصول بصورت مکرر در بيانات امام تکرار شده و جزو بيّنات امام است 2- اين اصول نبايد گزينشي انتخاب و بيان شوند 3- اصول امام منحصر در اين هفت مورد نيست و صاحبنظران ميتوانند با چارچوب تعيين شده، اصول ديگري از مکتب فکري امام را نيز استخراج کنند. ايشان سپس به بيان اصول هفتگانه مکتب فکري امام بزرگوار (ره) پرداختند و گفتند: «اثبات اسلام ناب محمدي(ص) و نفي اسلام آمريکايي»، يکي از اين اصول است و امام (ره) همواره اسلام ناب را در مقابل اسلام آمريکايي قرار مي داد.
رهبر انقلاب اسلامي در تبيين ماهيت اسلام آمريکايي به دو شاخه آن يعني «اسلام سکولار» و «اسلام متحجر» اشاره و خاطرنشان کردند: امام(ره) همواره افرادي را که قایل به جدايي جامعه و رفتار اجتماعي انسانها از دين بودند در کنار افرادي قرار ميدادند که به دين نگاه عقبافتاده و متحجرانه و غيرقابل فهم براي انسانهاي نوانديش داشتند. حضرت آيتالله خامنهای با تاکيد بر اينکه هر دو شاخه اسلام آمريکايي همواره مورد حمايت زورگويان جهاني و آمريکا قرار داشته است، افزودند: امروز نيز جريان منحرف داعش و القاعده و همچنين جريانهاي به ظاهر اسلامي ولي بيگانه با فقه و شريعت اسلامي، مورد حمايت آمريکا و اسرائيل هستند.
ايشان گفتند: از ديدگاه امام(ره) اسلام ناب، اسلام مبتني بر کتاب و سنت است که با ديدگاهي روشن و متناسب با شرايط زمان و مکان، شناخت نيازهاي بالفعل جوامع اسلامي و بشر و در نظر گرفتن روشهاي دشمن با استفاده از شيوه و متد علمي جا افتاده و تکميل شده در حوزههاي علميه به دست ميآيد. رهبر انقلاب اسلامي تاکيد کردند: در مکتب فکري امام(ره)، اسلام آخوندهاي درباري و اسلام داعشي از يک طرف و اسلام بيتفاوت در برابر جنايتهاي رژيم صهيونيستي و آمريکا و چشم دوخته به قدرتهاي بزرگ از طرف ديگر، هر دو به يک نقطه ميرسند و هر دو مردود هستند.
حضرت آيتالله خامنهاي خاطرنشان کردند: کسي که خود را پيرو امام(ره) ميداند بايد با اسلام متحجر و اسلام سکولار مرزبندي داشته باشد. ايشان «اتکال به کمک الهي و اعتماد به صدق وعده الهي و در مقابل بياعتمادي به قدرتهاي مستکبر و زورگوي جهاني» را دومين اصل از اصول مباني فکري امام (ره) برشمردند و افزودند: امام بزرگوار (ره) همواره به وعده الهي و صدق آن اعتقاد داشت و در مقابل به وعدههاي مستکبران و قدرتمندان جهاني، مطلقا اعتماد نداشت.
رهبر انقلاب اسلامي خاطرنشان کردند: اين ويژگي بارز امام (ره) موجب شده بود که ايشان مواضع خود را صريح و قاطع و بدون رودربايستي بيان کند. حضرت آيتالله خامنهاي با اشاره به پاسخهاي امام (ره) به نامههاي برخي سران مستکبر که با صراحت و قاطعيتي تمام و در عين حال با ادب و احترام نگاشته شده بودند، گفتند: امام(ره) توکل به خدا را همچون خوني در شريان ملت ايران جاري کرد و ملت نيز اهل توکل به خدا و معتقد به نصرت الهي شد. ايشان با اشاره به بياعتمادي مطلق امام (ره) به مستکبرين و بياعتنايي کامل به وعدههاي آنها، افزودند: امروز ما اين موضوع را بهطور کامل لمس کرده و متوجه شدهايم که چرا نميتوان به وعدههاي مستکبرين اعتماد کرد زيرا آنها در جلسات خصوصي صحبتهايي را ميکنند که در جلسات عمومي خلاف آن را ميگويند و عمل ميکنند.
رهبر انقلاب اسلامي با تاکيد بر اينکه «اعتماد به خدا و بياعتمادي به مستکبرين» از اصول مسلم مباني فکري امام (ره) بود، خاطرنشان کردند: البته اين موضوع به معناي قطع رابطه با دنيا نبود زيرا ارتباط در حد معمول و محترمانه وجود داشت ولي هيچگونه اعتمادي به مستکبران و دنبالهروهاي آنها وجود نداشت. «اعتقاد به اراده و نيروي مردم و مخالفت با تمرکزهاي دولتي» سومين اصل از اصول مباني فکري امام(ره) بود که حضرت آيتالله خامنهاي به آن اشاره کردند.
ايشان با تاکيد بر اينکه امام بزرگوار (ره) در مسائل مختلف اقتصادي، نظامي، سازندگي، تبليغاتي و از همه بالاتر در مسائل انتخابات، همواره بهطور واقعي به نيرو و رأي مردم اعتقاد داشت و معتقدِ تکيه به مردم بود، گفتند: در طول 10سال حيات امام (ره) بعد از انقلاب که هشتسال آن دوران جنگ تحميلي بود، حدود
10 انتخابات برگزار شد که حتي براي يک روز همزمان برگزاري اين انتخاباتها تغيير نکرد و در وقت مقرر خود برگزار شدند زيرا امام (ره) براي رأي، افکار و تشخيص مردم به معناي واقعي کلمه، احترام قایل بود. رهبر انقلاب اسلامي افزودند: حتي در مواردي ممکن بود تشخيص و انتخاب مردم با نظر امام (ره) يکسان نبود اما امام براي آرای مردم احترام قایل بود.
حضرت آيتالله خامنهاي با اشاره به سخنان امام(ره) که بارها مردم را ولينعمت و خود را خادم مردم معرفي ميکرد، خاطرنشان کردند: اين تعابير نشاندهنده جايگاه برجسته مردم و افکار و آراء و حضور آنان در نظر امام است. البته مردم هم به اين ديدگاه پاسخ مناسب دادند و هرجا که انگشت اشاره امام (ره) بود، مردم با جان و دل در صحنه حاضر شدند. ايشان در جمعبندي اين بخش از سخنان خود تاکيد کردند: ميان امام(ره) و مردم رابطهاي متقابل وجود داشت. امام مردم را دوست داشت و مردم هم امام را. رهبر انقلاب اسلامي در ادامه به يکي از اصول مباني مکتب فکري امام (ره) اشاره کردند و افزودند: در بُعد مسائل داخلي، امام طرفدار جدي حمايت از محرومان و مستضعفان بود و نابرابري اقتصادي و اشرافيگري را با شدت و تلخي رد ميکرد.
حضرت آيتالله خامنهاي با تاکيد بر اينکه امام(ره) به معني واقعي کلمه طرفدار عدالت اجتماعي بود، اين موضوع را يکي از پر تکرارترين مطالب در بيانات امام و يکي از خطوط قطعي و روشن ايشان دانستند وگفتند: امام(ره) از يک طرف بر لزوم ريشهکن کردن فقر و محروميتزدايي تاکيد داشت و از طرف ديگر به مسئولان درخصوص خوي کاخنشيني و اشرافيگري و تجملگرايي هشدار ميداد. ايشان با اشاره به تاکيد مکرر امام(ره) مبني بر اعتماد مسئولان به طبقات محروم و ضعيف، افزودند: امام بزرگوار(ره) همواره ميگفت، اين کوخ نشينان و فقرا هستند که بدون اظهار نارضايتي از مشکلات و سختيها در صحنه حاضر هستند در حاليکه طبقات برخوردار، در مشکلات بيشتر ابراز نارضايتي
ميکنند. رهبر انقلاب اسلامي در بيان پنجمين اصل از مباني فکري امام (ره) خاطرنشان کردند: در بعُد خارجي، امام (ره) صريحا در جبهه مخالفِ قلدران بينالمللي و مستکبران بود و در حمايت از مظلومان هيچ ملاحظهاي نميکرد.
حضرت آيتالله خامنهاي با تاکيد بر اينکه امام(ره) با مستکبرين سر آشتي نداشت، واژه «شيطان بزرگ» براي آمريکا را يک ابداع عجيب از طرف امام(ره) دانستند و خاطرنشان کردند: امتداد معرفتي و عمليِ تعبير «شيطان بزرگ» بسيار زياد است زيرا وقتي به کسي لقب شيطان داده ميشود، رفتار و برخورد و احساسات بايد در چارچوب «شيطان صفتي» او باشد.
ايشان افزودند: امام (ره) تا آخرين روز حيات خود، همين احساس را نسبت به آمريکا داشت و ضمن آنکه تعبير« شيطان بزرگ» را بکار ميبرد، از بن دندان هم به آن اعتقاد داشت. رهبر انقلاب اسلامي خاطرنشان کردند: در مقابل، از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، عدهاي به نقش آمريکا در تغذيه عقبه رژيم طاغوت که به دست ملت ايران ساقط شده بود، توجه نميکردند و لذا با حضور آمريکاييها در کشور و حتي ادامه فعاليت برخي نهادهاي آمريکايي موافق بودند. حضرت آيتالله خامنهاي اختلاف عمده دولت موقت با امام(ره) در سالهاي اول انقلاب را همين موضوع دانستند و افزودند: آنها توجه نداشتند که اگر به آمريکا مجال دوباره داده شود، ضربه خود را به ملت خواهد زد اما امام(ره) متوجه اين موضوع بود و بر همين اساس موضعگيري ميکرد و ديدگاه امام در قضيه تسخير لانه جاسوسي نيز در همين چارچوب بود.
ايشان به برخي حوادث سالهاي اخير منطقه و اعتماد برخي جريانها به آمريکا و ضربه خوردن آنها از همين نقطه، اشاره کردند و گفتند: امام (ره) در چارچوب اين اصل فکري خود، همواره در مقابل آمريکا و دستگاه سياسي و امنيتي آن موضع گرفت و متقابلا از ملتهاي مظلوم بويژه مردم فلسطين با کمال صميميت و قاطعيت حمايت کرد. رهبر انقلاب اسلامي با تاکيد بر اينکه در چارچوب اين منطق امام (ره) مي توان قضاياي امروز منطقه و جهان را تحليل کرد، افزودند: ما امروز به همان اندازه که با رفتارهاي وحشيانه و ظالمانه جريان داعش در عراق و سوريه مخالفيم، با رفتار ظالمانه پليس فدرال آمريکا در داخل اين کشور مخالفيم و هر دو رفتار را همانند يکديگر ميدانيم.
حضرت آيتالله خامنهاي خاطرنشان کردند: ما به همان اندازه که با محاصره ظالمانه مردم مظلوم غزه مخالفيم با بمباران مردم بيپناه يمن مخالف هستيم، به همان اندازه که با سختگيري بر ضد مردم بحرين مخالفيم با حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريکا به مردم افغانستان و پاکستان مخالفيم. ايشان با تاکيد بر اينکه ما در چارچوب منطق صريح امام(ره) طرفدار مظلوم و مخالف ظالم هستيم، خاطرنشان کردند: به همين دليل است که مسأله فلسطين همچنان يک مسأله اصلي براي جمهوري اسلامي ايران است و هيچگاه از دستور کار نظام خارج نخواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامي تاکيد کردند: مسأله فلسطين عرصه يک مجاهدت واجب و لازم اسلامي است و هيچ حادثهاي ما را از مسأله فلسطين جدا نخواهد کرد. حضرت آيتالله خامنهاي افزودند: ممکن است کساني در صحنه فلسطين به وظيفه خود عمل نکنند اما آنچه مورد تاييد ما است، مردم و مجاهدان فلسطيني هستند. «تأکيد بر استقلال و نفي سلطهپذيري» ششمين اصل از مکتب امام(ره) بود که رهبر انقلاب اسلامي به آن اشاره کردند. حضرت آيتالله خامنهاي با تعريف استقلال به «آزادي در مقياس يک ملت» اين تناقض غيرقابل قبول را که برخي افراد ادعاي آزاديهاي فردي را دارند اما عليه استقلال کشور و آزاديهاي يک ملت حرف ميزنند، مورد توجه قرار دادند و افزودند: متاسفانه برخي براي نفي استقلال تئوريسازي ميکنند و از استقلال بهعنوان «انزوا» يا يک مسأله کم ارزش ياد ميکنند، که اين خطايي بسيار مهم و خطرناک است.
ايشان با اشاره به اعتقاد راسخ امام بزرگوار به استقلال و رد سلطه، بسياري از فعاليتهاي دشمن نظير تهديدها و تحريمها را براي خدشه وارد کردن در اين اصل خواندند و گفتند: دشمن استقلال کشور را هدف گرفته و همه بايد ضمن شناخت اهداف دشمن، هوشيار باشند. اصل «وحدت ملي و مقابله با توطئههاي تفرقهافکن دشمن» آخرين اصل از اصول روشن مکتب امام خميني بود که رهبر انقلاب اسلامي بر آن تأکيد کردند. ايشان تفرقهافکني مذهبي و قومي را جزو سياستهاي قطعي دشمن خواندند و افزودند: امام بزرگوار ما از ابتداي پيروزي انقلاب در مقابله با اين توطئه، تکيه کم نظيري بر وحدت ملي و اتحاد آحاد ملت داشتند.
رهبر انقلاب با اشاره به استمرار سياست تفرقهافکني، ايجاد تفرقه در دنياي اسلام را از سياستهاي اصلي استکبار و آمريکا خواندند و خاطرنشان کردند: در مقابل اين توطئه، نگاه جمهوري اسلامي، نگاه «امتساز» و در راستاي تحقق امت اسلامي است و ايران بر همين اساس، همان روابطي را که با برادران شيعه حزبالله داشت، با برادران فلسطيني سنّي مذهب داشته است. حضرت آيتالله خامنهاي، طرح «هلال شيعي» توسط عوامل دست دوم آمريکا و همچنين مماشات يا کمک آمريکا به جريانهاي تروريستي در عراق و سوريه نظير داعش را ازجمله شواهد سياست تفرقهافکني مذهبي استکبار برشمردند و افزودند: همه، چه سني و چه شيعه بايد توجه کنند که بازي دشمن را نخورند.
ايشان تأکيد کردند: هم آن تسنني که مورد حمايت آمريکاست و هم آن تشيعي که از لندن به دنيا صادر ميشود، هر دو برادران شيطان و عوامل استکبار و غرب هستند. رهبر انقلاب از همين زاويه، انتخاب شعار امسال يعني همدلي و همزباني و تأکيد بر آن را در مقابل توطئه تفرقهافکني دشمن خواندند و گفتند: دشمن اصل موجوديت اسلام را تهديد ميکند و همه اقوام و مذاهب بايد در کنار يکديگر با تشکيل «يد واحده» اجازه ندهند دشمن به قلمرو وسيع دنياي اسلام نفوذ کند. حضرت آيتالله خامنهاي در جمعبندي اين بخش از سخنانشان، مبناي جاذبه و دافعه امام(ره) را همين اصول اساسي خواندند و افزودند: اصول امام منحصر در اين موارد نيست و صاحبنظران ميتوانند در اينخصوص جستوجو و تحقيق کنند اما کسي نبايد آنچه را که خود ميپسندد به امام(ره) نسبت دهد، بلکه اظهارات بايد بر مبناي اصولي باشد که در منابع مربوط به امام(ره) آن هم به صورت مستمر و مکرر از ايشان وجود دارد.
رهبر انقلاب در بخش پاياني بيانات خود، به يک واقعيت مهم اشاره و تأکيد کردند: همه بدانند که هدف دشمن بازگشت به دوران سلطه بيقيد و شرط خود بر اين کشور است و اخم، لبخند، وعده و تهديدهاي او نيز براي دستيابي به همين هدف است. ايشان، اساس دشمني با اسلام را به دليل مخالفت با بازگشت همين سلطهگري خواندند و خاطرنشان کردند: دشمن با اسلام مخالف است، چون اسلام نيروي مقاوم در مقابل اين توطئه است، آنها با ملت ايران هم مخالفند، چون ملت مقابل آنها مثل کوه استوار ايستاده است. حضرت آيتالله خامنهاي با اشاره به اظهارات يک سياستمدار قديمي آمريکايي مبني بر اينکه گروههاي تروريستي تکفيري براي غرب اهميتي ندارند و بايد ايران را که به دنبال ايجاد تمدن عظيم اسلامي است، دشمن خود دانست، افزودند: اين سياست، اهميت و ضرورت امتسازي در دنياي اسلام را نشان ميدهد و همه بايد بدانند که دشمن تمام تلاش خود را ميکند که جلوي حرکت اسلامي و پيشرفت و ترقي ملت ايران را بگيرد.
ايشان تأکيد کردند: دشمن در ميان ملت با هر کسي ايستادگي بيشتري بکند، بيشتر مخالف است، آنها با عناصر مومن و حزباللهي و سازمانها و نهادهاي انقلابي بيشتر مخالفند چون ميدانند که اين عناصر سدهاي محکم و مستحکمي در مقابل نفوذ دشمن هستند.