شماره ۵۷۳ | سه‌شنبه 5 خرداد 1394
صفحه را ببند
امروز با سعدی شیراز
نیرزد که خونی چکد بر زمین

چو شاید گرفتن بنرمی دیار به پیکار خون از مشامی میار

به مردی که ملک سراسر زمین نیرزد که خونی چکد بر زمین

شنیدم که جمشید فرخ سرشت به سرچشمه‌ای بر به سنگی نبشت

بر این چشمه چون ما بسی دم زدند برفتند چون چشم بر هم زدند

گرفتیم عالم به مردی و زور ولیکن نبردیم با خود به گور

چو بر دشمنی باشدت دسترس مرنجانش کو را همین غصه بس

عدو زنده سرگشته پیرامنت به از خون او کشته در گردنت

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  485