رضا شاهرودی پیشکسوت پرسپولیس
حتما آنهایی که دوران بازیگری من را یادشان میآید، میدانند که به یکی از خوشتیپهای فوتبال معروف بودم. سالش را یادم نمیآید اما یادم هست برای یکی از بازیهای جام باشگاههای آسیا به مالزی رفته بودیم و شب قبل از بازی با سفیر ایران در آن کشور ملاقاتی داشتیم. آن زمان استانکو سرمربی پرسپولیس بود و درواقع آن شب میهمان آقای سفیر بودیم. او در ابتدای ملاقات به نزد تمام بازیکنان آمد تا با همه خوش و بش کند و دست بدهد. به من که رسید گفت: «هلو،هاو آریو!» این را که گفت همه بازیکنان زدند زیر خنده. سفیر فکر کرد که من خارجی هستم و من هم در جوابش گفتم که هیأت ما در امامزاده حسن است، آنجا هم تشریف بیاورید! بهروز رهبری فرد همیشه خیلی سعی میکرد با قیافه من، همه را سر کار بگذارد و بگوید که بازیکن خارجی تیم هستم. وقتی سفیر فهمید که اشتباه کرده، به من گفت که خیلی شبیه خارجیها هستی و رنگ موهایت هم با سایر بچهها فرق دارد. این دیالوگهایی که آنجا رد و بدل شد، تا مدتها سوژه بازیکنان پرسپولیس بود. بههرحال خوشتیپی هم دردسر دارد و این ماجراها باعث شد که بعدها به من لقب رضا مالدینی را بدهند، البته بازیام هم شبیه مالدینی بود! افراد دیگر هم در پرسپولیس بودند که شاید خوشتیپی آنها به من میرسید اما همیشه من توی چشم بودم. زشت هم زیاد داشتیم. بیشتر بین شاهمحمدی، عبدی و شیرمحمدی انتخاب میکردیم که کدام یک زیباتر هستند اما آخر هم به هیچ نتیجهای نمیرسیدیم! استقلالیها هم خیلی ادعایشان میشد که خوش تیپ هستند اما فکر میکنم مهدی فنونیزاده آمار آنها را به هم ریخت که همیشه به خودش هم این را میگفتیم!