شماره ۳۵۶ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۷ مرداد
صفحه را ببند
مرگ دختر دانشجو روایت تلخ جوانی است که قربانی ناخواسته سقوط هواپیما شد
دخترم دوست داشت مشهور شود

داستان حدیثه قاسمی خیلی غم‌انگیز است. دختر دانشجویی که ناخواسته قربانی سقوط هواپیمای سپاهان ایر شد. او یکی از قربانیانی است که حتی خودش هم فکر نمی‌کرد اینچنین سرنوشتی پیدا خواهد کرد. حالا پس از گذشت چند روز از مرگ دردناک به سراغ خانواده‌اش رفتیم.  
 خانه‌ای بدون حدیثه
در این چند روز همه اقوام از جان و دل مایه گذاشته‌اند تا مراسم ختم حدیثه به نحو احسن برگزار شود. همین دیروز بود که مراسم ختم حدیثه برگزار شد.  مادرش می‌گوید: هنوز نمی‌توانم باور کنم دخترم را از دست داده‌ام. هنوز زنگ صدایش در گوشم می‌پیچد. دیروز مراسم ختم دخترشان را برگزار کرده‌اند. به همین زودی 3 روز از خاکسپاری تنها دخترشان گذشت. مادر حدیثه آرام به نظر می‌رسد. می‌نشینم کنارش و از او می‌خواهم ماجرایی که باعث مرگ دخترش شد را تعریف کند. او با صدایی گرفته می‌گوید: ساعت 8 صبح روز حادثه بود که حدیثه از خانه خارج شد تا به دانشگاه برود. دخترم ترم پنجم رشته پیراپزشکی بود. از شب قبلش دخترم فرق کرده بود. احساس می‌کردم چهره‌اش نورانی شده.  مهربان‌تر از هر زمان دیگری شده بود. آن روز وقتی او در چارچوب در قرار گرفت و چهره‌اش را دیدم حسی به من می‌گفت او رفتنی است. ساعت حدود 10 صبح بود که دیدم تلفن خانه به صدا درآمد.  گوشی را که برداشتم دیدم برادرم است.  از صدایش معلوم بود که اتفاق بدی افتاده.  برادرم بعد از کلی این دست و آن دست کردن گفت حدیثه در مسیر تهران تصادف کرده.  اما هیچ‌کس نمی‌داند او را به کدام بیمارستان برده‌اند. با شنيدن این خبر انگار سطلی از آب یخ را روی سرم خالی کردند. منتظر ماندم تا برادرم دنبالم آمد و همراه او به طرف بیمارستان فیاض‌بخش به راه افتادیم.  قرار بود هر کدام از اقوام و آشنایان به یک بیمارستان سر بزنند تا اگر حدیثه را پیدا کردند بقیه را خبر کنند. زن جوان به این جای ماجرا که می‌رسد اشک در چشمانم حلقه می‌زند. او ادامه می‌دهد: بخش اورژانس آن روز خیلی شلوغ بود.  وقتی اسم دخترم را به پرستار اورژانس دادم گفت تا همین لحظه دختری با این مشخصات نیاوردند اما اگر تصادفی باشد شاید تا چند لحظه دیگر او را بیاورند. در همین لحظه بود که متوجه شدیم دختر جوانی را به بیمارستان آورده‌اند و هویتش مشخص نیست. وقتی خودم را به اتاقی که دختر جوان در آن بستری بود رساندم دیدم پرستاران درحال جابه‌جا کردن فرد مصدومی هستند که تمام صورتش باندپیچی شده است. به خاطر پوشیده شدن صورت دختر جوان قادر به شناسایی او نبودم. از طرفی دلم می‌خواست او دخترم نباشد اما از طرف دیگر با خودم می‌گفتم خدا به داد مادر او برسد. به دنبال نشانی از دخترم در فرد مصدوم بودم که چشمم به پاهای او افتاد.  فرد مصدوم حدیثه من بود. هنوز در خانه‌شان پر از میهمان است اما تا چند روز دیگر همه اقوام به سر زندگی‌شان می‌روند و خانواده قاسمی باید روزگار را به تنهایی سر کنند. مادر حدیثه می‌گوید: دخترم را به اتاق عمل بردند.  ساعت 11 بود که دخترم را به اتاق عمل بردند و تا ساعت 5 هیچ خبری از اتفاق‌هایی که در اتاق عمل می‌افتاد نداشتیم.  بعد از اتمام عمل وقتی از پزشک درباره دخترم پرسیدیم گفت تمام تلاششان را کرده‌اند و مابقی کار فقط دست خداست و باید برای حدیثه دعا کنیم. قرار بود هرچه سریع‌تر دخترم را به اتاق‌ آی‌سی‌یو ببرند اما متاسفانه پس از 7 ساعت انتظار همچنان دخترم در بخش بود. پزشکان می‌گفتند به خاطر ضربه‌ای که به طحالش خورده احتمال خونریزی و مرگش وجود دارد به همین خاطر تا شرایطش مهیا نشود نمی‌توانند او را تکان دهند. انتظار برای بهبود وضع حدیثه همچنان ادامه داشت اما انگار سرنوشت دختر جوان چیز دیگری است. مادر دختر جوان می‌گوید: ساعت 5 صبح بود که به ما خبر دادند حدیثه دچار مرگ مغزی شده و بهتر است اعضای بدنش را اهدا کنیم. یعنی این حرف‌ها را همسرم به من گفت.  وقتی متوجه ماجرا شدم یاد روز‌های اولی افتادم که دخترم وارد دانشگاه شده بود. یک روز وقتی به خانه آمد گفت فرم اهدای اعضا را پر کرده است و دوست دارد اگر روزی برایش اتفاقی افتاد اعضای بدنش را اهدا کنیم. با رضایت خانواده، دختر جوان روز دوشنبه 20 مرداد به بیمارستان مسیح دانشوری منتقل شد و صبح روز سه‌شنبه 21 مردادماه عمل اهدای عضو انجام شد. در این عمل 14 عضو دختر جوان برای اهدا به بیمارستان‌هاي مختلف فرستاده شد. وقتی می‌خواهیم از خانه قاسمی بیرون بیاییم مادر حدیثه می‌گوید: دخترم همیشه خاص بود و دوست داشت در همه چیز نمونه باشد. چه در درس و چه در زندگی. او خیلی دلسوز بود و به همین خاطر ماه رمضان امسال سرپرستی یک دختربچه یتیم را برعهده گرفت. دخترم همیشه دوست داشت یک روز به خاطر یک کار بزرگی که انجام می‌دهد مشهور شود. او حالا به آرزویش رسیده است.


تعداد بازدید :  112