ناصر ابراهیمی پیشکسوت فوتبال
عیادت دایی از مایلیکهن و بخشش سرمربی در بستر بیماری از سوی رکورددار گلزنی در فوتبال ملی دنیا، بیش از اینکه حرکتی ریاکارانه باشد، نشاندهنده پیروی این 2 نفر از ضربالمثل شیرین ما با مضمون «دوری و دوستی» است چون آنها وقتی کاری به کار هم ندارند، آرامتر از همیشه برخورد میکنند.
فوتبال مانند زندگی دو رو دارد؛ روی منفی و جنبه مثبت. یک مربی وقتی از دفاع صحبت میکند، روی به ظاهر زشت فوتبال را نشان میدهد و وقتی درباره حمله صحبتی به میان میآورد، تداوم زیباییهای این رشته را یادآور میشود. انسانها هم وقتی درحال شکایت و شکایتکشی از هم هستند، روی زشت تعاملات انسانی را به رخ میکشند و هنگام انجام کارهای زیبایی مانند عیادت و دلجویی، زیباییها زندگی را نشان میدهند. در این دنیا، همه چیز خیلی زود تغییر میکند و به مثابه حکمت زیبای «به یک گردش چرخ نیلوفری/ نه نادر به جای ماند و نه نادری» رفتار ما بهعنوان تابعی از خودمان مدام درحال تغییر است. در این میانه امیدوارکننده است که این اقدام دایی به دور از هرگونه ریاکاری و با دلی آرام صورت گرفته باشد؛ بدون اینکه عشق به حضور دوربینها وسط بوده باشد. البته چهرههای سرشناس معمولا برای عیادت از یکدیگر هماهنگ شده و در حضور دوربینها، عمل میکنند. اگر از تغییر مواضع برخی منتقدان دیروز مایلیکهن گله دارید، باید بدانید این چارچوب رفتاری هم ناشی از همان تغییرات زندگی است.
بههرحال هر اتفاق، واکنش خاص خود را میطلبد. شاید فردا روزی مایلیکهن و دایی دوباره به جان هم بیفتند اما امروز، شرایط اقتضا میکند که دایی کدورتها را کنار گذاشته و به عیادت کسی برود که قبلا زندانیاش کرده بود! اگر دایی واقعا
به خاطر دوربینهای تلویزیونی، این کار را انجام داد، کاش اصلا به عیادت نمیرفت اما چنانچه با خلوص نیت کینهها را دور ریخته، واقعا کار بزرگی انجام داده است. به نظر من واقعا دلیلی ندارد بهخاطر اتفاق گذشته، دور از هم بمانیم و مدام دشمنیها را مرور کنیم. من هم در طول سالها با افراد زیادی اختلافنظر و حتی مشکل داشتم اما حالامیتوانم ادعا کنم گذشتهها را فراموش کردهام و اصلا کینهای به دل ندارم. چه خوب است که دو واژه متناقض «دوری» و «دوستی» جای خود را به 2 همخانواده به نامهای «دوستی» و «محبت» بدهند.