شماره ۵۷۳ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۵ خرداد
صفحه را ببند
همدلی از میان ما رفته است

حشمت مهاجرانی سرمربی اسبق تیم ملی

من تیم ‌ملی را بدون باخت به جام‌جهانی 1978 بردم. تیم من نه در مسابقات انتخابی المپیک و نه در جام ملت‌های آسیا شکست نخورد. در آن زمان برعکس حالا، تنها 16 تیم به جام‌جهانی صعود می‌کردند اما حالا از آسیا 5 تیم می‌توانند به جام‌جهانی بروند درحالی‌که آن زمان از 2  قاره آسیا و اقیانوسیه فقط یک تیم به جام‌جهانی صعود می‌کرد.
من به اردوهای طولانی مدت معتقد بودم که یکی، دو ماه طول می‌کشید. البته شرایط بازیکنان را هم در نظر می‌گرفتم و به آنها اجازه می‌دادم که پیش خانواده خود بروند یا همسر و فرزندان‌شان به کمپ تیم‌ملی بیایند. درِ اردوهای من همیشه باز بود تا بازیکنان و خانواده‌های‌شان به این موضوع ایراد نگیرند. از سوی دیگر روابط صمیمانه‌ای بین بازیکنان برقرار بود؛ موضوعی که فکر می‌کنم درحال حاضر در میان ملی‌پوشان وجود ندارد. البته من اردوهای خارج از کشور را به صورت کوتاه مدت برگزار می‌کردم که نهایتا 10 روز طول می‌کشید و بعد از انجام 2 یا 3 بازی به کشور برمی‌گشتیم. ما قبل از انجام بازی‌ها هماهنگی کاملی با مربیان داخلی داشتیم و مشکلی را که کی‌روش با مربیان داخلی پیدا کرده هیچ گاه پیدا نمی‌کردیم. اگر هم مشکلی بود با یک نشست حل می‌شد. فضای گفت‌وگو به معنای واقعی کلمه میان ما وجود داشت و توسط آن، مشکلات را مرتفع می‌کردیم. ما در ‌سال 1977 با تیم‌ملی رومانی، یوگسلاوی، آرژانتین، الجزایر، رئال‌مادرید (در تورنمنت این باشگاه) و پاری‌سن‌ژرمن بازی کردیم. در ضمن تیم امیدی در اختیار داشتیم که بسیار قوی بود. این تیم را محمود یاوری مدیریت می‌کرد که همین تیم موفق شد تیم‌ملی آفریقای جنوبی را 3 بر صفر و 3 بر یک شکست دهد. من برای هر پستی حداقل یک جایگزین مناسب داشتم. این موضوع باعث می‌شد دلهره و اضطرابی نداشته باشم. این بازیکنان در حد بازیکنان اصلی بودند و نگرانی و استرسی از بابت مصدومیت بازیکنان نداشتم. ما دو برنامه کوتاه‌مدت و بلندمدت داشتیم که در آن تمام مسائل را پیش‌بینی کرده بودیم. این درحالی بود که مسابقات جام ملت‌های آسیا و المپیک را هم در پیش داشتیم و فاصله مسابقات بسیار نزدیک بود. ما چند بار لیگ را به مدت 10 روز تعطیل کردیم و بازیکنان را به اردوهای کوتاه‌مدت بردیم. مربیان باشگاه‌ها از قبل می‌دانستند که در چه زمانی مسابقات قرار است به خاطر اردوهای تیم‌ملی قطع شود و هیچ اعتراضی هم به این موضوع نداشتند چون کاملا با تیم ‌ملی و فدراسیون هماهنگ بودند. درحال حاضر بازیکن بین باشگاه و تیم ‌ملی گیر کرده است و نمی‌داند کدام را انتخاب کند. به‌طور مثال بازیکنان سپاهان که در دعوای این باشگاه و تیم‌ ملی ضرر کردند. این درگیری‌ها درنهایت به ضرر فوتبال ما و اخلاق در جامعه تمام می‌شود. چراکه بازیکنان فوتبال، افراد شناخته شده‌ای هستند که رفتار و گفتار آنها، برای طرفدارانشان و حتی دیگران، تعیین‌کننده است. در هر حال، حرف و حدیث‌های زیادی مطرح شد که می‌گفتند بازیکنان تیم ملی ترسیده بودند و نمی‌خواستند وارد زمین شوند درحالی‌که اصلا این‌طور نبود. آری‌هان که بعدها سرمربی پرسپولیس هم شد گفته بود ما روی تیم ایران به‌عنوان یک حریف قدر حساب ویژه‌ای باز کرده‌ایم چون آنها بازی‌های دوستانه ما را دیده بودند و می‌دانستند تیم دست و پا بسته‌ای نیستیم، به‌خصوص در تورنمنت رئال‌مادرید که با آرژانتین مساوی کردیم و آری‌هان به کسانی که معتقد بودند ایران تیم ضعیفی است، گفته بود صبر کنید و ایران را در جام‌جهانی ببینید. بعد از هر مسابقه‌ای، هزاران حرف و حدیث پیش می‌آید. بازیکنان ما روحیه بالایی داشتند و از هیچ تیمی نمی‌ترسیدند. طبیعی بود که حضور برای اولین بار در چنین بازی‌هایی، استرس‌زا باشد اما این صحبت‌ها را نه من شنیدم و نه به چشم دیدم و مطمئنم صحت هم ندارد. با گفتن این خاطرات می‌خواهم بگویم که فضای همدلی و هم‌زبانی و صمیمیت پارامتری مهم‌تر از سایر پارامتر‌ها است. احترام و صمیمیت، در ایجاد روحیه جمعی تاثیر بسزایی دارد و می‌تواند روحیه افراد یک جمع را که در یک تیم، - چه ورزشی، چه کاری و... - در کنار هم هستند، یاری کند. این نکته را هم باید در نظر گرفت که فضا و در واقع جامعه انسانی آن زمان با امروز کاملا متفاوت است. بازیکنان در آن دوره احترام بسیاری برای بزرگترهای خود قایل بودند و تحت هیچ شرایطی به آنها بی‌احترامی نمی‌کردند. مسأله‌ای که متاسفانه این روزها در مقیاس زیاد وجود دارد. همدلی و صمیمیت میان بازیکنان یکی از فاکتورهای موفقیت تیم در آن زمان بود که از سلامت روانی جامعه نشأت می‌گرفت.

 


تعداد بازدید :  225