آرش خیراندیش متخصص اکوتوریسم و عضو ستاد مردمی نجات آشوراده
ashoradeh1393.blogfa.com
آموزش همگانی محیطزیست مستلزم انتقال دانش، ایجاد بینش و تمرین رفتار پایدار زیستمحیطی در مردم است. مربیان کارآزموده محیطزیست برای نیل به اهداف تربیتی خود تلاش میکنند تا مراحل سهگانه فوق را با روشها و تکنیکهای متنوعی عملی ساخته و نتیجه کارشان را سنجش و ارزیابی کنند. به عبارتی میتوان گفت که اگر آموزشگیرندگان بتوانند رفتاری پایدار در راستای حفاظت از محیطزیست را در خود پرورش دهند، آموزش محیطزیست موفق بوده است. بهعنوان مثال میتوان به آموزش ترک دخانیات در حوزه سلامتی اشاره کرد که هدف نهایی آن، تداوم رفتار مبتنی بر سلامت فرد است. بدون چنین تداومی، انتقال صرف دانش مضرات دخانیات بیفایده خواهد بود. پزشکانی داریم که خود سیگاری هستند؛ آنان مضرات این کار را میدانند اما چون به دانش خود عمل نمیکنند درواقع به این علم دست پیدا نکردهاند. بدین ترتیب آموزش محیطزیست بدون تمرین رفتار پایدار به نفع سلامت محیط، آموزش کاملی نخواهد بود. اکنون این پرسش مطرح میشود که حتی در صورت ایجاد و پایداری رفتار زیستمحیطی در شخص، آیا میتوان بدون داشتن حداقلی از شجاعت برای رویارویی با تخریبگران محیط به نتیجه قابلقبولی در اینباره دست پیدا کرد؟ به عبارت دیگر آیا رفتار پایدار زیستمحیطی مستلزم داشتن شجاعت رویارویی با معضلات زیستمحیطی نیست؟ پاسخ صحیح به این سوال در زمانی که عوامل تخریب محیطزیست که ناشی از رفتار زیستمحیطی پرخطای بشر امروز است همگی علیه فعالان واقعی محیطزیست به صورت یکپارچه عمل میکنند، راهگشای بسیاری از موفقیتها در این زمینه است. واقعیت این است که داشتن شجاعت کافی در رویارویی با تخریبگران محیطزیست، از الزامات یک رفتار زیستمحیطی پایدار است. در دنیای امروز بسیار هستند کسانی اعم از دولتی و غیردولتی که با تصمیمات و رفتارهای خود، متعرض سلامت افراد و جامعه میشوند. اگر افرادی که خود را فعال محیطزیست میدانند شجاعت پایهای مقابله و رویارویی با این تخریبگران را نداشته باشند، قطعا رفتار زیستمحیطی ناقص و بعضا مخربی خواهند داشت. یک فعال واقعی و آموزشدیده محیطزیست باید بتواند در زمان لازم با رعایت اصولی چون حکمت و مصلحت در برابر عوامل نابودی محیطزیست ایستاده و شجاعت خود را در این زمینه به بوته آزمایش بگذارد.
طی چند ماه گذشته، سازمان حفاظت محیطزیست ایران در اقدامی غیرقابل باور تصمیم به واگذاری مدیریت تنها جزیره ایرانی دریایخزر (جزیره آشوراده) را به سرمایهگذاران بخش خصوصی به نام گردشگری گرفته و بر این خطای آشکار اصرار میورزد. تصمیم آن سازمان در این باره، به نظر کارشناسان و استادان تراز اول محیطزیست کشور، منجر به نابودی اکوسیستم حساس و شکننده آن جزیره که قسمتی از پناهگاه حیاتوحش میانکاله است، خواهد شد. بدین سبب بود که گروهی از دلسوزان و کارشناسان محیطزیست کشور گرد هم جمع شده با تشکیل «ستاد مردمی نجات آشوراده» به مخالفت با طرح مذکور پرداختند. در اینجا نام تعدادی از کارشناسان و استادانی که به صراحت درباره واگذاری مدیریت جزیره آشوراده به طرح گردشگری سازمان حفاظت محیطزیست نظر مخالف دادهاند، ذکر میشود:
- دکتر اسماعیل کهرم؛ اکولوژیست و مشاورعالی سازمان حفاظت محیطزیست
- دکتر تقی فرور؛ اکولوژیست و از موسسان سازمان حفاظت محیطزیست
- دکتر مجید مخدوم؛ پدر علم آمایش سرزمین در ایران
- دکتر مهلقا ملاح؛ مدیرعامل انجمن زنان مبارزه با آلودگی محیطزیست
- دکتر حسین آخانی؛ استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران
- دکتر خدیجه رضوی؛ زیستشناس و مدیرعامل موسسه توسعه پایدار و محیطزیست(سنستا)
- مهندس فاطمه ظفرنژاد؛ پژوهشگر آب و از پیشکسوتان مبارزه با سدسازی در ایران
- دکتر میرمهرداد میرسنجری؛ اکولوژیست و عضو انجمن ارزیابی محیطزیست ایران
- مهندس مژگان جمشیدی؛ خبرنگار خبره حوزه محیطزیست
- دکتر پریچهر شاهسوند؛ استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
- مهندس مهلقا کاشفی؛ عضو هیأتمدیره انجمن زنان مبارزه با آلودگی محیطزیست
به لیست فوقالذکر دهها استاد و کارشناس خبره دیگر کشور در زمینههای گوناگون مرتبط با محیطزیست و توسعه پایدار اضافه میشوند. اکنون نزدیک به دویست سازمان مردمنهاد کشور، عضو «ستاد مردمی نجات آشوراده» بوده و شجاعانه در برابر آن تصمیم مخرب ایستادگی میکنند. این همان شجاعتی است که مورد نظر این قلم بوده و آن را از الزامات فعالیت زیستمحیطی بر شمردیم. شجاعت سازمانهای مردمنهاد، فعالان مستقل و استادان عضو ستاد مردمی نجات آشوراده از آن رو مورد توجه قرار گرفته که این افراد حقیقی و حقوقی در قبال زحمات خود برای حفاظت از جزیره آشوراده، نه نگران از دست رفتن توجه دولتیان بودند و نه در طمع کسب امتیازی اقتصادی. آری فعالان محیطزیست واقعی میبایست اینچنین شجاعانه رفتار کنند.