شماره ۵۷۷ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۰ خرداد
صفحه را ببند
رضیه سلطان «اولين پادشاه زن مسلمان در دنياي اسلام»

فائزه  توكلي كارشناس ارشد پژوهش‌های تاريخی   علوم‌انساني و مطالعات فرهنگي

در ميان پادشاهان مسلمان رضيه خاتون اولين پادشاه زن دولت مسلمان ترك در دهلي بود كه طي سال‌هاي (638 هجري قمري/ 1240 - 634 هجري قمري/1236 ميلادي) با اقتدار به حكومت رسيد.
دهلي از مهم‌ترين شهرهاي هندوستان شمالي است كه در ‌سال 584 هجري قمري / 89-88/11 ميلادي به دست امير قطب‌الدين آيبك كه لقب «سپه‌سالار» داشت و يكي از غلامان شهاب‌الدين‌محمدبن‌سام‌غوري پادشاه غزنه و خراسان بود فتح شد. (ابن‌بطوطه، ج 2، ص 434)
در ‌سال 607 هجري قمري /1210 ميلادي. آيبك در هنگام بازي چوگان از اسب به زير افتاد و فوت شد و فرزندش آرام‌شاه به سلطنت نشست اما همان‌ سال از سلطنت خلع و اعدام گرديد. پس از او ايلتمش «شمس‌الدنيا والدين» غلام و داماد قطب‌الدين آيبك با تصاحب عنوان فرمانروا به تخت سلطنت جلوس كرد.
شمس‌الدين ايلتمش حاكمي عادل بود و به‌واسطه عدالتش مشهور بود. وي هرچند وزيري همنام خواجه نظام‌الملك وزير مشهور دربار سلجوقيان را مأمور رسيدگي به امور نموده بود، خود نيز بدون تشريفات شبانه‌روز براي احقاق‌حق مردم شخصا به كارها رسيدگي مي‌كرد. (ابن‌بطوطه، ج 2، ص 436)
وليعهدي رضيه خاتون
از ميان فرزندان شمس‌الدين ايلتمش ناصرالدين محمود، تنها فرزند مقتدر و با لياقت او بود كه به‌هنگام حكومتش در بنگال وفات كرد. فرزندان ديگرش (ركن‌الدين و معزالدين) عقل و درايت دخترش رضيه را نداشتند. (ابن‌بطوطه، ج 2، ص 435)
رضيه خاتون زني عادل و دوستدار مردم بود و تربيت پدر بسيار روي او تأثير داشت و ايلتمش با درك اين موضوع كه او بر تمام رموز اداره امور مملكت واقف است به‌سال 1232 م. پس از فتح گواليور و به‌هنگام بازگشت به دهلي وزير و عده‌اي از امرا را احضار كرد و وليعهدي رضيه خاتون را به اطلاع آنها رسانيد و به وزيرش تاج‌الدين محمود نيز دستور داد كه منشور ولايت‌عهدي را تهيه كند. (طبقات ناصري، ج 1، ص 457)
به‌هنگام آماده‌شدن اين منشور امراي با نفوذي كه با پادشاه در تماس بودند علت تعيين رضيه‌خاتون را به پادشاهي مسلمانان هند، علي‌رغم وجود پسران پادشاه كه در سن بلوغ نيز بودند، جويا شدند و نامناسب بودن تصميم پادشاه را در اين خصوص به او تذكر دادند. سلطان ايلتمش معايب پسرانش ازجمله مي‌خوارگي و غرق شدن در رؤياهاي جواني و اين‌كه هيچ‌كدام از آنها توانايي اداره مملكت را ندارند، برشمرد و نيز توانايي رضيه‌خاتون و مناسب‌بودن انتخاب او به وليعهدي و روشن‌شدن محاسن اين انتخاب را در آينده به حاضرين گوشزد كرد.
رضيه‌خاتون براي حكومت تمام اوصاف پادشاهي را بهتر از فرزندان ذكور ايلتمش دارا بود، در عين جنگجويي و جسارت زني بسيار خوش‌خوي و دوستدار و پشتيبان علما و دانشمندان بود، مادرش تركان خاتون نيز از مقتدرترين زنان حرم محسوب مي‌شد.  ايلتمش در‌سال 6- 1235 فوت کرد. پس از مرگ او يك گروه از امرا خواستار به‌سلطنت‌رسيدن رضيه‌خاتون بودند. ولي گروه ديگر ميل داشتند يكي از پسران ايلتمش به‌نام ركن‌الدين فيروز شاه را به سلطنت برسانند. بالاخره اين گروه با كمك و وساطت  شاه‌تركان مادر ركن‌الدين موفق شدند.
ابن‌بطوطه درمورد به سلطنت رسيدن سلطان رضيه‌خاتون مي‌نويسد: «ركن‌الدين تحت‌تأثير مادرش شاه‌تركان درحق برادرش بناي ظلم گذاشت و به اين علت خواهرش رضيه‌خاتون تصميم به نابودي او گرفت و در يكي از روزهايي كه ركن‌الدين در مسجد بود، رضيه‌خاتون لباس تظلم‌خواهي پوشيد و به پشت‌بام قصر قديمي (دولت‌خانه) رفت و با نشان دادن خود به مردم شهر شروع به صحبت نمود كه برادرم ركن‌الدين برادرمان معز‌الدين (يا قطب‌الدين محمد) را نابود نمود و حال قصد نابودي مرا دارد؛ و نيز جوانمردي، عدالت و بخشش پدرش را به مردم يادآوري کرد.
رضيه‌خاتون كه تنها زني بود كه سلطنتش را از راه عهد به‌دست آورده بود با خيانت تركان‌شاه مجبور به قهر و غلبه گرديد تا به‌حق خود رسيد.
اقدامات سلطان رضيه‌خاتون
رضيه‌خاتون در ‌سال 1236 م به تخت‌سلطنت جلوس كرد. او ابتدا به اوضاع نابسامان خاندان شمسیه سروسامان داد. عدالت را بر جامعه حاكم كرد و رفتار عادلانه با مردم پيش گرفت. (طبقات‌ناصري، ج 2، ص639)
اين زن برجسته در ابتداي سلطنت مواجه با شورش‌هاي فرصت‌طلباني شد كه ازجمله به نورالدين كه عليه مذاهب حنفي و شافعي مردم را تحريك مي‌كرد، مي‌توان اشاره كرد كه پس از كشته‌شدن عده زيادي از قرامطه، حمله شورشيان دفع شد.
سرانجام يكتا سلطان زن مسلمان شرق
درباره سرنوشت سلطان‌رضيه روايت‌هاي گوناگوني نوشته شده كه ازجمله ابن‌بطوطه به شهيد شدن او به دست هندوها اشاره مي‌كند و مي‌نويسد: «سلطان‌رضيه پس از شكست‌خوردن در جنگ براي اين‌كه اسير نشود، از مقابل سپاهياني كه برادرش بهرامشاه از شهر دهلي به مقابله با او فرستاده بود، فرار نمود، او در حين فرار گرسنگي و مشقت زياد كشيد و در راه به كشاورزي كه مشغول شخم‌زدن مزرعه خود بود، برخورد از او خوراكي خواست. كشاورز تكه نان خشكي در اختيار او گذاشت. رضيه پس از خوردن نان به‌علت خستگي زياد به خواب رفت. پس از خوابيدن رضيه، كشاورز كه بر زن بودن او آگاهي يافته بود به طمع تصاحب لباس‌هاي گرانبهاي سلطان‌رضيه او را كشت و جسدش را در مزرعه دفن كرد و اسب او را نيز به طرف ديگري روانه نمود. چندي بعد مرد كشاورز براي فروش قسمتي از البسه سلطان‌رضيه عازم بازار گرديد و اهالي بازار با مشاهده لباس سنگ‌دوزي شده و گرانبها در دست يك كشاورز فقير به شك افتاد، و او را به حضور قاضي شهر بردند و كشاورز به قتل سلطان‌رضيه اعتراف كرد. جنازه سلطان‌رضيه طي مراسمي مذهبي به خاك سپرده شد و قبه‌اي بر مزارش ساختند. اينك قبر رضيه زيارتگاه است و از مزارات متبركه به‌شمار مي‌رود. (ابن‌بطوطه، ج 2،
 ص 437)
دستاوردهاي سلطان‌رضيه
تا شروع قرن (9 ه- 16 م) با توجه به نمونه نادر حاكميت زنان در دنياي مسيحيت اروپاي‌غربي سلطان‌رضيه اولين و با قدرت‌ترين پادشاه زن مسلمان در دنياي اسلام بود.
سلطان‌رضيه نزديك به چهار ‌سال رسما اداره امور مملكت وسيعي نظير يك امپراتوري را اداره نمود. او براي مملكت خود نمونه‌اي از عدالت و قدرت بود. سلطان‌رضيه گذشته از قابليت اداري و نظامي در صنعت و هنر نيز استعداد غيرقابل‌انكاري داشت. اشعار دلنشين او با تخلص شيرين دهلوي يا شير غوري وجود دارد.
بعد از سلطان‌رضيه امراي جاه‌طلب ترك در زمان جانشينان او راحت ننشستند و زمينه تضعيف حكومت شمسيه را فراهم كردند. خاندان شمسيه جاي خود را به خاندان بالابان داد.

منابع
1- ابن‌بطوطه، محمدبن عبدالله، سفرنامه ابن‌بطوطه، ترجمه محمدعلي موحد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب 1348.
2- اوچوك، بحريه، زنان فرمانروا در دولت‌هاي اسلامي، ترجمه دكتر محمدتقي امامي، تهران انتشارات كوروش 1374.
3- سراج، قاضي منهاج‌الدين عثمان، طبقات ناصري، به تصحيح عبدالحي حبيبي قندهاري كابل، انتشارات انجمن تاريخ افغانستان، ‌سال 1342.
4- ميرخواند، محمدبن خاوندشا، روضه الصفافي سيره‌الانبياء و الملوك و الخلفا، تهران، انتشارات پيروز 1339.
5- نائيني، محمدرضا جلالي، هند در يك نگاه، تهران انتشارات شيراز، ‌سال 1375.

 


تعداد بازدید :  423