احمدرضا دالوند
مسلمانان برای خوشنویسی اهمیتی خاص قائل بوده و هستند؛ زیرا زیبانویسی، در اصل، هنر تجسم کلام وحی محسوب میشود. از قدیمالایام مسلمانان خط زیبا را نه فقط در استنساخ قرآنکریم، بلکه در اغلب هنرها به کار میبردند. در واقع، خوشنویسی اسلامی به سبب دستیابی به کمال زیباییشناختی، همچون محوری در میان سایر هنرهای بصری جایگرفت. شیوههای خوشنویسی در دورههای مختلف و در کنار یکدیگر کاربرد داشتند. عمدهترین شیوهها نیز تا به امروز همچنان متداول هستند.اعراب، پیشاز ظهور اسلام، از شیوه معینی در نگارش پیروی نمیکردند. در صدر اسلام نیز زیبانویسی برای آنان امری ناشناخته بود. در قرون اولیه هجری، خطی به نام «کوفی» در تحریر قرآن معمول شد که متشکل از عناصر مُدّور، عمودی کوتاه، و افقی کشیده بود. خط کوفی در جریان تحول خود تا سده یازدهم/پنجم هجری، صورت هندسی و تزیینی یافت و ناخوانا شد. رفتهرفته، شیوه دیگری مبتنیبر عناصر منحنی موسوم به «نسخ» جای قلم کوفی را در تحریر قرآن گرفت. اگرچه خط نسخ تنوع خط کوفی را نداشت اما نگارش تندتر و خواناتر را میسر کرد. مهمتر آنکه در این قلم، جاگذاری درست اعراب و نقطهها ممکن شد. « ابن مُقله» و «ابن بوّاب» در تنظیم و تحول خط نسخ سهم مهمی داشتند. ابن مُقله با تعیین اندازه حروف برحسب اندازه «الف»، توانست قواعد معینی برای قلم نسخ وضع کند. این قلم «تناسبدار»، حدود یک قرن بعد، در دست ابن بوّاب به کمال زیبایی رسید.در سده یازدهم/پنجم هجری، 6قلم اساسی یا « اقلام ستّه» در خوشنویسی رایج بود: نسخ، ثُلث، ریحان، محقق، توقیع و رِقاع .وضع اصول زیباییشناختی این 6قلم را به ابن مُقله نسبت میدهند ولی تکمیل قواعد آنها توسط «یاقوت مُستعصمی» در سده سیزدهم/هفتم هجری انجام گرفت. در سده چهاردهم/هشتم هجری، شاگردان یاقوت، قلمهای خط عربی را در سراسر قلمرو اسلام گسترش دادند. چندی بعد، خط دیگری از قلمهای رقاع و توقیع به وجود آمد که «تعلیق» نام گرفت. سپس، ایرانیان «نستعلیق» و «شکسته نستعلیق» را پدید آوردند. ایرانیان این دو شیوه را در ارتباط با ویژگیهای زبان فارسی وضع کردند؛ و در آنها با حذف اعراب، بر حرکت مواج و کشش آرام عناصر منحنی افزودند. در اوایل سده هفدهم/یازدهم هجری، «میرعماد» خط نستعلیق را به اوج استحکام و زیبایی رسانید؛ و در اواخر سده هجدهم/دوازدهم هجری، تکامل نهایی خط شکسته نستعلیق به دست «درویش عبدالمجید طالقانی» صورت گرفت.ارزش زیباییشناختی خوشنویسی اسلامی، بیش از هر چیز، در قابلیت تنظیم و ترکیب ابعاد حروف است. تاروپود عمودی و افقی حروف، به خودیخود، توازن قطعه خط را تأمین میکند ولی مهمتر آنکه، تاکیدهای عمودی و افقی را میتوان جابهجا کرد، بیآنکه تعادل، ریتم، و انسجام درونی قطعه خط از میان برود.در شیوههای دیگر خوشنویسی، نظام تناسب براساس «نقطه» بنا شده؛ که درواقع همان پهنای نوک قلم نی است که خوشنویس بهکار میبرد.به گفته سلطانعلی مشهدی (متوفی به سال 925 هـ ق) یکی از مشهورترین خطاطان ایرانی، خوشنویسی یکی از چشمنوازترین و دلکشترین تجلیات فرهنگ اسلامی است.