از زمان رخ دادن این اتفاق نادر، شما بهعنوان دعوتکننده مردم به سکوی مراسم قهرمانی حسابی در مظان اتهام قرار گرفتهاید...
به هرحال به نظر آنهایی که مرا مقصر دانستهاند، ارکان فدراسیون و وزارت ورزش و جوانان احترام میگذارم.
از اصل ماجرا خبر داشتید؟
نه چون من هم برحسب اطلاعاتی که از نیمکت تراکتورسازی بهدست آورده بودم، فرضیاتم را چیده بودم و وقتی بازیکنان با پیراهنهای از تن خارج کرده به وسط زمین ریختند، تصور کردم واقعا سپاهان مساوی کرده است.
چه کسی اطلاعات غلط را در ورزشگاه پخش کرد؟
واقعا نمیدانم.
گفته میشود به این خاطر واقعیت اعلام نشد که فغانی و تیم داوری در آرامش از زمین خارج شوند...
این حرف دیگر چیست؟! ما ورزشی هستیم، نه آدمهایی سیاسی پس به ورزش، دیدی کاملا ورزشی داریم و اصلا قرار نبود به دلایل امنیتی، حقیقت عیان نشود.
پس هدف شما از گفتن جمله«هواداران برای برپایی منظم جشن قهرمانی روی سکو بیایید» چه بود؟
اگر یک بار دیگر صحنه را ببینید، متوجه میشوید من فقط گفتم هواداران بیایند تا مراسم را برگزار کنیم و حرفی از جام و قهرمانی نزدم. مراسمی که من مسئول دعوت به آن بودم، نه جشن قهرمانی بلکه مراسم انتخاب بهترین بازیکن میدان بود. به هرحال مراسم جشن قهرمانی را متولیانی مانند سازمان لیگ انجام میدهند. اسپانسر لیگ هدیه بهترین بازیکن را در دست داشت اما نمیدانست بهترین بازیکن چه کسی است! وظیفه من، اعلام دعوت به مراسم بود.
اما در این شرایط هزاران نفر در زمین مسابقه بودند و حرفهای شما میتوانست تشنج بیشتری به وجود بیاورد.
وظیفه من همین بود و بهترین بازیکن هم باید انتخاب میشد.
آیا کسی به شما دستور داده بود از بلندگو این جمله را بگویید؟
بله. از طریق مسئولان بالادست به من دستور داده شد.
یعنی ششگلانی، رئیس هیأت فوتبال آذربایجان چنین حکمی داده بود؟
ایشان، نه اما مسئول بالادستی، چرا! تأکید میکنم ما فوتبالی هستیم و نه آدمهایی سیاسی. مسئولان هم هدف اصلاح امور به شکل ورزشی را دارند، نه به صورت امنیتی.
آیا لزومی داشت در این بحبوحه، بیخیال مراسم و نام تیم قهرمان شوید و بر اعطای جایزه بهترین بازیکن زمین پافشاری کنید؟
لطفا مسائل را با هم قاطی نکنید. هدف ما برقراری نظم و آرامش بود.
این نظم و آرامش که میگویید، دقیقا یعنی چه؟
یعنی همان که از بلندگو گفتم! یعنی هواداران روی سکو بیایند تا انتخاب بهترینها را جشن بگیریم!
فکر نمیکنید شما قربانی شدید؟
خیر، سرنخ ماجرا، جای دیگری است. به جای اینکه ماجرای مربوط به بلندگو را بزرگ کنید، ماجرای ظلم دنبالهدار داوری به تراکتورسازی را پیگیری کنید تا متوجه شوید چرا اشتباهات داوری مدام به ضرر سرخهای تبریز بود.