آرمین منتظری روزنامه نگار
نشست کمپ دیوید با حضور برخی سران عرب در واشنگتن به میزبانی باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا برگزار شد. این نشست البته آنطور که باید و شاید از سوی رسانههای داخلی مورد تحلیل و ارزیابی قرار نگرفت. تحلیلها و ارزیابیها تنها حول این محور خلاصه شد که سران عرب برخورد سردی با باراک اوباما در نشست کمپ دیوید داشتند و این خود نشانه ناکارآمدی سیاستهای آمریکا درخصوص اعراب خلیج فارس است. تحلیلها درخصوص این نشست تقریبا در این حد خلاصه شد که آمریکا روی اعراب را در کمپ دیوید زمین انداخته و آنچه را که آنها خواستارش بودند به آنها نداده است. این تحلیل البته تنها بخشی از واقعیت است، نه همه آن. منطق متعارف حکم میکند که به تحرکاتی که عربستانسعودی و برخی دیگر از کشورهای حاشیه خلیجفارس طی چند ماه گذشته در منطقه آغاز کردهاند، نگاهی واقعگرایانه و عاری از هرگونه شعار داشته باشیم. جامعه ایرانی نیز به جای شنیدن اینکه «خاندان سعود درحال فروپاشی است»، «سعودیها در پایان راه قرار گرفتهاند» و از این قبیل سخنان که صرف نظر از درست یا غلط بودن آنها، جنبه شعاری دارند، نیازمند تحلیلهای مستدل و منطقی هستند.
واقعیت این است که اعراب حاشیه خلیج فارس از مذاکراتی که اخیرا میان ایران و آمریکا در جریان است و پیامدهای آن به شدت هراس دارند. آنها به خوبی میدانند که نتیجه این مذاکرات بهطور قطع تغییراتی در منطقه ایجاد خواهد کرد و از این بیم دارند که در نتیجه این تغییرات، این ایران باشد که بهعنوان قدرت هژمون منطقه، سر بر میآورد. این ترس و بیم البته تازگی ندارد. خاندان سعود حتی در دهه 1350 نیز این بیم و ترس را تجربه کرده بود. در آن زمان رژیم پهلوی روابط نزدیکی با آمریکا داشت و آمریکا ایران را بهعنوان ژاندارم منطقه به انواع و اقسام سلاحها مسلح کرده بود. آمریکا در آن زمان بر این عقیده بود که ایران میتواند منافع آمریکا در خلیج فارس و تنگه هرمز را تأمین کرده و در عین حال مانعی برای نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در منطقه باشد. در همان زمان نیز کشورهای عربی خلیجفارس، بهخصوص عربستان، بهعنوان بزرگترین تولیدکنندگان انرژی جهان، از اینکه آمریکا تا این اندازه به ایران اعتماد کرده، خشمگین بودند. در آنسوی ماجرا واشنگتن نیز به عربستانسعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس، نیاز داشت چرا که تنها این کشورها بودند که میتوانستند در اوپک در مقابل ایران بایستند و مانع از این شوند که اوپک بهطور تمام و کمال در دستان ایران قرار بگیرد. انقلاب ایران اما همه چیز را دگرگون کرد. پس از انقلاب ایران، سعودیها و آمریکایی به ناگاه در یک جبهه قرار گرفتند و نمونه کامل همکاری این دو علیه ایران، جلودار کردن صدام حسین برای حمله به ایران بود.
در واقع نگاه سعودیها در دهههای گذشته به روابط شان با آمریکا و همچنین روابط میان ایران و آمریکا همواره نگاهی سیاه و سفید بوده است این نگاه حتی امروز هم دیده میشود. نگاهی به نوشتههای روزنامههای عربی، چند روز مانده به نشست کمپ دیوید، نشان میدهد که اعراب بر این عقیدهاند که آمریکا نمیتواند هم با ایران روابط نزدیک داشته و هم با کشورهای عربی خلیج فارس. آنها بر این عقیدهاند که آمریکا باید میان این دو یکی را انتخاب کند. واقعیت اما این است که آمریکا به دنبال ارتباط با هر دو طرف است. از این منظر است که سیاستگذاران ایران باید به فکر طرح استراتژی جدیدی برای خاورمیانه برای زمان پس از توافق هستهای باشند. توافق هستهای به هیچ عنوان اعراب حاشیه خلیج فارس را تضعیف نخواهد کرد. چراکه آمریکا چنین اجازه را نخواهد داد. اتفاقا پس از توافق هستهای باید منتظر حمایت بیشتر آمریکا از کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی ترکیه بود. چراکه براساس ایدهای که آمریکاییها برای خاورمیانه در نظر دارند و با توجه به استراتژی جدید نظامی آمریکا برای حضور کمرنگتر در خاورمیانه و توجه بیشتر به آسیا پاسفیک، آمریکا باید در فضای پس از توافق حمایت بیشتری از کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه صورت دهد تا آنها بتوانند در مقابل ظهور قدرتمندانه ایران، بالانس را حفظ کنند. درواقع آمریکا به دنبال این است که کشورهای خاورمیانه بدون حضور نیرویی خارجی، مشکلاتشان را با هم حل کنند. در واقع آمریکاییها تلاش دارند جنگهای آینده در خاورمیانه را به جنگهایی میان کشورهای منطقه تبدیل کنند.
مخلص کلام اینکه، توافق هستهای میان ایران و غرب، برخی چارچوبها در منطقه را به هم خواهد زد و چارچوبهای جدیدی ایجاد خواهد کرد. بدیهی است که ایران نیز باید برای این چارچوبهای جدید استراتژیهای بهروز کارآمدی را تدوین کند. نشستن و امید داشتن به تضعیف اعراب حاشیه خلیجفارس، نهتنها منطقی نیست بلکه مایه آرامشی متزلزل است که هر زمان ممکن است به تندبادی از میان برود. باید خیلی کوتهفکر باشیم که فکر کنیم که ایالات متحده آمریکا تنها برای حل مسأله هستهای ایران، پای میز مذاکره نشسته و به امتیازدادن راضی شده است. توافق هستهای با ایران تکهای از پازل طرح بزرگتری است که آمریکا در خاورمیانه به دنبال اجرای آن است. البته این تکه، مهمترین و اساسیترین تکه پازل است.