عباس جهانگیریان نمایشنامهنویس و نویسنده
بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اگرچه در روزهای اخیر به پایان رسیده است اما واقعیت این است که انتظارات اهالی فرهنگ آنطور که باید هنوز نسبت به این نمایشگاه محقق نشده است. یکی از مهمترین مسائلی که هر سال به هنگام برگزاری نمایشگاه کتاب مطرح میشود وجود کتابهای کمک آموزشی است که به معنی واقعی، کتابهای شعر و داستان را به سیطره خود در میآورد؛ بهطوری که هر سال صدای بلندگوهای غرفه کتابهای کمک آموزشی بلندتر از سایر صداها در محوطه نمایشگاه کتاب به گوش میرسد. درحالیکه نمایشگاه کتاب بهعنوان رویداد ملی یک کشور باید انعکاسدهنده صدای فرهنگ باشد، اما هر سال میبینیم که در نمایشگاه صدای نویسندگان مغفول واقع میشود و به آنها تریبون و فرصتی برای حرف زدن درباره کتاب داده نمیشود. اینطور به نظر میرسد که تا مرتفع کردن مشکلات نمایشگاه کتاب راه درازی در پیش داریم و هنوز نتوانستهایم در این زمینه و در مقایسه با نمایشگاههایی چون فرانکفورت به سطح ایدهآل و استانداردی که لازم است دست یابیم. نکته اصلی این است که والدین و دستاندرکاران در آموزش و پرورش در سالهای اخیر نسبت به زنگ مطالعه و اصولا مطالعه کتابهای غیر درسی برای کودکان و نوجوانان خود بیتوجه بودهاند و در این زمینه اهمال کردهاند. سراسر نمایشگاه کتاب هر سال پر میشود از کتابهای کمک آموزشی که به نوعی به مثابه چراغ راهنما برای موفقیت در کنکور محسوب میشوند. درحالیکه اغلب والدین و مربیان آموزش و پرورش نسبت به این مسأله غافل ماندهاند که نوجوانی که کتاب غیر درسی نخواند، نسبت به شعر و داستان اطلاعاتی نداشته باشد، حتی اگر در آینده با کمک موسسات کنکور معتبر به مدارج علمی بالا هم دست یابد از داشتن مهارتهای اجتماعی بیبهره است و تردیدی نیست که فرد بدون آموختن مهارتهای اجتماعی نمیتواند چشمانداز موفقیتآمیزی در زندگی خود داشته باشد. به بیان سادهتر، این کتاب است که میتواند چشم دل هر فردی را بگشاید و او را به فراخور محتوایی که دارد به سر منزل مقصود هدایت کند، اما متاسفانه در شرایط کنونی چه در مدرسه و چه در کانون خانواده به این مسأله اهمیتی داده نمیشود، حتی گاه دیدهام نوجوان به خواندن کتاب داستان یا شعر تمایل دارد اما بر اثر سختگیری والدین و مربیان در مدرسه از این مسأله منع میشود تا بتواند بر کتابهای درسی متمرکز شده و در کنکور قبول شود. به نظر میرسد دبیرخانه دایمی نمایشگاه کتاب باید بعد از اتمام هر دوره به نقد و نظرات مختلفی که از سوی اهالی فرهنگ ابراز میشود توجه بیشتری نشان دهد تا از این رهگذر بتواند به آسیبشناسی و همینطور مرتفع کردن نقاط ضعف نمایشگاه بپردازد. در سالهای گذشته، وزارت ارشاد از تعامل بیشتری با نهادهای مختلف برخوردار بود ولی این تعامل در سالهای اخیر به آن شکلی که باید وجود ندارد یا کمرنگ بوده است. درحالیکه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، نهادهای مرتبطی چون شورای کتاب کودک، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و... میتوانند به کمک و همفکری وزارت ارشاد بیایند و برای بهبودبخشی و رونق بیشتر این حیطه در نمایشگاه کتاب تلاش بیشتری انجام دهند. از اینها گذشته، ضرورت دارد سیاستگذاران فرهنگی که تجربه حضور در نمایشگاههای متعدد بینالمللی را دارند درصدد ایجاد تغییرات مثبتی در نمایشگاه کتاب برآیند و از دستاوردها و تجاربی که از نمایشگاههای کشورهای دیگر حاصل کردهاند در برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران استفاده کنند؛ ضمن اینکه نقش و همیاری انجمنها، اندیشمندان، مولفان و پژوهشگران را نیز نمیتوان در این زمینه نادیده گرفت تا نمایشگاه کتاب ما نیز در مقایسه با نمایشگاههای معتبر کشورهای دیگر بتواند صدای فرهنگ و اهالی قلم باشد و دستاوردهای مثبتی در پی داشته باشد.