منصور یحیوی استاد دانشگاه
داستان مشهوری در شرکت مایکروسافت وجود دارد به این شرح که ساعت 8 شب برنامهریز جوانی در حال قدم زدن در راهرو بود که به
بیلگیتس رسید. گیتس از او پرسید: «کجا میروی؟» او پاسخ داد: «زمان رفتن به خانه است؛ من 12 ساعت مشغول کار بودم.» در این لحظه
بیلگیتس با تعجب گفت: «آه، یعنی فقط نصف روز کار میکنی!؟» بسیاری از مردم 12ساعت در روز را به کار اختصاص داده و شش، هفت روز هفته را به این ترتیب کار میکنند. سازمانهای با فناوری پیشرفته خصوصا سازمانهای اینترنت محور، در حال گسترش فرهنگ «WORKAHOLIC» هستند. این میان دستورالعملهای جدایی خط و خطوط کار از خانواده و افزایش بیرویه زوجهای 2 شغله خواه ناخواه بحرانهای بالقوهای را ایجاد میکند. در این وضعیت افراد به طور فزایندهای
درمییابند که کار به زندگی شخصیشان لطمه زده و بر همین اساس بسیاری این شیوه زندگی را زیر سوال میبرند. در چنین دنیایی نظارت الکترونیکی موجب تقابل خواستهای کارمندان با تمایلات کارفرمایان میشود که نتیجه آن افزایش میل کارکنان برای حفظ حریم شخصیشان است. مشکل اخلاقی مستتر در عملکرد نرم افزارهای پیچیدهای که نظارت فوق را انجام میدهند در این نکته نهفته است که تا چه اندازه رفتار کارمندانی که کارشان با کامپیوتر است را باید مورد نظارت قرار داد. این کنترلها به کارفرمایان اجازه میدهد تا مطمئن شوند کارکنانشان در حال اتلاف وقت و یا انتشار اسرار سازمان نیستند. به نظر میرسد حفظ حریم شخصی و ایجاد توازن در زندگی کاری و زندگی شخصی احتمالا مهمترین بحثها در دهه آینده باشند.