| محمدعلی اینانلو | فعال محیطزیست |
خاطراتم را میتوانم به جعبه مداد رنگی تشبیه کنم که هرکدام از رنگهای آن برای من پیامآور حسی خاص و نگرشی متفاوت است. خاطره کویر لوت یکی از بهترین خاطرات زندگی من است البته برای شکلگیری یک خاطره خوب نیاز است که چند المان مختلف دست به دست هم دهد تا یک اتفاق خوب را درنظر ما آدمیان بهوجود آورد.
کویر لوت از چند جهت برای من تجربهای خاص تلقی شد چراکه چندین دستاورد خاص را در این سفر نظاره کردم. سفر به کویر متفاوت از کارهایی است که معمولا من در آنها فعالیت دارم. این یکی دیگر به موضوعات زیستمحیطی مربوط نیست بلکه فقط یک سفر است. عید نوروز سال 90 بود که به همراه چندی از دوستان و با داشتن دوربینهای پیشرفته به دل کویر رفتیم. معمولا عامه مردم که اسم کویر را میشنوند، جایی خشک و طاقتفرسا را برای خود متصور میشوند. اما با سفر به لوت متوجه میشوید که به هیچ وجه این نگرش و طرز فکر درست نیست. بلکه زندگی بهصورت واقعی در لوت وجود دارد و جانورانی هستند که با لوت زندگی میکنند و گذران عمر. بد نیست که به چند اتفاق مهم در این سفر بپردازیم اول از همه به عید نوروز و سفره هفتسینی که در دل کویر برپا شد، اشاره کنم. هفتسین یکی از جذابیتهایی بود که در این سفر تحقق یافت و جنبهای عمومی برای تمام گروه داشت. اما موضوع مهمتر سالروز تولد من است که دقیقا در دوم فروردین است و دوستان من به همین بهانه در لوت برای من تولد مبارک برگزار کردند که شاید یکی از بهترین تولدهای زندگی من در این چندین و چند سالی باشد که از عمرم طی شده است. اما در این سفر با حیواناتی آشنا شدم که نه آب میآشامیدن و نه نیاز زیادی به غذا داشتند. روباه شنی یکی از آنها بود، جانوری که از حشرات مختلف تغذیه میکرد و نیازی نیز به آب آشامیدنی نداشت. مهمترین افتخاری که نصیبم شد این بود که ما به اطلاعاتی دست پیدا کردیم، که در نوع خود میتواند بینظیر باشد. قبل از این سفر ذهنیت خود من این بود که پایینترین نقطه ایران از سطح دریا جازموریان باشد که ارتفاعی نزدیک به 400 متر از سطح دریا را دارد اما بعد با چاله لوت برخورد کردیم که فاصلهاش از سطح دریا 322متر است اما همه اینها به کنار ما در لوت به منطقهای که کوههای شنی نام داشت برخورد کردیم و مکانی را دیدیم که با بررسیهای مختلف متوجه شدیم فاصلهاش از سطح دریا نزدیک به 104 متر است که پایینترین نقطه ایران نیز لقب میگیرد. تمام این خاطرات به کنار اما تمام ناراحتی ما ایرانیان این روزها باید خشکشدن تکتک تالابهای کشور باشد که جلوی چشم مسئولان یکی بعد از دیگری درحال خشکشدن است و همه هم دست روی دست گذاشتهاند تا این اتفاق وحشتناک به سرانجام رسد که البته به سرانجام هم رسیده است.