شهروند| درگيري بچگانه 2 دانشآموز در مقابل 2 دبيرستان شهرستان خلخال با مرگ تلخ يكي از آنها پايان يافت. اين دانشآموز
13ساله كه يكي از نخبگان مدرسهاش بود، قرباني انتقامجويي يكي از پسران مدرسه شد و پس از 20 روز كه در حالت كما بود، جان خود را از دست داد. مدیران اين دو دبیرستان شهر خلخال پس از مرگ اين دانشآموز به دليل سهلانگاري از سمت خود عزل شدند و عامل این درگیری مرگبار با حکم دادستان تا رسیدن به سن قانونی در دارالتادیب میماند.
روز يكشنبه 6 ارديبهشت ماه امسال بود كه خبري تلخ به والدين يكي از دانشآموزان دبيرستان پسرانه تيزهوشان علي ابن ابيطالب(ع) رسيد. هيچ كس باور نميكرد كه دعواي بچگانه 2 دانشآموز تا اين اندازه فاجعه بيافريند. ماجرا از اين قرار بود كه «احسان داداش اوغلي» يكي از دانشآموزان نخبه مدرسه علي ابن ابيطالب (ع)
درست زماني كه زنگ مدرسهشان به صدا درآمد و به حياط آمد، هدف حمله يكي از دانشآموزان دبيرستان پسرانه حضرت امام خميني (ره) كه كنار مدرسه خودشان بود، قرار گرفت. در اين درگيري كه بين 2 دانشآموز رخ داد «احسان داداش اوغلی» از ناحیه گردن و مغز دچار آسیب شد و به بیمارستان امام خمینی خلخال منتقل شد. پس از انجام معاينات پزشكي به دليل وخيم بودن حال اين پسر نوجوان، وي بلافاصله به بیمارستان علوی اردبیل منتقل شد. همانجا اعلام كردند كه احسان 13 ساله به كما رفته و دچار مرگ مغزي شده است. اين دانشآموز نخبه و تيزهوش 20 روز در کما به سر برد و درنهایت بر اثر مرگ مغزی ساعت يك شب 25 ارديبهشتماه جان خود را از دست داد. پس از اين حادثه تلخ و مرگ احسان خبر رسيد كه هر دو مدیر دبیرستانها به دليل بيتوجهي و سهلانگاري از پست مدیریت عزل و کنار گذاشته شدهاند. احسان داداش اوغلي دانشآموز تیزهوش رشته دوم تجربی بود كه به شدت به ورزش تكواندو علاقه داشت. تا جايي كه پدرش ميگويد: «احسان استعدادهای خدادادي زيادي داشت. او از 5 سالگی ورزش تکواندو را آغاز کرد و 10سال است که ادامه میدهد. کمربند «دان دو» دارد که قرار بود برای آزمون «دان سه» امتحان دهد که اين حادثه براي او رخ داد. احسان يكسال جهشی درس خوانده بود و در کنار ورزش خود در مدرسه تیزهوشان خلخال درس میخواند.»
پدر احسان داداش اوغلی ماجرای مرگ پسرش را اینگونه تعريف ميكند: «ظهر 6 اردیبهشت سال 94، وقتی احسان در بوفه مدرسه تیزهوشان خلخال بود، یکی از دانشآموزان مدرسه دبیرستان نمونه که در کنار مدرسه تیزهوشان قرار دارد و با احسان اختلاف سنی هم دارد
به محض خروج از مدرسه به سمت پسرم هجوم آورده و با وی گلاویز میشود که با فشاردادن و پیچاندن گردن احسان، مهرههای گردن يعني بصل النخاع و نخاع او آسیب دید و با نرسیدن اکسیژن به مغز و ایست قلبی، بیهوش روی زمین میافتد. فیلم ضبط شده در دوربین مدارس نیز این را اثبات میکند. بعد از آن من از طريق یکی از بستگان همسرم درجريان موضوع قرار گرفتم و سریع به مدرسه رفتم اما با کمال تعجب وقتی که رسیدم هنوز پسرم روی زمین افتاده بود و اقدامات لازم برای انتقال و تماس با فوریت پزشکی صورت نگرفته بود. بعد از حضور آمبولانس احسان به بیمارستان امام خمینی خلخال منتقل شد. بعد از آن بود كه فهميديم احسان دچار مرگ مغزي شده است.»
بختیار داداش اوغلي میگوید: «به گفته پزشکان بیمارستان شهرستان خلخال و فاطمی اردبیل، تنها احسان با چند تنفس مصنوعی در همان لحظه اول از ایست قلبی و مرگ مغزی نجات مییافت. مسلما در یکی از این مدارس معلماني از رشـــــتههای مرتبط با امداد و نجات مانند تربیت بدنی و زیستشناسی یا کسانی که آموزش امداد و نجات اولیه را دیدهاند حضــور داشته است اما هیچگونه اقدام کمکهــــای اولیه روي پسرم صـــورت نگرفته است. احسان تا 40 دقیقه در مدرسه روی زمین بود تا شاید بههوش آید. درحالیکه در صورت تماس بهموقع با اورژانس احسان نجات پیدا میکرد. حتي فاصله مدرسه تا بیمارستان کمتر از 2 کیلومتر بوده و با وسیله شخصی هم میشد پسرم را سریع به بیمارستان منتقل کرد.»
پدر احسان ادامه ميدهد: «دبیرستان تیزهوشان، پیشدانشگاهی و دبیرستان
نمونهدولتی در کنار هم با مقاطع تحصیلی متفاوت قرار داده شدهاند، اما با حیاط مشترک و بدون حصارکشی قرار گرفته است که این کنترل رفتار و نظارت بر رفتار دانشآموزان را به مراتب سختتر میکند. اکنون هم طبق صورتجلسه عوامل انتظامی از عاملان و مقصران این اتفاق ازجمله مدیر مدرسه نمونهدولتی که هیچگونه مدیریت و کنترلی بر رفتار و خشونت دانشآموز مدرسه خود نداشته است، شکایت كردهام. درحال حاضر نيز 3 محصل با هویت مشخص وجود دارد که در پشت این قضیه دخیل هستند و از قبل هم احسان را تهديد كردهاند که مدارکش را به پلیس آگاهی ارایه دادم.»
پدر احسان داداش اوغلی با یادآوری اینکه چند روز قبل روز تولد احسان بوده اما وی در کما
به سر میبرد، ميافزايد: «تماسهای بسیار زیادی تاکنون داشتهایم که از این موضوع ابراز همدردی و تاسف کردهاند و استنباط من این است که اخلاق نیک و آرام فرزندم موجب علاقه و
ابرازهمدردی مردم شده است.» او در پايان ميگويد: «حاضر بودم تمام زندگیم نابود شود اما این اتفاق نیفتد. 15سال کارنامه ابتدایی و تمام ثلثهای امتحانی و نمرات عالی احسان را باسلیقه نگهداری کردهام. از احسان بیش از 50 ساعت فیلم آزمون علمی، رزمی، شعرسرایی، مداحی و غیره که تبحر داشته است به جا مانده است. در مدرسه تیزهوشان دولتی احسان نيز سالانه 750هزار تومان شهریه پرداخت میکردم، طوری که نصف برنامه زندگیام پیشرفت احسان بود اما تمام آرزوهایم به باد رفت.»