شماره ۵۷۷ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۰ خرداد
صفحه را ببند
فيفا نمادي از ساختار بدون ناظر

|  مصطفی عابدی  |

هر جامعه‌اي از چند قوه مستقل تشكيل مي‌شود تا وظایف به نسبت مستقلي را انجام دهد. سه نهاد قانون‌گذاري و اجرایی و قضایی به صورت به نسبت مستقل از يكديگر تعريف شده و شكل مي‌گيرند تا بر كار يكديگر نظارت كنند و مانع فساد شوند. اين شیوه مبارزه با فساد، کوشش از طریق شکل دادن به یک واقعيت ساختاري است و نه توصیه‌های اخلاقي. ریشه آن نیز در شکل‌گیری دنیای جدید است. به عبارت ديگر از وقتي كه منتسكيو نظريه تفكيك قوا را طرح كرد، در پي ايجاد ساختاري بود كه انسان‌ها انگيزه كمتري براي تقلب و تخلف پيدا كنند. ولي به نظر می‌رسد كه فيفا و حتي برخي ديگر از فدراسیون‌های جهاني فاقد اركان نظارتي مستقل و كافي هستند، به همين دليل فساد و تباهي تا عمق وجودشان ريشه دوانده است. علت بالاتر بودن فساد در اين نهاد نيز گردش بسيار بالاي مالي آن در کنار غیبت نهاد نظارتی مستقل از مدیریت آن است كه انگيزه و زمينه را براي فساد زيادتر مي‌كند. در حالي كه فدراسيون‌هاي فوتبال كشور‌ها برحسب اينكه در چه جامعه‌اي قرار داشته باشند، درجه فساد آنها فرق مي‌كند. براي مثال فدراسيون‌هاي فوتبال در كشورهايي مثل اسكانديناوي از سلامت بيشتري برخوردار است تا كشورهاي آسيايي و آفريقايي يا حتي جنوب اروپا. ولي از آن‌جا كه بيشتر كشورهاي دنيا درگير ابعاد گسترده با فساد هستند و كشورهاي گمنام و حتي دهها جزيره اقيانوس آرام كه به اندازه يك شهر كوچك هم جمعيت ندارند نیز عضو فيفا هستند، ولي رأي آنان با كشورهاي بزرگ برابر است، همه اینها در رشد فساد فیفا شریک و از آن بهره‌مند می‌شوند و فیفا هم روی فسادهای فدراسیون‌های کشوری سرپوش می‌گذارد. در نتیجه زمينه‌هاي فساد در اين فدراسيون جهاني بسيار بالاست و آرای اعضا نیز به راحتی خرید و فروش می‌شود و چون قدرت قضايي مستقل بر این فدراسیون بین‌المللی نظارت نمي‌كند، فقط دستگاه‌هاي نظارتي دولت‌هاي ديگر هستند كه بايد عهده‌دار اين كار شوند ولی آنها هم انگيزه كافي برای این نظارت و دخالت پيدا نمي‌كنند. براي اثبات اين ادعا كافي است كه به انتخاب مجدد سپ بلاتر اشاره شود كه اگر اتفاقات اخير فيفا؛ كه طی آن تعداد زيادي از مقامات آن دستگير شدند؛ در هر جامعه‌اي رخ مي‌داد، احتمال ضعيفي داشت كه آقاي رئيس دوباره نامزد و حتي انتخاب شود. در حالي كه آراي داده شده فدراسيون‌هاي منطقه‌اي به وي نشان مي‌دهد كه كشورهايي كه بيشتر از بقيه آلودگی به فساد داشته‌اند به وي رأي داده‌اند.

و جالب اينكه بلاتر يك شهروند سوييسي است كه از نظر درجه فساد كشور سوييس در وضع خوبي قرار دارد، ولي شهروند آن وقتي كه در يك محيط بدون نظارت قرار مي‌گيرد، بيشترين فسادها را در آن ساختار مرتکب مي‌شود.
نكته مهم اينكه استدلال‌هاي سپ بلاتر در توجيه و دفاع از خود هم مثل مديران كشورهاي فاسد و توسعه‌نيافته و برای ما خیلی آشنا است. او مي‌گويد: «من نمی‌توانم همه آدم‌ها را زیر نظر بگیرم. اگر کسانی بخواهند کار غلطی بکنند، برای پنهان‌کردنش هم تلاش می‌کنند... من کنترل همه چیز را در اختیار ندارم و نمی‌توانم به‌عنوان مثال با مافیای چرم دنیا مبارزه کنم، با تمام توانم با این آلودگی‌ها مبارزه خواهم کرد اگر دنیا این را بخواهد!» همه اینها درحالی است که هزینه اقامت و خوشگذرانی مدیران فیفا در هتل‌های مجلل زوریخ در‌ سال گذشته تنها 27‌میلیون دلار بوده است اما این سازمان برای پیشرفت فوتبال بانوان جهان در مدت 3‌سال فقط 13‌میلیون دلار هزینه کرده است.
گويي كه قرار است بلاتر به‌طور شخصی همه را زير نظر داشته باشد. مثل اينكه رئيس‌جمهور يك كشور موظف باشد همه كاركنان خود را زير نظر داشته باشد. در حالي كه در كشورها ساختار نظارتي است كه عهده‌دار اين وظيفه است نه رئيس‌جمهور. تمام كساني كه در فیفا بازداشت شده‌اند، بارها و بارها متهم به فساد شده‌اند ولي هيچگاه اقدام جدي براي مقابله با آنان از سوي مديريت فيفا انجام نشده است. اين رفتار فیفا هم مثل موارد مشابه در كشورهاي درحال توسعه و فاسد است. وي حتي حاضر نشد، مسئوليت بپذيرد و استعفا دهد، بلكه بدتر از آن براي بار چندم نامزد و خواهان فوتبال پاك شد! و مدعی شد او مي‌تواند اين مشكل خودساخته را برطرف كند! ظاهرا فيفا را مي‌توان هم‌ردیف كشورهاي فاسد درحال توسعه شمرد.
نكته عجيب اينكه يكي از متهمان گفته است، شيوه هديه دادن در فیفا یک روال عادي و رایج بوده است. بنابراین مي‌توان گفت كه رشوه يا فساد در فیفا يك قاعده و رفتار عادي بوده و اتفاقا همين مسأله بسیار مهم است، زیرا در كشورهايي كه فساد در آن‌جا زياد است، عادی تلقی شدن فساد، منشأ مشكلات خواهد شد؛ عادي شدن فساد خطرش از همه چيز ديگر بالاتر است.
اگر وضع فوتبال خودمان را نگاه كنيم، با مشكلات ساختاري مشابه مواجه مي‌شويم، نه داوري‌ها و نه كميته‌هاي انضباطی، استقلال لازم را از مديريت اجرايي ندارند. هرچند انتظار مي‌رود كه دستگاه‌هاي نظارتي كشوري برای اصلاح این ساختار وارد عمل شوند، ولي آنها هم ظاهرا كار چنداني نمي‌كنند، در نتيجه ورزش ايران هم كپي برابر اصل مي‌شود. ورزشكار به علت دوپينگ از مسابقات محروم و كنار گذاشته مي‌شود ولی به دروغ مي‌گويند مصدوم شده، يك‌سال هم اين دروغ را به خورد جامعه مي‌دهند، انواع و اقسام خطاها و خلاف‌ها را با ديده اغماض مي‌نگرند، نتيجه‌اش همين است كه مي‌بينيم و فوتبال ايران در آخرین روز ليگ آن با افتضاحي مواجه مي‌شود كه در نوع خود بي‌نظير است. استقلال فدراسیون‌ها از دولت به جاي آنكه منشأ خير براي فدراسيون‌هاي ورزشي شود، منشأ شر نيز شده است، زيرا از حداقل نظارت نيز شانه خالي كرده است. اکنون می‌توان درک کرد که چرا فدراسیون فوتبال ایران به بلاتر رأی داد و به سرعت به او تبریک گفت.


تعداد بازدید :  173