| علی پاکزاد| محمدعلی ابطحی، سوابق انقلابی و سیاسی کمی ندارد و از همان آغاز انقلاب تا پایان دوره اصلاحات همیشه از فعالان دولتی محسوب میشد. وبلاگ و وبنوشت زمانی پدیده بهروز و جوانپسند دولت خاتمی به شمار میرفت، دلیلش هم این بود که یک روحانی حرف دل مردم را در فضای سایبری میزد. حال و هوای خرداد و ایام ارتحال حضرت امام(ره) انگیزهای شد برای گپی کوتاه درخصوص رابطه داوطلبی و مبارزات او.
آیا مبارزه امری داوطلبانه است؟
مبارزه انواع مختلفی دارد؛ گاهی باید در عرصه سیاسی مبارزه کنید و گاهی نیز این امر در بستر اجتماعی صورت میگیرد. اما مبارزه ماهيتا ميتواند بهعنوان يك امر داوطلبانه قلمداد شود. مبارزات اجتماعی شاید کم دردسرترین مبارزات و در عین حال پرثمرترین آنها باشد. همواره برای شروع و انجام یک مبارزه نیاز است یک لیدر وجود داشته باشد که دقیقا تمام نقشه یا مسیری كه قرار است طي شود را گوشزد کند.
اما چرا ميگوييم مبارزه يك امر داوطلبانه است؟ شايد به اين دليل که افراد با خواست و رضايت خودشان برای مبارزه در راه رسيدن به اهداف و تبعات احتمالی آن حاضر میشوند و اقدام میکنند. هیچگاه در مبارزات مختلف شاهد نبودهایم که افراد به اجبار ديگران حاضر به پرداخت هزينهاي شوند و بدون میل شخصی در این رابطه تلاش کنند و خسارتهای ناشی از آن را پذيرا باشند.
انگیزههای داوطلبی چگونه است که در طول زمان دچار استحاله نمیشوند؟
فعالیتهای داوطلبانه عموما انگیزههای متفاوتی دارد و برای افراد این موضوع حایز اهمیت است که نقاط مشترکی بین هدفشان و جریان مبارزاتی که در آن قرار میگیرند وجود داشته باشد. برای شکلدهی یک جریان خاص نیاز است که یک دغدغه معطوف به هدف با انگیزههایی خاص و همت افراد شکل گیرد تا فعالیتهای داوطلبانه آنها به ثمر نشیند. معمولا هنگام سقوط نظامها، خواستهای مشترکی از طرف مبارزان یا همان داوطلبان مبارزه شکل میگیرد. اهداف اين مبارزات در ميان افراد داوطلب از گروههاي مختلف عموما نقاط مشترکی را دربرميگيرد که این نقاط بعد از تلاقی با یکدیگر تبدیل به یک هدف مشترك میشود و داوطلبان در این عرصه به خواستههای خود میرسند.
برای مثال در انقلاب 57 اکثریت مردم از هر تودهای داوطلب بودند تا رژیم فاسد آن زمان را شکست دهند و به شعارهای مورد نظر خودشان دست پیدا کنند. اما زاویههايي مشترک بین مردم از گروههاي مختلف بود که باعث شد همگي داوطلبانه از جای بلند شدند و برای هدفشان مبارزه كردند و ارزش آفریدند. اما هر فعالیت داوطلبانهای و تلاش براي رسيدن به اهداف مورد نظر آن؛ دلایل خاصی را با خود به همراه دارد. در انقلاب 57 و تلاش تودههاي مردم براي تغيير شرايط، این دلایل عبارت بودند از فساد اجتماعی - اقتصادی و ممنوعیتهای متعددی که بر اقشار مختلف مردم صورت گرفته بود تا باعث شد مردم داوطلبانه دست به مبارزه بزنند و نتیجه آن هم پیروزی 57 بود.
در سال 57 ذهن نخبههای ما از وضع بهوجود آمده توسط حاکمیت تاحدی آزرده شده بود که این آزردگی به سطح جامعه و مردم رسید و آنها هم دست به کار شدند.
در اکثر کشورها و جوامع اعتماد مردم نسبت به نخبههایشان بیشتر از حاکمیت آن کشور است. در کشور ما هم اینگونه بوده و اکنون هم همینطور است. مردم بیش از حاکمیتشان، نخبههایی که از جنس خودشان هستند را مورد اعتماد خود میدانند. یکی از مهمترین انگیزهها برای مردم در سالهای انقلاب، رهبر دینیشان بود که از امام خمینی(ره) الهام میگرفتند و برای او داوطلبانه هر اقدامی را که در توان داشتند، انجام میدادند. این شعار واحد و رهبری دینی و اقدامات داوطلبانه مردم باعث شد که یک انقلاب به وقوع بپیوندد.
آیا به انقلاب دایمی معتقدید؟ پویایی انقلاب و بازآفرینی ارزشها چطور؟
این سوال دو معنی را با خود به همراه دارد یکی اینکه شما همواره اعتقاد دارید تا در زندگی شخصیتان و در امور جامعه قصد انقلاب یا به وجود آوردن آن را داشته یا اینکه تفکری انقلابی را به همراه داشته باشید. دارا بودن این طرز تفکر از محسنات یک فرد میتواند قلمداد شود، زیرا نسبت به هر رویدادی و تفکری در طول زندگیاش میتواند منتقد باشد و مانع از نشستن گرد و غبار روی ذهن فرد شود و البته شرط اين پويايي اين است که اهداف و نشانههای خود را در زمانهای بعد نيز به همراه داشته و شعارهای خود را فراموش نکرده باشد.
امام خمینی(ره) یکی از آن کسانی بود که همواره باعث پویایی و تازه ماندن انقلاب اسلامی میشد و هیچگاه شعارها و اهداف آنموقع را فراموش نمیکرد. بهگونهایکه هرآنچه واقعیت داشت، حتي اگر بيان آن شرايط را برايشان سخت ميكرد، گوشزد ميكرد و واهمهای از اتفاقاتي كه بعد از آن ميتواند بيفتد نداشت، بلکه توجه ایشان به این موضوع بود که مبادا اتفاقی رخ دهد یا جریانی شكل بگيرد كه ارزشها و فعالیتهای داوطلبانه مردم را كه در سال 57 به ثمر نشسته بود؛ از بین برود.
عموما ارزشها در زمان پیروزی یک رخداد یا یک تحول عظیم اجتماعی، اصلیترین موضوع یا دستاورد پیروزی نیز قلمداد میشود. انقلاب ما به خاطر داشتن ارزشهایی مشترك ميان مردمي که حاضر شدند به صورت داوطلبانه برای آنها تلاش كنند و جان دهند به ثمر رسید و زمانی هم که ارزشها پایدار باشد هر انقلابی یا هر رویدادی بر پای خود خواهد ایستاد و مستحکم خواهد ماند. اما اگر روزی برسد که ارزشهایی که مردم به خاطر آن انقلاب کردهاند از ميان برود، آن وقت است كه نظارهگر مردمانی بیاعتماد و ناراضی در سطح جامعه خواهيم بود.
چه شد که 15خرداد آفریده شد؟
در حال حاضر و در ميان اكثر مردم ايران، يكي از مهمترين تحولات تاريخي كه داراي اهميت بسيار است، شكلگيري و وقوع انقلاب سال 57 است. اما اگر واقعبینانه و با نگرشی کارشناسی به رخدادهای 50سال اخیر ایران دقت کنید، میبینید که یک رویداد مانند یک ستاره میدرخشد و شايد عامل تمام رخدادها و تحولات 50سال اخیر ایران بوده و آن قیام 15 خرداد سال 42 است. قیامی که به اصطلاح رژیموقت سرکوب شد ولی در اصل اینگونه نبود بلکه این سرکوب آغازی نو برای تحولاتی عظیم در ایران بود. 15 خرداد یک ضربه مهلک براي بدنه رژیم شاه بود و شاید تاثیرگذارترین اقدام امامخمینی(ره) در طول تاریخ حیاتشان همان قيام 15 خرداد باشد.
به نظر شما هنوز انقلابی ماندن دشوار است؟
انقلابی ماندن نیاز به رفتار متناسب با حال و هوای حاکم بر جامعه شما دارد. در سال 57 لازم بود که شما انقلابی باشید، به خیابانها بروید، اقدامهای عملی را انجام دهید و مبارزه کنید. اما امروز انقلابی زیستن یعنی اینکه در جامعه مشکلات اجتماعی مختلف را ببینيد، براي حل آنها بينديشيد و راهحلهای مناسب ارایه دهید تا براي حل مشکلاتي كه شهر و کشورمان با آن درگير است، مبارزهاي هدفمند صورت بگيرد. نیازهای جامعه امروز ما، نيازمند شعارهای آن روزها و اقدامات سال 57 نیست، بلکه امروز نیاز به آرامش برای حل مشکلات اقتصادی و معیشت مردم داریم. از اینرو است كه امروز هم میتوان انقلابی ماند و برای بهتر زیستن مردم تلاش کرد. امروز انقلابی کسی است که تمام آحاد مردم و قشرهای مختلف را درک کند و نیازهای امروز آنها را بشناسد و براي رفع آن تلاش كند. به نظر من در آن سالها تنها يك قشر خاص نبود كه انقلاب کرد یا در جبههها حاضر شد بلکه تمامی آحاد مردم بودند که در این راه قدم برداشتند و هزينههاي بسيار پرداخت كردند و امروز هم باید همه مردم از منافع نظام بهره ببرند.
نقش انقلاب در تحول نهاد خانواده چگونه است؟
در آن زمان انقلاب از درون خانوادهها به بیرون سرایت کرد و به ثمر نشست. اما نکته قابل توجه این است که خانوادههای ایرانی امروز دگرگونیهای زیادی را متحمل شدهاند، تغییرات زیادی در سطح جامعه بهوجود آمده است و همين امر باعث شده نابسامانیها و نابهنجارهای زیادی را شاهد باشیم. خانوادههای ایرانی امروز اسیر تکنولوژی شدهاند. البته تکنولوژی بد نیست اما براي ما ايرانيها كه خانواده و اهميت آن ريشه در فرهنگ غني گذشتهمان دارد، ورود تكنولوژي موجب دور شدن اعضاي خانواده نسبت به هم شده است. خانواده ایرانی زمانی زبانزد خاص و عام بوده است اما فکر میکنم امروز اين نهاد با اهميت، جایگاه اصلی خود را از دست داده است. سستی در خانوادههای امروزي به خوبی دیده میشود، دیگر تحکم پدران در خانواده به خوبی نمود پیدا نمیکند.
شايد بهترین برنامه داوطلبانه میتواند تقویت نهاد خانواده از طریق ايجاد تفکر انقلابی متوجه به مسائل روز جامعه باشد. شايد يكي از مهمترين اقدامات انقلابي ما در دوران امروز، تلاش براي ايجاد تغيير و تحول در خانواده ایرانی است با حركت به سمت خانوادهاي مستحكم.
امروز باید چه کرد؟
امروز مبنای کار ما مشخص است و آن هم ایجاد اصلاحات در تمام سطوح نظام است. اینکه افراد مسئول داخل نظام و در تصمیمگیریهایشان اصلاحات را مبنای کار خود قرار دهند. تفکر اصلاحات هيچگاه سعی بر براندازی نظام نداشته است بلکه همواره بحثي كه در ميان اصلاحطلبان مطرح ميشده به اینگونه بوده است که نظام را تقویت كنند و سعی بر استحكام بيشتر آن داشتهاند. اصلاحات در نظر دارد که نظام ایران برای جهانیان داراي وجه مطلوبی باشد و آنچنان كه شايسته آن است، دیده شود. از اینرو تمامي اصلاحطلبان بر این عقیده هستند كه ایران بايد کشوری با مناسبات و پتانسیلهاي جهانی براي سایرین قلمداد شود.