امیر هاتفینیا روزنامه نگار
خوش صحبت است؛ آنقدر که کار برای مصاحبهکننده راحت میشود؛ چقدر راحت؟ آنقدرکه میتواند قید سوالهای چیدهشده در دفترچهاش را بزند و با حرفهای او همراه شود. درباره
«رضا رئیسکرمی» حرف میزنم؛ معاون بهداشت، درمان و توانبخشی جمعیت هلالاحمر؛ فوقتخصص روماتولوژی و دانشیار دانشگاه علومپزشکی تهران؛ که در سالهای گذشته بهعنوان رئیس جهاد دانشگاهی دانشکده پزشکی دانشگاه علومپزشکی تهران، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی علومپزشکی تهران، معاون دانشجویی-فرهنگی دانشگاه علومپزشکی تهران و رئیس دانشگاه علومپزشکی قم فعالیت داشته است.
جمعیت هلالاحمر یکی از نهادهای فعال در زمینه بهداشت و درمان کشور به حساب میآید که با هدف تسکین آلام و دردهای بشری به ارایه خدمات بهداشتی-درمانی در داخل و خارج از کشور میپردازد. برای بررسی این خدمات در دفتر معاون بهداشت، درمان و توانبخشی حاضر شدیم و با دکتر
رئیس کرمی به گفتوگو نشستیم؛ جایی که نقشه ایران، وایتبرد، چند گلدان، تابلوهای نقاشی، میز کنفرانس و کمدی که در آن هدایای بینالمللی (از وزیر بازرگانی نیکاراگوئه تا لوحهای قدردانی مسئولان کشورهای منطقه) نگه داشته میشود، قرار گرفته است. او در این فرصت ضمن ارایه گزارشی از فعالیتهای
صورتگرفته در حوزه بهداشت و درمان جمعیت هلالاحمر در سال گذشته از ضرورتهای این حوزه میگوید. سطرهای پیشرو، شرح گفتوگوی «شهروند» با
رئیس کرمی است؛ گفتوگویی که ما را واداشت برای انتشار تمام کلمات آن ستونهای همیشگی و ثابت صفحه «هلال» را کنار بگذاریم.
با سفر اخیرتان به جمهوریآذربایجان شروع کنیم، این سفر چه دستاوردهایی داشت؟
جمعیت هلالاحمر ما در جمهوریآذربایجان سابقه بسیار خوبی دارد؛ در زمان درگیری قرهباغ (مناقشهای که میان جمهوريآذربایجان و ارمنستان شکل گرفت) یکمیلیون انسان آواره شدند؛ یکی از کشورهایی که کمک بسیاری به مردم این کشور داشت، ایران بود که در این میان فعالیتهای 2 نهاد هلالاحمر و کمیته امداد برجستهتر بود. در آن دوران کمیته امداد یک اردوگاه 50هزار نفری در قالب 10هزار چادر ساماندهی کرد؛ این اتفاق به حوالی سال1994 برمیگردد که با تأسیس اردوگاه ارایه خدمات بهداشتی-درمانی در جمهوریآذربایجان توسط جمعیت هلالاحمر آغاز میشود و به همین دلیل ایران یک مرکز درمانی در نخجوان تأسیس میکند. در ادامه کار، در سال 2003 این کشور درخواست میکند تا جمعیت هلالاحمر یک مرکز درمانی در باکو تأسیس کند؛ جمعیت هلالاحمر هم به این درخواست پاسخ مثبت میدهد و یک مرکز درمانی در باکو احداث میشود؛ براساس قرارداد اولیه، این مرکز 10سال فعالیت خود را ادامه داد و در سال 2013 نیز این فعالیت برای 5سال دیگر تمدید شد؛ در این مرکز خدمات درمانی در سطوح مختلف به مردم ارایه میشود.
به عموم مردم؟
ضمن اینکه به عموم مردم خدمات ارایه داده میشود، اما هنوز گروه هدف، آسیبدیدگان و بازماندگان مناقشه قرهباغ است؛ تمرکز اصلی به ارایه خدمات به خانواده کسانی است که در آن حادثه جان باختهاند.
در دیدارهایی که با مسئولان جمهوریآذربایجان داشتید، تفاهمنامهای هم امضا شد؟
جمهوریآذربایجان با توجه به ظرفیت و منابعی که داشت بعد از استقلال پیشرفتهای بسیار خوبی کرد. وقتی از مراکز درمانی باکو بازدید کردم، شاهد بودم که این مراکز، مجهز به جدیدترین تجهیزات درمانی هستند؛ به همین علت از جمعیت هلالاحمر ایران هم درخواست ارتقاي کیفی مراکز درمانی مستقر در این کشور را داشتند؛ علت سفر ما هم همین بود و دو طرف به بررسی نحوه و وضع ادامه کار و همکاریهای بیشتر پرداختند. خوشبختانه این سفر به نوعی با سفر دکتر ربیعی، وزیر کار همراه شد؛ ایشان در جلسات ما حاضر بودند و سرپرستی گروه را برعهده داشتند و در دیدار با وزیر بهداشت و معاون رئیسجمهوری این مسائل مطرح شد؛ حضور ایشان باعث تقویت دیدگاه ما در دیدارها شد. در نتیجه با مشورتی که با دوستان داشتیم و با توجه به طرحی هم که از قبل به ریاست جمعیت رسیده بود و گزارش سفر به ایشان، طرح توسعه و اصلاح مراکز درمانی طبق استانداردها و براساس نیازهای روز جمهوریآذربایجان ظرف 2 ماه آینده آغاز خواهد شد.
نگاه مردم جمهوريآذربایجان نسبت به پزشکان ایرانی چطور است؟
جایگاه پزشکان ایرانی در جمهوريآذربایجان بسیار خوب است؛ مردم اين كشور اعتماد بسیار خوبی به نیروی انسانی، نظام پزشکی و نیروهای فنی ما دارند. بهرغم تجهیزات بهروزی که عنوان کردم، بسیاری از بیماران برای درمان به کشور ما میآیند. ما هم دنبال این هدف هستیم که با ارتقاي تجهیزات و به وسیله نیروی انسانی متخصص بتوانیم به استانداردهای روز دنیا در ارایه خدمات در مراکز درمانی خارج از کشور دست پیدا کنیم.
درباره وضع کلی مراکز درمان خارج از کشور جمعیت هلالاحمر صحبت کنیم.
بله؛ ما سه نوع مرکز داریم. بعضی از مراکز تحت نظر مرکز پزشکی حج و زیارت و همینطور بیمارستان ایرانیان دوبی فعالیت میکنند که زیر نظر دفتر ریاست هستند؛ برای همین، تنها درباره حوزهای که زیرمجموعه معاونت بهداشت، درمان و توانبخشی جمعیت هلالاحمر است، حرف میزنم. ما در
18 کشور دنیا 26مرکز داریم که خدمات درمانی ارایه میدهند؛ عمده این مراکز در کشورهای آفریقایی قرار دارند و تعدادی هم در آمریکای لاتین و آسیای میانه.
در برخی از کشورها هم که چند مرکز مستقر شده...
بله، در کشوری مثل کنیا 2 مرکز، در نیجر 4 مرکز، در کومر 2مرکز که امسال به 3 مرکز تبدیل خواهد شد؛ در زیمبابوه یک مرکز داشتیم که سال گذشته یکی دیگر هم افتتاح شد و درحال حاضر 2 مرکز برای ارایه خدمات در این کشور دایر است.
امسال هم شاهد افتتاح مرکز درمانی در خارج از کشور خواهیم بود؟
ما در سال جاری به دنبال توسعه کمی نیستیم؛ اصل ما حفظ مراکز موجود و توسعه کیفی است اما در کشورهایی که مراکز در سطح خوبی فعالیت میکنند و این امکان وجود دارد که مراکز اقماری احداث کنیم، حاضر خواهیم شد اما همانطور که گفتم سیاست جمعیت هلالاحمر حفظ مراکز موجود و ارتقاي کیفی است.
مراکز درمانی با توجه به نیازهای درمانی کشورهای میزبان احداث شده؟
بله، با توجه به نیازهای زمان احداث. البته در حال حاضر وضع کشورها متفاوت شده است؛ ما 12سال پیش در کنیا کارمان را شروع کردیم؛ کنیای الان با کنیای 12سال پیش متفاوت است؛ یا همین کلینیک جمهوری آذربایجان در زمان تأسیس خود از بالاترین استانداردها برخوردار بوده و با توجه به نیاز وقت خود تأسیس شده و حالا نیاز به اصلاح دارد. فعالیت مراکز ما بر مبنای نیاز و درخواست کشورهای میزبان بوده است.
موردی که میتواند برای خیلیها بهعنوان سوال مطرح شود، این است که مراکز درمانی خارج از کشور توسط نیروهای محلی اداره میشود یا ایرانی؟
سرپرست مرکز که پزشک امین ما است و مسئول عمومی مرکز که مسئولیت مالی و اداری را بر عهده دارد و حافظ منافع ایران است، از نیروهای خودمان به حساب میآید اما سعی شده بیشتر از نیروهای محلی استفاده شود.
خدماتی که در این مراکز ارایه میشود، رایگان است؟
نه، بستگی دارد؛ مثلا در سومالی و دارفور سودان رایگان است. در دیگر مناطق هم درواقع پایینتر از تعرفههای مرسوم است.
دکتر رئیسکرمی؛ کشورهای دیگر هم در مناطق محروم مرکز درمانی دارند؟ یا اینکه فعالیت اینچنینی در حوزه درمان در حرکت جمعیت هلالاحمر ایران خلاصه میشود؟
به ندرت کشوری پیدا میشود؛ آنها مراکز درمانی را میسازند و تحویل میدهند؛ ایران جزو معدود کشورهایی است که مدیریت مرکز را هم برعهده دارد.
استقبال از این مراکز چطور بوده؟
متفاوت است؛ اما بالای 80درصد استقبال خوبی صورت گرفته، در بعضی موارد هم استقبال خوب نبوده که ما درحال بازنگری هستیم.
به بحث «توانبخشی» برسیم؛ در سال گذشته موضوع تولیگری جمعیت هلالاحمر در حوزه توانبخشی مطرح شد، شما چه نظری در این مورد دارید؟
اول باید ببینیم منظور ما از تولیگری در حوزه توانبخشی به چه معناست؛ اگر منظور ارایه خدمات توانبخشی باشد که ما -حداقل- در تمامی مراکز استانها حاضر باشیم و بخواهیم مراکز جامع مثل مرکز تهران داشته باشیم، نیازمند تجهیزات، نیروی انسانی متخصص و بودجه بالا هستیم؛ اگرچه ما درحال حاضر هم بیش از 100 واحد توانبخشی در کشور داریم و یکی از اولویتهای هلالاحمر توسعه همین مراکز است؛ مثلا قرار است با توجه به شرایط فیزیکی مناسبی که استان خراسان رضوی دارد، یک مرکز جامع در آن منطقه راهاندازی شود؛ در برنامه بعدی هم در استانهایی مثل اصفهان و خوزستان چنین مراکزی خواهیم داشت؛ سرعت بخشیدن و جامعتر کردن این مقوله به بودجه، تجهیزات و مخصوصا نیروی انسانی بیشتر نیاز دارد اما اگر معنای تولیگری، مدیریت این حوزه باشد؛ یعنی صدور مجوز و نظارت بر بخش خصوصی و برنامهریزی برای توانبخشی، قاعدتا برای اجرایی شدن این موضوع نیاز به نیروی انسانی و بودجه مشخص داریم. این مسأله فعلا بهطورکلی عنوان شده و هنوز به صورت جزیی مشخص نشده است اما ما آمادهایم براساس توقعات و داشتههایمان برنامهریزی لازم را در حوزه توانبخشی با هماهنگی سازمان مربوطه دنبال کنیم.
ضرورت این مسأله جایی مشخص میشود که مراکز درمانی هلالاحمر در حوزه توانبخشی کمترین هزینه را از مردم دریافت میکنند...
بله، این را میتوانم تضمین کنم که در تهران ما ارزانترین خدمات را در این حوزه ارایه میدهیم؛ در شهرستانها هم با توجه به کیفیت خدمات ارایه شده ممکن است بخشی باشد که این خدمات را کمتر ارایه دهد اما نحوه کیفی ارایه خدمات مهم است. ما از نرمافزاری در حسابرسیها استفاده میکنیم که خدمات تمامشده توانبخشی را حساب میکند؛ در اکثر خدمات حداقل 50درصد از این هزینهها را به صورت تخفیف ارایه میدهیم و به خیلی از مراجعهکنندگان بیش از این هم تخفیف داده میشود؛ به برخی هم با توجه به شرایط ویژه تخفیفهای بیشتر داده میشود.
سازمانهای بیمهگر چه نقشی در پوشش تعرفههای توانبخشی دارند؟
آنها به این موضوع ورود پیدا نکردهاند. ما این مسأله را بارها مطرح کردهایم؛ در جلسات مختلف با مسئولان پیگیر این موضوع بودهایم؛ همه این مسأله را قبول دارند که تحت پوشش نبودن بیمه در حوزه توانبخشی یکی از مشکلات حوزه بهداشت و درمان است و باید در اولویت برنامهها قرار بگیرد. شما فرض کنید فردی نیاز به عمل جراحی دارد، آپاندیس یا حتی جراحی قلب، عمل میکند، دارویی در دوران نقاهت مصرف میکند اما فردی که پا ندارد، پروتز پا میخواهد؛ این فرد در طول زندگی خود پروسه درمان را طی میکند؛ از کودکی و میانسالی تا سالخوردگی؛ او دائما با این موضوع درگیر است. سازمانهای بیمهگر باید به این مسأله ورود پیدا کنند؛ تأمین هزینههای حوزه توانبخشی توسط بیمه ضروری است اما متاسفانه به دلیل بار مالی سنگین برای سازمانهای بیمهگر، این اتفاق در کشور شکل نگرفته است. باید تمهیدات لازم در این زمینه صورت بگیرد. البته بیمه تکمیلی تا حدودی به این مسأله ورود پیدا کرده و بنیاد جانبازان هم هزینه توانبخشی جانبازان را تقبل کرده است اما تمام مردم که بیمه تکمیلی ندارند، باید عموم مردم بتوانند از این خدمات استفاده کنند. با وجود تخفیف بیش از 50درصدی که جمعیت هلالاحمر ارایه میدهد، هنوز هزینهها در این حوزه به دلیل وارداتی بودن بسیاری از محصولات و داروها گران است.
از همکاریهای صورتگرفته با وزارت بهداشت درخصوص دارو و تجهیزات پزشکی رضایت دارید؟
بله، ما در زمینه دارو و تجهیزات با وزارت بهداشت هماهنگی بسیار خوبی داشتیم؛ ارتباطات ما با این مجموعه بسیار هماهنگ بوده و به همین صورت دنبال میشود.
معاونت بهداشت، درمان و توانبخشی برنامه مشترکی با دیگر سازمانهای جمعیت هلالاحمر داشته است؟
من شخصا اعتقادی به اینکه دو سازمان داخلی تفاهمنامه امضا کنند، ندارم. ما باید با هم همکاری کنیم. متاسفانه عدم همکاریهای درونبخشی یکی از مشکلات ساختاری ماست اما ما در سال گذشته فعالیت نسبتا خوبی در این زمینه داشتیم و با سازمان داوطلبان، امداد و نجات و جوانان برنامههای مشترکی اجرا کردیم که نتایج مثبتی هم به دنبال داشت. سازمانهایی که در کنار هم در یک مجموعه فعالیت دارند نباید همکاریهای خود را محدود به یک تفاهمنامه کنند؛ باید به صورت یک برنامه منجسم و هماهنگ همکاری خود را در تمامی زمینهها دنبال کنند. ما همواره رابطه بسیار خوبی با سازمانهای مختلف و معاونتهای جمعیت داشتهایم. البته با سازمان تدارکات پزشکی بهدلیل اشتراکاتی که در زمینه تأمین داروها داریم، مبادلات بیشتر بوده است.
از عملکرد معاونت بهداشت، درمان و توانبخشی در سال گذشته رضایت دارید؟
پاسخ به این سوال دشوار است؛ ما باید شاخصهای مختلفی تعیین کنیم؛ اما از تلاش همکارانم در این حوزه تشکر میکنم. تلاشهای خوبی صورت گرفت اما گاه به دلیل پیچیدگیهای مسائل اداری، روند فعالیتها طولانیمدت و آزاردهنده میشود. باید با تسهیل این موانع شرایط را برای سرعتبخشی به کارها فراهم کنیم.
مهمترین دستاوردهای معاونت در سال گذشته را چه مواردی میدانید؟
مهمترین دستاورد، تدوین آییننامههایی بود که در حوزه درمان شکل گرفت؛ هم درمانهای اضطراری، هم درمانهای در سطح کشور؛ این آییننامه مسیر کاری و توسعه را برای ما باز کرد؛ مخصوصا در حوزه درمان اضطراری که به یک قانون مشخص رسیدیم. ما توانستیم سال گذشته در بحث توانبخشی فوقتخصصی ورود پیدا کنیم؛ یعنی فعالیتهایمان را محدود به قالب توانبخشیهای عمومی مانند فیزیوتراپی نکردیم و به توانبخشیهای بیماران اماس، اوتیسم و اعصاب هم ورود پیدا کردیم؛ این موضوع دستاورد مهمی بود. توانبخشی امروزه نقش مهمی در پروسه درمان دارد؛ خیلی از مواقع که در یک پروسه درمانی، درمان متوقف میشود، توانبخشی تنها امید بیمار برای درمان است. دو بیمارستان نورافشار و مجتمع درمانی هلالاحمر فعالیتهای بسیار خوبی در سال گذشته داشتند. نظام مدیریتی این دو بیمارستان تصویب و ارتباطها منجسمتر شد؛ اتفاقات بسیار مثبتی در این دو مرکز افتاد، مثل افتتاح هتل بیمارستان مجتمع درمانی هلال. این یک اتفاق مهم در صنعت توریسم درمانی در کشور بود. در بیمارستان نورافشار چند مرکز تخصصی برای بیماران خاص افتتاح شد. یک حرکت بسیار خوب برای بچههای بیماران اوتیسم در بیمارستان نورافشار صورت گرفت؛ یک مدرسه تابستانه برای آموزش این کودکان شکل گرفت؛ تعدادی از آنها در بیمارستان نورافشار آموزش دیدهاند تا در حد امکان به زندگی عادی برگردند. در حوزه مراکز درمانی خارج از کشور نظارت حضوری ما خیلی بیشتر شد. تعداد زیادی از همکاران ما در طول سال از مراکز درمانی خارج از کشور بازدید داشتند. در مراکز درمانی خارج از کشور بحث ورود به مسائل بهداشتی را داشتیم؛ یعنی از حوزه خدمات درمانی خارج شدیم و بهطور کاملتر در حوزه درمان، بهداشت، پیشگیری و توانبخشی ورود کردیم. همکاریهای مشترکمان با صلیبسرخ جهانی افزایش پیدا کرد. دورههای علمی و برنامههای آموزشی خوبی در ایران و دیگر کشورها برگزار کردیم. به مسأله دیالیز پرداختیم؛ با وزارت بهداشت جلسات مکرری داشتیم؛ بحث ورود به فعالیت تخصصی و فوقتخصصی که به نوعی خدمت به بیماران خاص و مردم است به خوبی دنبال شد و اگر بودجه لازم تهیه شود، مراکز مختلفی در استانها احداث میکنیم. در بحث داروخانههای هلالاحمر فعالیت خوبی صورت گرفت؛ داروخانهها را با 2 هدف در جمعیت هلالاحمر تأسیس کردیم؛ یکی بهعنوان موسسه اقتصادی و دیگری بهعنوان ارایهدهنده و تامینکننده داروهای خاص و داروهای تکنسخهای در استان مورد نظر؛ در اغلب داروخانههایمان به هر دو هدف رسیدهایم. با برنامهریزیای
که انجام شد، پرسنل در سود داروخانه شریک شدند و به همین خاطر اسراف در هزینهها تقریبا به صفر رسید. من سال گذشته از چند داروخانه بازدید کردم و از نزدیک شاهد بودم که داروهای بیماران کلیوی، مبتلا به سرطان و اماس تأمین میشد و حداقل هزینه برای مددجویان مدنظر قرار میگرفت؛ داروخانههای ما با بیمههای مختلف قرارداد دارند؛ این داروخانهها از قدیم سابقه خوبی داشتهاند؛ مثلا وظیفه تأمین داروهای زمان جنگ برعهده جمعیت بوده؛ خوشبختانه در سال گذشته توانستیم این سابقه خوب را هم حفظ کرده، ارتقا داده و رضایت مردم را جلب کنیم.
در حال حاضر داروخانههای هلالاحمر در تمام استانها دایر است؟
ما در استان لرستان فاقد مرکز و در دو استان نیز منتظر مجوز از تهران هستیم، که انشاءالله با پیگیری ریاست جمعیت هلالاحمر، این دو مرکز نیز تکمیل شود و در لرستان هم بتوانیم داروخانه تأسیس کنیم.
معاونت بهداشت، درمان و توانبخشی در ایامی مثل «هفته سلامت» چه برنامههایی تدارک میبیند؟
ما در هفته سلامت برنامههای مشترکی با سازمان داوطلبان برگزار کردیم؛ البته بیشتر در این هفته کمک فنی و پشتیبانی میکنیم. دنبال آن هستیم که توجه مردم را به مسائل بهداشتی و درمانی بیشتر کنیم.
رابطه معاونت با سازمانهای مردمنهاد به چه صورت است؟
ما در سال گذشته 30 انجیاو را گرد هم آوردیم و جلسه گذاشتیم؛ البته امکانات ما محدود است و دوستان فعال در انجمنها هم انتظاراتی دارند که بجا هم هست. البته با انجمنهای فعال در زمینه اماس، بیماران فلج مغزی و اوتیسم تفاهمنامه داریم و به مددجویان با تخفیف بسیار خوب حداقل 50درصدی خدمترسانی میکنیم. ما باید با این گروهها همکاری داشته باشیم، این جزو وظایف ماست. وقتی بتوانیم همکاریهایمان را تقویت کنیم، همافزاییها هم بیشتر میشود اما باید همکاریها دوسویه باشد و در کنار یکدیگر کار کرد؛ انجمنها نباید به جمعیت هلالاحمر تنها به چشم یک کمکرسان نگاه کنند؛ ما از انتظارات در حد توان استقبال میکنیم اما باید برای بهبود عملکرد، فعالیت دوسویه خود را تقویت کنیم و درنهایت به اقشار آسیبپذیر یاری رسانده شود.
عملکرد رسانهها در پرداختن به موضوع سلامت را چگونه ارزیابی میکنید؟ روزنامه «شهروند» همزمان با شروع هفته سلامت صفحه «سلامت» خود را با یک بهسازی احیا کرد...
خیلی از رسانهها در این حوزه تنها به ترجمه و ارایه خبر اکتفا میکنند. بسیاری از نشریات به صفحه «سلامت» بهعنوان صفحهای که فقط باید پر شود، نگاه میکنند؛ در صورتی که باید با یک نیازسنجی فنیتر و تخصصیتر حوزه سلامت را دنبال کرد؛ باید در مورد نیازهای اصلی مردم در این حوزه بحث شود. میتوانیم حوزه سلامت را به نقد و بررسی عوامل این حوزه، اطلاعرسانی و ارایه اخبار و آموزشهای لازم به مردم تقسیم کنیم؛ این یک اصل مسلم است که «پیشگیری بهتر از درمان است»؛ در پیشگیری حرف اول را آموزش میزند. فعالیت رسانهای در این حوزه نیاز به تدبیر بیشتری دارد؛ باید با افراد آگاه با حوزه بهداشت و درمان مشورت شود تا اثربخشی صفحاتی که در نشریات منتشر میشود بیشتر در جامعه مشهود باشد. صفحات باید در کنار ارایه اخبار از نقد و آموزش هم بهره ببرند؛ آن وقت تاثیرگذاری در جامعه بیشتر خواهد شد.
در آخر بفرمایید که نقش رسانهها در ترویج فرهنگ خدمت داوطلبانه را چطور ارزیابی میکنید؟
بسیار مهم؛ روزنامه «شهروند» عملکرد بسیار خوبی در این زمینه داشته است. علاقه به فعالیت داوطلبانه در جامعه ما بسیار زیاد است. خیلیها با تفکرها و گرایشهای مختلف علاقه بسیاری به فعالیتهای داوطلبی نشان میدهند و پیشنهادهای مختلفی در راستای کار جمعی ارایه میدهند؛ این علاقه در میان جوانان بیشتر است. ما میتوانیم با پشتیبانی از آنها نتایج مثبتی در زمینه فعالیت داوطلبی در کشور به دست آوریم. مثلا کار مثبتی که توسط جوانان صورت میگیرد و من در جریان آن هستم این است که آنها با اسباببازیهای خود میان کودکان مبتلا به سرطان حاضر میشوند و بازی میکنند؛ ظاهر قضیه یک اتفاق ساده است، آنچنان هم هزینه ندارد اما ما که با این بچهها سروکار داریم میدانیم نتیجه این حرکت چیست. اگر به نوعی این مسائل که بستر آن در فرهنگ دینی و ملی ما نیز وجود دارد از طریق رسانهها ترویج شود، مطمئنا آثار مثبت آن در جامعه دیده خواهد شد. رسانهها باید مردم را با سازمانهای مردمنهاد آشنا کنند؛ نهادهای مردمنهاد حلقه ارتباطی نیازمندان با خیران هستند. رسانهها میتوانند با پوشش خدمات این سازمانها در فرآیندی ارتباط این دو گروه را تقویت کنند. مثلا در خیلی از طرحها، جمعیت هلالاحمر بهعنوان حلقه واسط عمل میکند. اگر بتوانیم این موضوعها را جهتدهی کنیم، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد. اگر در همین حوزه توانبخشی از تمام ظرفیت سازمانهای مردمنهاد و گروههای داوطلبی که در این زمینه فعالیت میکنند، استفاده شود، بسیاری از نیازهای توانیابان حل خواهد شد. روزنامه «شهروند» در انعکاس اخبار داوطلبی عملکرد بسیار خوبی داشته و حتی بسیاری از نمونههای خارجی در این حوزه را هم معرفی کرده است.