پول درآوردن برای سازمانهای غیرانتفاعی مفهوم تازهای نیست. گاهی اوقات شرایط اقتصادی ممکن است شما را به فکر وا دارد که به راههایی بیندیشید تا محصولات یا خدمات سازمانتان را به منابع درآمدزای جدیدی تبدیل کنید. همیشه خوب است که فرصتهای کسب درآمد در سازمانتان را ارزیابی کنید. اگر این فعالیتهای درآمدزا به مأموریت سازمان غیرانتفاعی مربوط است، گاه میتواند بدون نیاز به پرداخت مالیات ادامه پیدا کند. رالف لارسن، نویسنده کتاب راهنمای شروع کار درآمدزا در سازمان غیرانتفاعی شما، توصیه میکند در ارزیابی منابع بالقوه درآمدزا همیشه جانب احتیاط را بگیرید.بر همین اساس بیایید نگاهی بیندازیم به روشهای درآمدزایی که میتوان آنها را نسبتا سریع به کار بست و بعد قدمهایی را برای ارزیابی یک داد و ستد بلندمدت بررسی کنیم.
مسیر کوتاه: درآمدزایی از کاری که سازمانتان الان انجام میدهد
کسب سود سریع در بخشهای انتفاعی و تجاری هم نادر است و در بخش غیرانتفاعی حتی بیشتر غیرممکن. برای یک سازمان غیرانتفاعی حداقل 6ماه طول میکشد تا یک منبع خوب را برای کسب درآمد شناسایی کرده و بعد شروع به کسب درآمد بکند. اما دو راه سریع و کوتاه وجود دارد تا آنچه را شما تاکنون انجام دادهاید به پول تبدیل کنید:
اول، بازار خود را به مشتریان دیگر بسط دهید. مشتریانی را هدف بگیرید که به خدمات یا محصول شما دسترسی ندارند. شما میتوانید از مشتریان جدید بابت خدماتی پول بگیرید که از مشتریان قبلی بابت آن پولی نمیگرفتید. (مثلا اگر درحال حاضر دارید یک کتابچه رایگان برای مشتریان فعلیتان درباره جلوگیری از مصرف بیرویه مواد اعتیادآور عرضه میکنید، آیا میتوانید شروع به فروختن آن به سازمانهای دیگری بکنید، سازمانهایی که کتابچه شما را میتوانند به مشتریانشان عرضه کنند؟) دوم، دانش سازمانی خود را به گروههایی که به آن دانش احتیاج دارند، با دریافت مبالغی ارایه دهید. در بخش غیرانتفاعی، یکی از ارزشمندترین سرمایههایی که داریم دانشی است که از دوران کار کردن با مشتریان بهدست میآید. به کسانی فکر کنید که میخواهند خدمات مشابهی در دیگر حوزههای کاری ارایه دهند و حاضرند برای این دانش پول بپردازند. بسیاری از افرادی که خواهان دانش شما هستند - علاوهبر پرداختن هزینههای شما - از پرداخت مبالغی برای دریافت این آموزشها، استقبال میکنند. (اگر یاد گرفتهاید که چطور یک بازارچه خیریه راه بیندازید، آیا میتوانید این دانش را به دیگر مراکزی که کار مشابهی میخواهند انجام دهند بفروشید؟)
مسیر بلند: درآمدزایی از کارهایی که سازمانتان میتواند آغاز کند
فراتر از رویکردهای سریع برای یافتن منابع درآمدزایی جدید، شما میتوانید فرآیندی آگاهانه و بلندمدت برای توسعه داد و ستد سازمانتان آغاز کنید. رولف لارسن یک فرآیند 7 مرحلهای برای این کار را توصیه میکند:
1) به کارها نظم و سروسامان بدهید
سازمان شما نیاز دارد یک رهبر پروژه و یک تیم دادو ستد داشته باشد تا مواردی را از قبیل اینکه ایدههای داد و ستد چگونه به برنامههای راهبردی سازمان ارتباط دارند و هدف و نتیجه نهایی از دادوستد برای سازمان غیرانتفاعی چیست، ارزیابی کنند و حمایت رهبری سازمان را جلب کنند. گام اول ممکن است بین 2 تا 4 هفته طول بکشد.
2) ارزیابی دقیقی از برنامه درآمدزایی سازمان انجام دهید
اکنون وقت ارزیابی نقاط ضعف و قدرت سازمان برای توسعه طرح دادوستد است. تیم دادوستد در میان مولفههای جاری در جستوجوی مشتریان بالقوه نیز خواهد بود و آنچه را که سازمان شما به بهترین نحو ممکن انجام میدهد، پیدا میکند. بهترین فرصتهای دادوستد معمولا بر مولفههای تشکیلدهنده سازمان و قابلیتهای اصلی آن استوار میشوند. تحلیلهای انجامشده به تعیین اینکه کارکنان و هیاتمدیره چه نوع مهارتهای کسبوکاری دارند، کمک میکند. طی این قدم، مهم است که مشتریان، محصولات و خدمات بالقوه را ارزیابی کنید. قدم دوم ممکن است بین 3 تا 6هفته طول بکشد.
3) جلسه طوفان فکری بگذارید و ایدههای مناسب را انتخاب کنید
بخش مفرح ماجرا از اینجا شروع میشود. اول تصمیم میگیرید که آیا به مشاوره خارج از سازمان احتیاج دارید یا خیر و بعد یک کمیته کارآفرینی تشکیل میدهید. این کمیته ارزیابی برنامه دادوستد را بررسی میکند، بعد نوبت طوفان فکری ایدهها است. طوفان فکری خود را با بررسی مشتریان بالقوهای که بهتر میشناسید شروع کنید: مولفههای تشکیلدهنده سازمان شما یا دیگرانی که بهطور مرتب با آنها کار میکنید. آنها چه نیازهای برطرفنشدهای دارند که با قابلیتهای اصلی شما هماهنگ است؟ بعد تعیین کنید که محصولات یا خدمات خود را به کدام مشتریان یا بازارهای دیگری میتوانید بفروشید. در نهایت، فهرست خود را به سه تا از نویدبخشترین ایدههای مطرحشده محدود کنید. اجرای قدم سوم ممکن است بین 4 تا 8هفته طول بکشد.
4) آزمایشهای سریعی را برای تحلیل بازار اجرا کنید
تیم دادوستد، سه ایده برتر را خواهد گرفت و آنها را به سرعت در بازار آزمایش خواهد کرد. از گزارشهای کتبی و مصاحبهها، اطلاعات کافی بهدست میآورد تا بهسرعت درباره هرکدام از ایدههای دادوستدها داوری کند و رأی بدهد. اگر نتیجه نویدبخش بود این تیم یک ایده را انتخاب خواهد کرد تا درباره بازاریابی و موفقیت دادوستد تحقیق کاملی انجام دهد. اجرای این مرحله ممکن است بین 4 تا 8 هفته طول بکشد.
5) درباره بازار کارتان امکانسنجی کنید
در این مرحله کار سنگین شروع میشود. تحقیق درباره میزان عرضه و تقاضا و امکان موفقیت یک ایده دادوستد، بیشترین زمان را میبرد، تحلیل زیادی لازم دارد و سختترین کار است. اغلب، وقتی دادوستدها شکست میخورند، ردپای مشکل را میتوان گرفت و به ناکافی بودن میزان تحقیقات اولیه رسید. ایده دادوستد شما باید با جمع کردن اطلاعات جامع درباره مشتری، بازار و رقبا در فضای بازار تحلیل شود. لازم است این اطلاعات را در برابر تواناییها و ضعفهای سازمانتان بگذارید. این تحلیل میتواند به شما کمک کند که تصمیم بگیرید آیا ایده دادوستد شما واقعا میتواند تبدیل به کسب و کار شود یا نه. تکمیل این مرحله ممکن است بین 5تا 10هفته طول بکشد.
6) تحلیل مالی برنامهتان را آماده کنید
تیم در این مرحله، تحقیقات انجامشده را تبدیل به طرح بودجه و عملیات مالی میکند. در ضمن شما احتیاج دارید که شک و شبهههای باقیماندهای را که دادوستدتان با آن مواجه است، مشخص کنید. با اتمام این مرحله از تحقیق، شما بهقدر کافی اطلاعات دارید تا تصمیم بگیرید که آیا باید دادوستد را شروع کرد یا خیر. تکمیل این مرحله ممکن است بین 3 تا 6 هفته طول بکشد.
7) یک طرح تجاری بنویسید
در این مرحله شما آمادهاید تا کار تحلیلی انجام شده در گامهای 5 و 6 را به یک طرح عملی یا بهعبارت دیگر به یک طرح تجاری تبدیل کنید.
این طرح تجاری شامل تصمیمگیریهای مهم درباره کارکنان، محل و تجهیزات است. شما به برنامههای مشخصی برای عملیات، بازاریابی و مدیریت مالی احتیاج دارید. این قدم در عمل وقت کمتری از شما میگیرد، اما از جهات دیگری دشوارتر است، چون لازم است تصمیمات دشواری بگیرید که بر اتفاقاتی که بعد از شروع دادوستد میافتد تاثیرگذار است. این مرحله ممکن است بین 4 تا 8 هفته طول بکشد.