آمنه ابراهیمی تاریخپژوه
ساختهشدن گرمابه در ایران با اندیشههای کهن اسطورهای درباره آب بهعنوان عامل پاکیزگی و سرچشمه انرژی و زندگیبخشی آن گره خورده است. براساس دانستههای ما، بنای نخستین گرمابه در ایران به روزگار جمشید پیشدادی بازمیگردد؛ زمانی که ایران دورانی از درخشش را با شناخت و بکارگیری چیزهایی نو از سرمیگذراند و نخستینها را بنا میگذاشت.
بیشک باور اینکه انسان باید خود را تطهیر کند و ناپاکیها را از تن بزداید و همیشه پاکیزه باشد، از ابتدای هستی وجود داشته و بر این موضوع در آداب و احکام ادیان مختلف نیز تأکید شده است. در دین زرتشت با وجود این دیدگاه که انسان نباید آب را آلوده کند، آداب و احکامی در آموزههای آن وجود داشت که پیرواناش را به پاکی و پاکیزگی بدن بهویژه در وقت حضور در عبادتگاه توصیه میکرد. باستانشناسان، در شوش و تختجمشید دوران هخامنشی، آثاری از حمام یافتهاند.
حمام تخت جمشید از نمونه حمامهای خصوصی کاخها به شمار میآید که دارای دو بخش داخلی و خارجی و یک محوطه کوچک و چاه بوده است. آگاهیهای دیگر ما بیانگر آن است که حمام در دوران اشکانیان نیز وجود داشته است. در کارنامه اردشیر بابکان نیز در دوره ساسانی، واژه آبزن به حمام و گرمابه اشاره دارد. با ورود دین اسلام به ایران و اهمیت نظافت در فرهنگ آن، حمام بهعنوان یکی از فضاهای مهم زندگی در کنار بازارها و اماکن مقدس ساخته شد. برخی که تمکن مالی داشتند، البته حمام خصوصی بنا کردند. حمامهای عمومی، بیشتر برای مردم که ثروتی برای بنای حمام خصوصی نداشتند، برپا میشد. درآمد این حمامها به اندازهای بود که به رشد و گسترش آنها کمک کرد.
بلاذری مورخ سدههای نخست اسلامی در فتوح البلدان از ساخت حمامهایی در بینالنهرین خبر میدهد که به دست ایرانیان بنا شده است. این روایت، بازگوینده روشنی از پیشینه ایرانیان در بنای حمام در نخستین سدههای اسلامی است. از دیگر حمامهای قدیمی میتوان به گرمابههای نیشابور، گرگان، سیراف و کیش نیز اشاره کرد. حمامهای دیگری از دورههای ایلخانی، تیموری، صفوی، زندیه و قاجاریه نیز بر جای مانده است.
هنر ایرانیان در ساخت حمام
دانستههای ما از دوران باستان و گرمابههایش گرچه اندک است اما در دوران اسلامی آگاهیهای بیشتری در دسترس قرار دارد. این بنا در فضاهای شهری و روستایی، پس از مسجد و مدرسه اهمیت خاصی در فرهنگ و تمدن ایرانی داشته است. عواملی گوناگون در بنای حمام و طراحی آن دخیل بوده است، ازجمله تنظیم دما، میزان رطوبت، مسیر دسترسی، جانمایی در شهر و رسیدن آبهای روان و بیرونرفتن فاضلاب. بنابر آنچه از ساختمانهای حمامها در دورههای گذشته به جای مانده است، میتوان گفت هریک از بخشهای گوناگون حمامها، اهمیتی ویژه در کارکرد جاری آن داشتهاند. شبکه آبرسانی به خزینه، گرمخانه، سربینه
(جای رختکنی)، حوضها، حوضچهها و فوارهها، آببندی مخازن و گرم کردن آب، ارتفاع کم و درازای راهروها، هشتیهای میانی و سردرها، ارتفاع زیاد رختکن، گود بودن حمام، بهرهگیری از آب قنات و ضد زلزله بودن ازجمله بخشها و ویژگیهایی است که کارکرد حمام را با طرح و نقشهای دقیق بازمیگوید. همه حمامها دارای سه فضای اصلی بودهاند؛ بینه، میاندر و گرمخانه. بینه فضایی معمولا هشتگوش با سکوها و سقف گنبدیشکل و نورگیرها بود. ارتباط بنیه با گرمخانه، از راه میاندر برقرار میشد که راهرویی دارای سرویس بهداشتی بود. گرمخانه نیز شامل خزینه یعنی آب گرم و مکان شستوشو میشد. کنار خزینهها معمولا آب سرد بود که برای تأمین آب خزینه و گاه برای آببازی به کار
میرفت. افزون بر دقت در طراحی نقشه حمام، دقت در کاربرد مصالح حمام نیز اهمیتی ویژه داشته است. ایرانیان معمولا برای ستونها، کفپوش و لبه حوضها از سنگ مرمر بهره میبردند. برای ازارهها، سکوها و حوضها از کاشی، برای دیوارها و سقف از آجر، برای پایههای حمام از سنگ، نیز از لولههای سفالی یا تنبوشه برای آبرسانی در فضای حمام و در خزینه و تزیینات سقف حمام و پوشش داخلی حوضها از ساروج که خاکی ترکیبی بود، استفاده میکردند.
شغلهایی که حمام پدید آورد
در حمام مشاغلی وجود داشت که هر یک با اصطلاحها و وظایفی خاص شناخته میشدند. نخست باید از تونتاب نام برد؛ کسی که نگهداری از حمام، گرم کردن آب و تمیز کردن حمام را بر عهده داشت. دلاک، کسی بود که مراجعان را با کیسه شستوشو میداد و از این راه امرار معاش میکرد.
حمامی، مدیر حمام بود. پادو نیز وظیفه جفتکردن کفش و جابهجایی وسایل مراجعان را انجام میداد. جامهدار و مشت ومالچی نیز افزون بر اینها در ورودی حمام بودند و بنابر آنچه از آنها با این عناوین انتظار میرفت، وظیفهای بر عهده داشتند. جامهدار مسئولیتی سخت داشت. او هم باید مراقب جامههای مردم میبود، هم در صورت گم شدن وسایل و جامههای آنها وظیفه پاسخگویی را داشت. برای رهایی از همینگونه گرفتاریها بود که بر سردر بینههای حمامهای قدیم مینوشتند «هر که دارد امانتی موجود/ بسپارد به بنده وقت ورود ... نسپارد اگر شود مفقود/ بنده مسئول آن نخواهد بود».
تالاری برای انجام سنتها و آیینها
حمامها کارکردهای بهداشتی و سلامتی (پاکیزگی و درمان) و دینی (غسل کردن) داشتهاند. همچنین افزون بر اینها عناصری دیگر از فرهنگ و هنر جامعه را دربرمیگرفتند. در وجه فرهنگی، افزون بر جنبه سرگرمیبخشی حمام که مکانی برای گپوگفت و درددل و چارهجوییهای زنانه و نیز خوردن تنقلات و شربت، انار و آب انار برای بهتر شدن جریان خون، کوفته، ترشی، نان، پنیر و گاه رقص و آواز به شمار میآمده است، کارکردهایی دیگر برای این سازه شگفتانگیز در فرهنگ ایرانی میتوان یافت. حمام، مکانی برای دیدن عروس پیش از خواستگاری، حنابندان عروس و داماد و جشن به دنیا آمدن نوزاد نیز گردهمایی خانوادگی بهشمار میآمده است. افزون بر اینگونه کارکردها که در چارچوبهای مذهبی قرار نمیگیرند، باید از نقشهای دیگر حمام نیز سخن به میان آورد که در پیوند با فرهنگ مذهبی معنادار و قابل بررسی است. حمام زایمان، حمام عافیت (رهایی از یک بیماری سخت)، حمام اعیاد ملی و مذهبی، حمام توبه، حمام تشرف و تمسک، حمام آشتی و برادری، حمام سور، حمام چلهبندی و دیگر مراسم آیینی همچون حمام آخرت برای شستوشوی مردگان از این جملهاند.
حمام در فرهنگ و زندگی ایرانی، مکانی برای مقدمات جشن عروسی و سنت حنابندان بهشمار میآید. حنا در اندیشه کهن ایرانیان، از بهشت آورده شده و با خود مهر و شادی و خوشبختی به همراه دارد. از اینرو آخرین شب اقامت عروس و داماد در خانه پدریشان به حنابندان ختم میشود. مراسم حنابندان در صبح روز معین، با رفتن خانواده داماد به در خانه عروس و بردن حنا، صابون و کیسه، با ساز و آواز همراه میشده است. شب پیش از عروسی نیز میهمانان عروس روی دست و پای خود حنا میگذاشتند و صبحگاهان با عروس به حمام میرفتند. هزینه حمام میهمانان عروس برعهده خانواده داماد بود. براساس رسمی کهن، دختران در مراسم حنابندان حاضر میشدند تا بدین شیوه بختشان باز شود. بردن عروس از حمام با پایکوبی و ساز و آواز همراه است. حنابندان داماد هم صبح روز عروسی برگزار میشده است. بدین ترتیب که داماد با اقوام نزدیک خود به حمام میرفت و دلاک پس از اصلاح سر و صورت داماد بر دستوپای او حنا میگذاشت. زمانی که داماد در حمام بود، نوازندگان بیرون حمام به نواختن خود ادامه میدادند و پس از خروج داماد از حمام او را تا مقصد همراهی میکردند.
موسیقی حمامی!
وجه هنری حمام در موسیقی و آواز و نقاشیهای دیواری خلاصه میشده است؛ وجهی که در تاریخ، حمامها را زیبایی میبخشیده و جذابیتی ویژه به چهره آن میداده است. پژوهشگران موسیقی حمام را به پنج دسته تقسیم کردهاند؛ راه حمام (سازی و آوازی)، مربوط به خود حمام (آوازی و سازی)، درون حمام (آوازی)، بازی و حرکت در حمام (مرده بازی، تاس و دلیچه بازی و رقص دلاکی) و سرانجام، بیرون حمام که به صورت ساز یا آواز است. نیک روشن است که نخستین هدف بنای حمام، پاکیزگی بوده اما در حمامهای قدیمی مشاهده میشود که برای تزیین سردر و دیوارهای بینه، نقشهایی رنگارنگ از گلوگیاه، پهلوانان، افسانهها، زیبارویان و پریان ترسیم شده است. طبق شنیدهها و دانستهها، برخی ترسیم این نقوش را روی دیوارهای بینه، عامل سرگرمی کسانی میدانستند که پس از حمام منتظر خشک شدن بدنشان بودهاند. براساس آنچه به نوشتار آمد، میتوان گفت حمام بهعنوان فضایی فرهنگی که در آن آیینها و رسومی ویژه شکل میگرفته و اجرا میشده است، اهمیتی ویژه در تاریخ فرهنگی ایران دارد. حمامها در فرهنگ ایران باستان و دوره اسلامی به منظور پاکیزگی پدید آمدند و در هر دوره با نظر به طرحهای پیشین و بنابر فرهنگ زمانه شکل و صورتی خاص به خود گرفتند و کارکردهایی آمیخته با احکام و شرعیات یافتند. مجموعه گنجعلیخان در کرمان و حمام آنکه متعلق به دوران صفوی است، نمونهای کامل از حمامهایی به شمار میآید که از آنها سخن گفته شد. از دیگر حمامهای مشهور میتوان به حمام وکیل در شیراز، حمام چهار فصل اراک، حمام
خان یزد و حمام فین کاشان اشاره کرد.