شهروند| چهرههای هنری و مشهور دنیا غالبا به خاطر بیتوجهی به امور مردمی مورد انتقاد قرار میگیرند اما در بین نسل جدید ورزشیها، علاقه و عزم زیادی برای انجام کارهای خیریه وجود دارد. در این راستا یکی از بهترین مسیرها برای ایجاد علاقه از سوی چهرههای مشهور و واداشتن مردم عادی به انجام تعاملات مثبت اجتماعی، امور خیریه است. طبق تحقیقات پژوهشی پروفسور اریکا هریس و جوله ریت، موسسات خیریه در صورت حمایت شدن از سوی چهرههای سرشناس، 1.4درصد بیش از حالت عادی درآمد دارند و میزان عایدی آنها سالی 100هزار دلار بیشتر از همتایان حمایت نشدهشان است. به هرحال، افراد مشهور به همان زبانی که باعث شهرتشان شد، مردم را متقاعد میکنند و این، برگ برنده موسسات خیریه جویای چهرههای سرشناس است. مختصات حضور ورزشکاران ایرانی و خارجی در موسسات خیریه با هم تفاوت زیادی دارد که از چند عامل کلی ناشی میشود.
تفاوت زیاد
ورزشکاران در کشورهای اروپایی و آمریکای جنوبی بیش از آنکه مانند ما ایرانیها بیشتر حکم دعوتشونده به موسسات خیریه را داشته باشند، جریانساز میشوند و خودشان جریانسازی میکنند. مثلا اگر در ایران فلان موسسه خوشنام باید حتما از فلان بازیکن دعوت کند تا با قرار قبلی و کلی تدارک در هجمه دوربینها، دست روی سر پسر و دختر سرطانی بکشد در کشورهای اروپایی، ورزشکارانی مانند خاویر زانتی و رافائل نادال بیآنکه دوربینی در کار باشد به صورت خودجوش، موسس خیریه تأسیس میکنند و کمتر کسی از مدعوین ویژه مراسم آنها اطلاع کسب میکند.
شهرت طلبی
هر چند انگیزه بسیاری از ورزشکاران فعال ما در امور خیریه خدمترسانی است اما اگر دوربینی در کار نباشد و فلان روزنامه خبری مبنی بر اختصاص چندمیلیون مبلغ به موسسه از سوی آنها را روی جلد نبرد، آیا باز هم بلندگوهای موسسات خیریهای مانند محک مدام درحال معرفی چهرههای سرشناس راهیافته به موسسه خواهند بود؟ البته تقصیر نمایشی شدن امور خیریه ما به تنهایی به گردن ورزشکاران نیست.
نگاههای کج
در کشورهای اروپایی، ورزشکاران بابت حضور در امور خیریه، تشویق میشوند و مثلا در اسپانیا، بخشی از مشخصههای یک ورزشکار واجد شرایط دریافت جایزه «لاروس»، میزان حضور و کمک فعال (و نه صرفا عکس یادگاری و شعر خوانی بچههای برای یک شخص!) است اما در ایران، ورزشکاران خیر ما بابت وقت و انرژی که برای انجام کارهای عامالمنفعه صرف میکنند، پاداشی دلگرمکننده نمیگیرند.
نبود سازمانهای حامی
تقریبا تمام خیرهای ورزشی دنیا با حمایت اسپانسر و موسسات مختلف موفق به برپایی یک یا چند موسسه خیریه به نام خود شدهاند اما در ایران از آنجایی که تقریبا چیزی به نام اسپانسر شخصی وجود ندارد، فضای کمی برای سرمایهگذاری مالی ورزشکاران به وجود میآید و به همین دلیل ورزشکاران خارجی بیشتر از ایرانیها خود در امور انساندوستانه پیشقدم هستند.
رشد روزافزون
با وجود همه معایب موجود بر سر راه ورزشکاران ما برای شرکت در امور خیریه به لطف تبلیغات وسیع در مورد موسسات خیریه و تبدیل شدن فوتبالیستها به چهرههای مشهور و قابل تبلیغ، کارهای عامالمنفعه در بین ورزشکاران کشورمان نسبت به یک دهه قبل رشد چشمگیری داشته است. شاید این رقم به آمار جذاب اروپایی «هر 10 ورزشکار، یک موسسه خیریه» نرسد اما به شرط حمایت بیشتر در آینده نزدیک از سوی متولیان، ماجرا، سمت و سوی منظمتری هم به خود خواهد گرفت.
نگاه یک ورزشی
مجید صالح، مربی سابق تیم فوتبال امید دراینباره به «شهروند» میگوید: «به عقیده من، کارهای خیر باید همیشه بهصورت داوطلبانه باشد و اینکه بخواهیم قرار بگذاریم و یک چارچوب برای آن تعیین کنیم، شاید کار خیر را در اصل بیمعنی کند. کارهایی به صورت خیرخواهانه درحال حاضر از سوی جامعه ورزش انجام میشود که خیلی بزرگتر از این است که بخواهیم درصدی برای این کار تعیین کنیم تا مثلا از قرارداد بازیکنان و مربیان کم شود. قطعا ورزشکاران و در کل جامعه ورزش به دلیل محبوبیت بالایی که در جامعه دارند، بهترین افرادی هستند که میتوانند برای کارهای خیر پیشقدم شوند.»
صالح در پاسخ درباره اینکه برخی از افراد برای کارهای خیر بیشتر به فکر تبلیغات هستند، خاطرنشان میکند: «کار خیر در هر صورت خوب است، حالا چه آشکار باشد و چه مخفی. حالا اینکه نیت آن افراد چیست، دیگر این بین خودشان و خدای خودشان است.»
بازدارندگی
در انگلیس، خدمت داوطلبانه با وضع قوانینی مانند جریمه افراد خاطی به انجام کار رایگان در ساعاتی مشخص نهادینه شد و ورزشکاران متوجه شدند در هر شرایطی موظف به انجام خدمت عمومی هستند. اصلاح برخی از قوانین میتواند به بهتر شدن روند خدمت عمومی کمک شایانی کند. اگر این اتفاق رخ دهد، دیگر ورزشکار خارجی یک فرشته و ستارههای ما انسانهای صرفا دوربین دوست تلقی نمیشوند!