شماره ۵۶۹ | پنج‌شنبه 31 ارديبهشت 1394
صفحه را ببند
در دنیا چه خبر است؟

افشین طباطبایی  نویسنده و پژوهشگر اجتماعی

صلح؛ آرزویی که بشر از ابتدای تاریخ به دنبال آن بوده و هنوز هم برای رسیدن به آن راه طولانی‌ای دارد. با مطالعه تاریخ و کنکاش در سرگذشت جنگ‌های مختلف و بررسی علل وقوع، ریشه‌های شکل‌گیری، پیامدها و... مطالب زیادی درمی‌یابیم. اول این‌که بسیاری از جنگ‌ها در طول تاریخ به واسطه جهان‌گشایی، کسب فتوحات، افزودن به وسعت سرزمین اصلی و تقویت پایه‌های یک قدرت مرکزی پا گرفته‌اند یعنی در حقیقت انسان‌ها برای احیای منافع شخصی خود حاضر شده‌اند رنج و بدبختی دیگر انسان‌ها را به تماشا بنشینند. آتش برخی جنگ‌ها نیز به خاطر انتقام‌جویی، حق‌طلبی، اعاده حیثیت و امثالهم توسط قشرهای پایین جامعه علیه طبقه حاکم روشن شدند.
ولی با مرور تاریخچه جنگ‌های چنددهه اخیر متوجه می‌شویم که دلایل پنهان دیگری زیر چهره خشونت جنگ نهفته است مثل؛ انگیزه‌های سیاسی، دسترسی و تسلط به منابع طبیعی، سلطه فرهنگی و اقتصادی، نسل‌کشی، آزمایش تجهیزات نوین و بسیاری نیات شیطانی ناگفتنی دیگر که باور اغلب آنها‌ برای افکار عمومی ممکن نیست؛ برنامه‌ریزان آن با اهدافی که برای خود ترسیم کرده‌اند- اهدافی غیرانسانی- تمام شرایط را با نادیده گرفتن حقوق دیگران مهیا ساخته‌اند تا  در سایه آن به خواسته‌های شوم خود برسند.
در علم تجارت قدیمی، تولیدکننده آنچه را موردنیاز مصرف‌کننده و بازار بود تولید می‌کرد، ولی امروزه اربابان سرمایه هرچه بخواهند تولید می‌کنند و بعد به دنبال ایجاد انگیزه‌های خرید در مصرف‌کنندگان می‌روند. درواقع از دیگران به‌عنوان ابزاری برای رسیدن به خواسته خود استفاده می‌کنند. این سودجویان برای این‌که بازاری برای کالاهای مرگبار خود پیدا کنند هزاران انسان را بی خانمان کرده و اسباب بدبختی میلیون‌ها زن و کودک را فراهم می‌آورند. برخی جنگ‌های دهه‌های اخیر نیز براساس همین اندیشه پا گرفته است. یعنی برافروختن آتش جنگ صرفا به خاطر سودجویی و منفعت‌طلبی‌های اربابان استکبار (از قبیل فروش سلاح ، دارو، تجهیزات و...) در شرایطی که زمینه‌های جلوگیری یا توقف جنگ وجود داشته است.  ناگفته نماند بروز هر جنگ به غیر از کشتارها و تلفات انسانی از هر دو طرف باعث تخریب و ویرانی زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی کشورهای درگیر نیز می‌شود که تا سال‌ها بعد از اتمام جنگ کشورهای فوق را در همه زمینه‌ها نیازمند ابرقدرت‌ها می‌سازد. از طرفی در کشورهای طرفین بعد از خاتمه جنگ بعضا دولت‌هایی وابسته روی کار می‌آیند که خود آنان زمینه تسلط نرم‌افزاری و زیرپوستی ابرقدرت‌ها و چپاول همه‌جانبه سرمایه‌های ملی را فراهم می‌سازند.  ابرقدرت‌ها برای رسیدن به خواسته‌های نامشروع خود؛ بهره بردن از نیروی کار ارزان، منابع طبیعی، سوخت فسیلی، آب و... دست به هر کار پلیدی ازجمله جنگ افروزی می‌زنند. نباید فراموش کنیم که بعد از پایان دومین جنگ جهانی و کشته‌شدن میلیون‌ها نفر در قاره اروپا و تشکیل شورای امنیت و پنج عضو دایم آن، ابرقدرت‌ها پتانسیل خشونت و خشم و تنش اجتماعی را در قالب تعریف سیاست‌های کلان از قاره خود دور کردند و آن را در نقاط مختلف جهان به شکلی هدفمند با برنامه و حساب‌شده آزاد ساختند. از درگیری و نسل‌کشی گرفته تا اختلافات مرزی و مذهبی.  در هر جای دنیا پتانسیلی از اختلافاتی اینچنینی به صورت تاریخی وجود داشته است و اتاق‌های فکر و برنامه‌ریزان نظام سرمایه با نوعی مدیریت استراتژی مدرن سعی در نفوذ، دخالت، تحریک و به فعل درآوردن انرژی آتشفشان خفته در آن کشور، منطقه و ناحیه از جهان هستند. همین گروه‌های تندرو مذهبی که در اکثر نقاط دنیا پا گرفته‌اند و به جنایاتی دست می‌زنند تا این واقعیت ثابت شود که انسان می‌تواند به پایین‌تر از حیوان تنزل کند، دست پخت ابرقدرت‌ها و سرمایه‌دارانی هستند که برای منابع مختلف این کشورها برنامه‌ها دارند.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  298