شماره ۵۷۲ | ۱۳۹۴ دوشنبه ۴ خرداد
صفحه را ببند
چهار درسی که از مبارزه علیه موادمخدر و خشونت اسلحه آموختم

ایلونا زابو د کارو الهو  دیپلمات اجتماعی حقوق مدنی

ما درمورد سیاست موادمخدر موفق‌تر بوده‌ایم. اگر ۱۰‌سال پیش از مردم می‌پرسیدیم که جنگ بر سر موادمخدر ممکن است يا نه؟ حتما به ما می‌خندیدند. زندان‌های پلیس نظامی زیادی وجود دارد و موسسات مالی از جنگ سود می‌برند. اما امروز سازمان بین‌المللی کنترل موادمخدر درحال فروپاشی است. دولت‌ها و جوامع مدنی رویکرد‌های جدیدی را تجربه می‌کنند. کمیته جهانی سیاست موادمخدر، مخالفانش را می‌شناسد، رئیس‌جمهوری قبلی برزیل «فرناندو هنریک» به رهبرانی از همه طیف‌های سیاسی دسترسی پیدا کرد، از لیبرال‌ها تا محافظه‌کاران. گروهای رده‌بالا موافق مباحثه صادقانه درمورد شایستگی و نواقص سیاست موادمخدر هستند. این مباحثه استراتژیک و آگاهانه بود که حقیقت تلخ تاثير جنگ بر موادمخدر را آشکار كرد. جنگ برای موادمخدر همه‌جوره شکست خورد. موادمخدر ارزان‌تر و در دسترس‌تر از هر زمان دیگر است، مصرف جهانی بالا رفته است. اما بدتر این‌که پیامدهای منفی نادیده‌گرفته‌شده، تولید کرده. درست است که افرادی این مباحث را مطرح کرده‌اند، ولی ما از طریق پیشگویی استدلال‌های رقبایمان به‌وسیله نفوذ بر صدای قدرتمندی که چندسال پیش شاید درمقابل تغییر مقاوم بود، تفاوت ایجاد کرده‌ایم.
درس سوم: از اطلاعات برای پیشبرد استدلال‌هایتان استفاده کنید. اسلحه و مواد، مسائل احساس‌برانگیزانه‌اي هستند و ما دردمندانه در مبارزاتمان در برزیل یاد گرفتیم بعضی اوقات ممکن نیست وارد احساسات شد و به حقیقت پی برد. ولی این به معنی عدم تلاش نیست. تقریبا ما تا همین اواخر نمی‌دانستیم چند نفر برزیلی با اسلحه کشته شده‌اند. جالب است بدانيد، یک برنامه به‌نام «مهلرز اپیاناداس» بود كه به معني «زنان عاشق» است، مبارزه ملی کنترل اسلحه را آغاز کرد. در یک بخش پربیننده، یک بازیگر نقش اول با یک گلوله منحرف‌شده کشته شد، مادربزرگ‌ها و زنان خانه‌دار برزیلی عصبانی بودند، ما برنامه‌اي ترتيب داديم كه شامل فیلمبرداری از یک رژه کنترل اسلحه مي‌شد و اين رژه در ساحل کوپاکابانا انجام شد. این رژه و مرگ تأثیر زیادی روی نظرعمومی داشت. در طول هفته‌ها، کنگره ملی‌مان لایحه خلع سلاح را تصویب کرد که سال‌ها بی‌توجه مانده بود و بعد توانستیم اطلاعات را به حرکت درآوریم تا نتایج موفق تغییرات قانون و برنامه جمع‌آوری اسلحه را نشان دهیم. منظورم این است: ما می‌توانیم ثابت کنیم جان بیش از 5 هزار نفر را تنها در یک‌سال نجات دادیم. درمورد موادمخدر، برای كم‌كردن ترس و تعصب که اطراف این مسأله بود، ما توانستیم اطلاعاتی جمع و ارایه کنیم که نشان می‌دهد، سیاست‌های موادمخدر امروز ضرر بیشتری دارند تا استفاده‌کنندگان مواد و مردم کم‌کم دارند آن را می‌فهمند. چهارمین موضوعي كه فهميدم این است: از گردهم‌آوری دوستان قدیمی‌تان نترسید. چیزی که در برزیل یاد گرفتیم و این تنها در کشور من کاربرد ندارد اهمیت جمع‌آوری افراد با نظرات متفاوت و گلچین‌كردن آنها است. اگر می‌خواهید جهان را تغییر دهید، داشتن یک جامعه حد وسط طرفدار خودتان كافي است. درمورد دو مسأله موادمخدر و اسلحه، ما مخلوطی عالی از افراد را گردهم آوردیم. ما با نخبگان بسیج کردیم و پشتیبانی بزرگی از رسانه گرفتیم. ما قربانیان، طرفداران حقوق‌بشر و افراد فرهنگی را جمع کردیم. ما کلاس‌های حرفه‌ای برگزار کردیم دکترها، وکلا و افراد آکادمیک. چیزی که من طی این سال‌ها یاد گرفتم این است که ائتلاف كساني كه اراده دارند و كساني كه اراده ندارند را احتیاج دارید که تغییر ایجاد کنید، درمورد مواد، ما احتیاج به آزادی‌طلبان مخالف ممنوعیت‌ها و قانون‌گذاران و سیاستمداران لیبرال داریم. آنها شاید موافق همه‌چیز نباشند: درحقیقت آنها مخالف همه‌چیز هستند اما حقانیت مبارزه براساس نظرات
مختلف است. بیش از یک دهه، من زندگي راحتي در یک بانک سرمایه‌گذاری داشتم و از دنیای دیپلماسی جامعه مدنی خیلی دور بودم. اما از فرصت استفاده کردم. من راه را تغییر دادم، در راه کمک کردم تا جنبش‌های اجتماعی ایجاد کنم و معتقدم بعضی از قسمت‌ها را امن‌تر کرده‌ام. تک‌تک ما قدرت تغییر جهان را داریم. این‌كه مبارزه براي چه مساله‌ای است یا چقدر اين مبارزه سخت است، مهم نیستند، مهم آن است که جامعه مدنی، مرکزی برای تغییر است.


تعداد بازدید :  59